۱۲ پاسخ

روش قدیم رو می‌پسندم چون مادر اصلا دیگه خسته و اذییت نمیشه و فشار از روش برداشته میشه.
ولی اینکه تربیت بچه چند جور میشه موافقش نیستم .

صد درصد اشتباهه جمعی.توی سه سال اول یک نفر ثابت (.مادر یا پرستار شب و روز) باید ثابت در کنار بچه باشه و خصوصا وقتی کودک زیر سه هست موقع خوابوندن مادر و اغوشش باید باشه.کلی تروما و اسیب تو افراد مختلف هست کافیه دوتاش به بچه برسه.سی دی های از تولد تا سه سالگی دکتر فرهنگ هلاکویی رو تهیه کن و بشنو.اصولش و پایه ش رو بهت اموزش میده.در ضمن شاعر میگه هر کسی از ظن خود شد یار من.الان تو مدیای فارسی هیچ غربالی روی اصولی بودن حرفا نیست.خصوصا اینجور پیج ها.

من موافق نیستم ترجیح میدم بچه رو خودم به روش خودم بزرگ کنم

والاقدیماخوب بود اصلانفهمیدیم چجوری گذشت همش بابچه هاتوکوچه بودیم ولی سهل انگاری پدرمادرا خیلی به بغضی بچه ها لطمه واردکرده براهمینه مامانای الان دوسدارن بچه شونوتنهابزرگ کنن

بعضی تربیتاشخصی ولی بعضی هم خوبه توجمع یادبگیره

اگه به نزدیکها بشه اعتماد کرد چرا که نه روش قدیمی, اونایی که مخالفت میکنن بچه اولشونه بیش ازحد حساسن

به نظر من شلوغی برای کمک خوبه ولی نه تا وقتی که بچه چند تربیتی بشه

خوبه تا جایی که فقط به کمک ختم بشه ، من و خواهرم چون مامانم سرکار میرفت نصف روز پیش خاله هام بودیم الان مامانم پشیمونه خواهرم مثل خاله بزرگم آتیشی شده من مثل خاله کوچیکم آروم و بی زبون ، آجی کوچیکمم چون چند تا تربیتی شد و خیلی دست به دست شد اصلا به هیچ صراطی مستقیم نیست

بهتره اینجوری ک بچه ها اجتماعی تر میشن ولی من شهر غریبی ام جز منو باباش کسی رو نمیینه

اگ ادمای امن اطرافم میبود اره دوست داشتم یکم کمک هم داشته باشم🥲

جمعی اصلا موافق نیستم چون بچه دوتربیته میشه و با چشم خودم دیدم

چرا من با دوتاشم موافقم
ی وقتایی دوس دارم تنهایی بگذرونیم ی وقتایی ن دوس دارم حتما داخل جمع پیش بقیه بچها باشه

سوال های مرتبط

مامان ایرمان مامان ایرمان ۱ سالگی
مامانا یه چیزی رو بعنوان هم مشورت هم درددل دوس دارم باهاتون مطرح کنم اگر هم تجربه ای داشتید خوشحال میشم بشنوم❤️
ما با پدرشوهرم اینا تو یه ساختمونیم و ایشون بشدت دوس داره که بچه ی ما زیر دست خودش بزرگ بشه اینو بارها گفته و منم میدونم
همسرمم به گفته ی خودش کلا جوری بزرگ کرده که حتی تو سن کم مسافرت طولانی میبرده بدون مادرش
کاری با روش بزرگ کردن همسرم ندارم اما خود من اینو نمیپسندم
ازونجایی هم که نزدیکیم به هم نمیخوام عادت بشه و پسرم همش اونجا باشه
هروقت بیاد دم در واحدمون بدون استثنا میچسبه به بچه که بیا بریم خونمون
واقعا اصرار میکنه ها! ایرمانم معمولا تمایلی نشون نمیده که بره اما باز ول کن نیست دستشو میگیره هی میگه بریم
هفته پیش میخواستن با همسرم که کمرش گرفته بود برن درمانگاه بعد گیر داده بود بچه رو بده ببرم
خب قطعا میدونه که نمیشه اونم کجا? بیمارستان?!
امروز باهاشون بیرون بودیم میخواستن برن جایی از ماشین ما پیاده شدن هی گف بچه رو بدین با خودمون ببریم ما هم خنده و شوخی گفتیم نه و...
ول نکرد اومد لب پنجره هی اصرار که بیا با ما بریم
خب پسرم هم دستشو گرفت و انگار بدش نیومد
بعد یهو رف عقب گف نه نه عزیزم بمون پیش مامانت
باشه زود برمیگردم پیشت دلت میخواد بیای
من که میدونم اگرم ببره پسرم گریه میکنه
اونم میدونه که من نمیخوام بچه رو بدون خودمون ببره ولی باز این کار مسخرشو تکرار میکنه و انگار قصدش فقط هوایی کردن بچست
واقعا اینجور مواقع هم ناراحت میشم هم حس بدی میگیرم بابت حرف و رفتارش. نمیدونم شاید قابل درک نباشه برای بعضی مادرا اما دوس داشتم اینجا راجبش صحبت کنم☹️
مامان آقا علی اکبر 😄 مامان آقا علی اکبر 😄 ۱ سالگی
پیامی
برای
تو
که قصد داری...

