۲۶ پاسخ

وایی ناشکری نکن دختر
مارو پشیمون نکن😂😂

کاملا شرایطت درک میکنم اما این روزا میگذره پ من چی بگم😌هیچوقت کمکی ن سر بچه اول ن سر دومی داشتم با اینکه خونوادمم نزدیکمن دریغ از ی کمک کوچیک،حتی سزارین کردم با اون بخیه ها خودم و دوتا بچه کوچبک تو خونه خودم سرپا بودم نگم چ روزهایی گذروندم و میگذرونم بخدا شرایط شما بهتر عزیزم ،من دیسک گردنم باز اومده سراغم بچمو بغل میگیرم هیچکس نمیاد ده دقیقه بچمو نگه داره من استراحت کنم فکر کن اثاث کشی هم دارم هفته های بعد دارم دست تنها با این گردن درد جمع میکنم بخدا آرزومه خواهرم مادرم ده دقیقه بیان کمکم ،گفتم گه بگم باز خوبه کمکی داری

من احمق تر از احمق رو بگو دوتا داشتم بی عار بودم فکر کردم بچه خیلی چیز خوبیه ناخواسته حامله شدم سومی رو روزی چندبار خودمو لعنت میکنم مغزم رد داده شبا قبل خاب بغلشون میکنم پشیمون میشم که روز اذیت میکنن عصبی میشم ولی باز فرداش همون آش و کاسه اس پنج ساله دو سال و پنج ماهه شش ماهه دارم

آره منم قبول دارم سخته خدایی آدم له میشه زیر بار مسئولیت بچها و خونه داری همدردیم عزیزم با این تفاوت که دختر من ۱۶ ماهشه تو هر سنی یسری سختی داره بچه بزرگ کردن

وای نگو خواهر جان ،ناشکریه به خدا، سختی‌هارو دیگه داری میگذرونی، من که سه تادارم ، الان راحتم کیف میکنم

من شانس آوردم دومی دخترشد

واقعا سخته واقعاااااااا

البته عذرخواهم اینقدررک حرف زدم

وای خدااین حرفاچیه من واقعا ازاوردن بچه دوم راضی ام وخداروشکرمیکنم شرایط منم سخت شده ولی همه چیزم سرجاشه باشگاه رفتن وکتاب خواندن همه چی بنظرم بایک روانشناس حرف بزن افسردگی بعدزایمان نباشه یه وقت

خیلی ناشکری خیلی
همیشه که گردش و تفریح نمیشه
جای من بودی چیکار میکردی واقعا
و اینکه به نظرم بچت رو پیش خودت نگهدار یکم قوی باش میتونی از پس کارات بربیای تنبلی میکنی معلومه

آقا چشم ب هم بزنی بزرگ میشن و بعد یه روزی آرزو میکنی کاش این روزا رو دوباره تجربه کنی

من الان دقیقا شرایطت تو رو دارم🤕😭🫂🫂🫂

درکت میکنم اصلا ناشکری نیس حق داری کم بیاری ربات نیستی منم شرایط شمارو داشتم روزی ده بار میگفتم چ کاری بود با این تفاوت ک فاصله سنی اینا خیلی کمتره ولی بهت میگم اینم میگذره تا یکم دومی بزرگتر بشه سخته اصلا عذاب وجدان نداشته باش بچت بزار هرجا نگهش میدارن نگهدارن حداقل یه تایم برای خودت باش انشالله سالم باشن

من دهنم سرویس شده


خیلییییییییییییییی سخته
فراترازحدتصووووووووووووررر

عزیزم بری خونه خودت بهتره به شرایط عادت میکنی اینجوری هرچی دیرتر بری سختر میشه برات. من شوهرم دقیقا دوماهگی دخترم رفت ماموریت سر سه ماهگیش برگشت با دوتا بچه شبانه روز تنها بودم ولی باز میگم خونه خودت راحتتری

همه این روزها میگذره منم تاپیک های اوایل زایمانم مثل شمابود بعد دوماه اوضاع خیلی بهتر شد والان ک دیگ نزدیک 1سالش دیگ راحت پارک وبیرون میرم. من زایمانم تیر بود تمام روزای گرم وبلند تابستون تو خونه بودم با یک دختر4سال فکر میکردم چقدبهش ظلم کردم ک توخونه است نمیتونه بره بیرون ولی امسال میزارم تو کالسکه دوتاشون میبرم پارک وبازی می‌کنند میگم خداشکر اون روزا گذشت.منم توشهر دیگ ک خانوادم نبودن ازتقریبا 20روزگی مسئولیتش ن باخودم بود. شما هرچه زودتر برید خونه خودتون کنترل اوضاع ب دستتون می یاد. عصرها نوبتی با بچه ها برید خونه مادرتون و مادرشوهر تون تا کمتر اذیت بشید ولی حتما توصیه میکنم خونه خودتون بخوابید هروقت خواستید بیداربشید هرچه میخای آشپزی میکنی اصلا همین انجام کارهای خونه ذهنتون آروم میکنه.

واقعا با دوتا سخته 😢

عزیزم حق داری خسته باشی اینا همه طبیعیه
ایشالله ک خیلی زود به روال طبیعی زندگیت برمیگردی
ولی باید بری خونه خودت تا بتونی عادت کنی
یکی دوماه اول خیلی سخت میشه چون بچه کوچیکه و اولی هم به توجه و محبت نیاز داره

برو خونه خودت عزیزم
الان که پسرت هر لحظه ی جاس خیلی به مشکل میخوری اگه دیرتر بری خونه خودت
همه مون خسته ایم اما میگذره
فک کنم یبار دیگه گفتم که دو ماه طول میکشه همه چی درست میشه ولی خب شب نخوابی هست خسته گی هست فشار هست چالش با بچه اول هست
خدا بهمون توان بده
من تنها شانسی ک آوردم اینه نفس کاری به نویان نداره

خداییش دو تا بچه خیلی سخته . منم به هیچی نمی رسم . اوایل افسردگی بعد از زایمان خیلی اذیتم میکرد . شما هم الان دوران سختی رو میگذرونی . خدا رو شکر کن که کسی رو داری کمکت کنه . به زودی روال عادی میشه .

