من از بعد سومی علنا هیچکسی دیگه بهم کمک نمیکنه ،هرجا برم اول تا اخر بچه ور دل خودم و یک دم راه برم و اروم کنم و ...ب قدری خسته میشم و بی اعصاب ک حد نداره...فقط بخاطر دوتا بچه دیگم میرم و اینکه روحیه خودم یکم عوض بشه
واای با کامنتای زیر این تاپیک فهمیدم که خونع خودمبمونم بهتره تا برم مسافرت...بعد من برم شهر خودم تا اخر تابستون شوهرممنو میزاره خونه بابام که حالا مامانم حساس به فرشا ومبلاشه دخترمنم همش بالا میاره
ن من الان ۴ روزه اومدم خونه مامانم ن بچم رو نگه میدارم ن شام ناهار درس میکنم فقط میخابم
وای آره دقیقا ☹️وقتی یکم مامانم نگهش میداره عذاب وجدان میگیرم که نکنه خسته شده باز خودم میگیرمش
منم دقیقا خسته جسمیوروحی برمیگردم
وای الان له ام منم
وای اره بخدا دقیقا🫠🫠🫠
از دیشب مهمون امده برام یه زن تنهاس پیش اون خجالت میکشم بخوابم منم شدید خوابم نیاد صبح هشت بیدار میشم میرم نون تازه میگیرم میام تا ساعت سه سر پام اول صبحانه بعد ظرف بعد نهار بعد ظرف بچه داری هم که توهین اینا انجام میدم اون گه باشه به کنار ساعت سه تا پنج میخوابیم که اونم زنده باشه دخترم اصلا نمیزاره بخوابم تا میخواهم بخوابم گریه میکنه شیرش میدم میخوابه تا من باز پلک رو هم بزارم ساعت پنج شده باید چایم حاضر باشه بساط شام اماده کنم در کل درسته زیاد بهم اذیتی نداره اما من و قتی شوهرم خونه نبود صبحانه که میخوردیم میخوابیدم نهارم از روز قبل غذا زیاد درس میکردم یکمی. میخوردم اما الان نمیشه به مهمونی که تازه اولین باره امده خونت مهمون غذای کهنه بدی باید هر دقیقه غذای های جدید درست کنی الان یعنی مثل سگ خستمه دخترم کسی نگه داره سه روز فیکس بدون هیچ سرو صدایی میخوابم
منم دقیقا اینطوریم خواهرام حتی ی شیشه شیرمنمیشورن برام آروقشم نمیگیرن تا ۳ شبم ک بیدارن و سروصدای زیاد اما خونه خودم اصلا از این خبرا نیس
منم معلوم نیس کلا فازم چیه هووووف
والا مادرشوهرم اومده اینجا
پختم
شستم
گذاشتم جلوش خورده
باژز جمع کردم شستم
خیرسرم فردا امتحانم دارم
آره دقییییقا
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.