برای تو، که ایستادی سرِ دو راهیِ …

اون چیزی که توی شکمته، فقط یه توده سلولی نیست؛
یه "جان"ه...
یه چیزی که داره کم‌کم شکل تو رو می‌گیره، تو رو مادر می‌کنه.
اون، اولین نفریه که صدای قلبت رو از درون شنیده. اولین کسی که قبل از اسمش، حسش کردی. قبل از اینکه دنیا ببینه‌ش، تو فهمیدی وجود داره.

می‌دونم که شاید هیچ‌کس کنار تو نیست. شاید مادر، خواهر، حتی پدر بچه همه بار رو روی دوشت گذاشتن.
می‌دونم... ولی یه چیز هست که فقط مال خودته:
صدای قلب اون بچه که الان، همین الان، داره توی بدنت می‌کوبه، حتی اگه هنوز نشنیدیش.

سقط، فقط پایانِ یه بارداری نیست. پایانِ یه بخشی از خودته.

یه بخشی که شاید سال‌ها بعد، بی‌هوا، نصفه شب، وقتی همه خوابن، بیاد توی فکرت و بگه: «اگه بودم چی؟»

هیچ‌کس نمی‌دونه تو چی کشیدی. هیچ‌کس حق نداره قضاوتت کنه.
ولی یه چیز رو بدون:
تو مادر شدی، حتی اگر کسی بهت نگه. حتی اگه کسی نباشه بچه رو بغل کنه، تو همین الان مادر شدی.
حتی اگه این چندمین فرزند تو هست، یه بچه‌ی تکراری نیست. این یه جان جدیده. یه نقطه‌ شروعِ تازه.

و اگه این بچه زنده بمونه، یه روزی شاید بشه همون کسی که بغلت می‌کنه و می‌گه: "ممنون که نگهم داشتی."

تو قرار نیست بی‌نقص باشی. فقط قراره مهربون باشی.

اگه فقط یه درصد احتمال می‌دی که یه زندگی پشت این دو‌راهی خوابیده، همون یه درصد کافیه.
چون زندگی همیشه از همون یه ذره شروع می‌شه...


@hejrat_kon

#سقط
#فریاد_بیصدا
#مادر
مامان ایرمان مامان ایرمان ۱ سالگی
سلام مامانیا خسته نباشییید❤️
مامانا یه چیزی جدیدا تو رفتارای ایرمان میبینم که هم جالبه و هم گاهی اذیت کننده!
الان مدتیه که اینطوری شده
وقتی همسرم خونه هست دیگه کلا نه میزاره من زیاد بغلش کنم نه هیچی
مثلا میخوام بهش غذا بدم هی میگه نه بابا بده!
و مثلا امروز منو هل میداد که نرم توی تراس و فقط خودش با بابا بره
یه وقتایی هم میخوام بغلش کنم دیگه از بغل باباش نمیاد
یا جدیدا وقتی میخوره زمین میرم بغلش کنم میره سمت باباش
صب بیدار میشه میگه فقط بابا بغل کنه با گریهه
حتی گاهی این کارو با خانواده هامونم میکنه مثل بابای خودم یا بابای همسرم
این درحالیه که از زمان تولدش تا همین چند ماه پیش کاملا برعکس بود و ترجیحش همیشه من بودم🫠
الان خیلیا میگن از خداتم باشه تو برو استراحت کن خوش باش
خب با یکی دو بار بغل نکردن و غذا ندادن که من رفع خستگیم نمیشه قطعا😁
و البته که موضوع این بغل کردن و غذا دادن نیس
درواقع ادمایین که این وسط ازین چیزا سو استفاده میکنن و مثلا پدرشوهر همیشه درصحنه میگن که عهههه نمخواد مامانش بهش غذا بده فقط ما رو میخواد و...
خب من یکم که نه راستش قشنگ ناراحت میشم!
و میگم من جدیدا کاری کردم که این مدلی شده?
کم بازی کردم?
نمیدونم بهترین کار چیه
حس ناکارامد بودن میگیرم
تجربش کردین تو بچه ها? بنظرتون تا کی این مدلین?
حقیقتش وقتی تو جمع چنین کاری کنه واقعااا حس بدی میگیرم چون میگم ایرمان همیییشه برعکس بود و نمیفهمم چرا الان یهو اینطوری شده...