عزیزم سخت نگیر
واقعا شرایط دو سه ماه اول همینطوره
منم میگفتم واقعا بیکار بودی بچه دوم آوردی آخه 🤣 ولی بعدش خیلی بهتر شد شرایط
سعی کن بری خونه خودت و ی روزایی رو بیای خونه مادرت
خونه خودت بری روال زندگیت درست میشه

الان کجایی؟

اینقدر سخت نگیر بلاخره اون بچه به مادری دلسوز مثل خودت نیاز داره خداروشکر کن بخاطر بچه های سالمی که داری

عزیزم همه این دوران رو ماهایی که بچه دوم آوردیم ، گذروندیم . دو سه ماهی طول می‌کشه تا زندگی یه روال عادی برگرده .
چرا نمیری خونه خودت عزیزم ، هر چی زودتر بری خونت ، زودتر میتونی خودتو و زندگیت رو جمع و جور کنی

حالا که من باردار شدم
امشب دوتا تاپیک گذاشتین که وقت و انرژی تون مثه قبل نیس
آدم استرسی میشه🥲
ولی نوزاد تون هنوز خیلی کوچیکه ایشالله بزرگ میشه این روزا خاطره میشه
ولی بازم خوبه کمکی دارین روزی ۶ساعت پسرتون دست خانواده اس
ما ها که کمکی نداریم چی ...

عزیزم به زودی روال زندگیت مثل قبل میشه ان شاالله و میتونی تفریح کنی دوباره

سوال های مرتبط

مامان boys مامان boys ۵ سالگی
سلام مامانا بچه من دیروز دوماهه شد شیر خودمو میدم من هیچی نمیخورم از صبح فقط یه کم صبونه یه کم ناهار یه کم شام هرچیزی هم نمیخورم حبوبات و اینا هیچی بینش ۳تا خرما یه چایی، دو سه لقمه ارده شیره و همش عرق نعنا، حالا نمیدونم خدا خواهی یا بخاطر خرما و ارده شیره شیرم خوبه خداروشکر ولی خودم شدم پوست استخون سر اون یکی پسرمم همین بودم صورتم که پیر شده لاغر هر روز بدتر میشم جمعه ها میزم خونه مامانم همه بهم میگن چقدر لاغر شدی مخصوصا صورتم مامانم میگه بابا بخور ما اون موقع خونه مادرشوهر زندکی میکردیم هر غذایی درست میکردن می‌خوردیم مگه سوا چیزی واسه خودمون درست میکردیم بچه هامونم عادت میکردن شیرمونو میخوردن میگه بخور عادت میکنه ولی من وقتایی که بچم بیشتر میپیچه به خودش و همش گریه میکنم خودمو مقصر میدونم میگم یه کوچولو فلان چیزو خوردم اینجوری شد نمیخوام هم خودم هم پدر بچه اون روز در میاد واقعا پسر اولمم همینجور بودم شده بود بعد دو سال عین مرده متحرک و رفتم بعد دوسال و بیست روز تو صورتم ژل زدم ولی الان به شدت پسرم بدغذاست واقعا چی درسته طرز فکر من یا بقیه؟ شماها که شیر خودتون میدید واقعا چیکار میکنید ؟
مامان 🫶HAKAN🫶 مامان 🫶HAKAN🫶 ۵ سالگی
سلام، مامانای شهرکردی میخام یه دندانپزشک اطفال خوب بهتون معرفی کنم چون چن وقتی بود خودم دنبالش بودم و پسرمو پیش چن تا دکتر برده بودم و موفق نشده بودم دندونشو درست کنم، تقریبا دوسال پیش با بیهوشی هشت تا دندوناشو درست کردیم ولی الان بازم دوتا دندون خراب داشت که یکیش به عصب رسیده بود و یکیش ترمیمی بود، من خیلی نگران اون دندونش بودم که به عصب رسیده، دنبال یه دکتر خوش اخلاق و باحوصله بودم که ارتباط خوبی با پسرم برقرار کنه چون خیلی استرس میگیره، بعد از اینکه سه چهارتا دکتر بردم که یکیش از نظر اخلاق و رفتار با بچه صفر بود و نمیدونم چرا اینطور افراد پزشک اطفال میشن و یکیشونم گفت ریسک نمیکنم بیار با بیهوشی درست کنم و یکی دیگشونم گفت ببر پیش کسی دیگه چون فکر نکنم بذاره براش درست کنم، خلاصه که سه چهار ماهی گذشت تا اینکه دکتر صادقی که دندونپزشک خودمه، دکتر ناهید مقصودیو معرفی کردن، دو روز پیش بردم پیشش، معاینه کرد و گفت بذارید همین امروز امتحان کنم ببینم میذاره واسش درست کنم یا نه، انقققد این دکتر با حوصله و خوش اخلاق بود که حتی آمپول بیحسی رو که زد اصلا پسرم گریه نکرد و در حین کار جوری با بچه رفتار میکرد و حرف میزد که پسر منکه خیلی حساسه و خیلی استرس داشت گریه نکرد، پزشک اطفال باید اینطوری باشه، خلاصه گفتم بهتون بگم اگه مشکل منو دارید بچتونو ببرید پیش ایشون❤️