۲۶ پاسخ

سلام یکتا جون دقیقا یادشون می‌ره چ نامردی کردن و میگن آدم خوبی هستیم






خسته نباشی گلم 🩷
من دیر پاشدم حال ندارم اما پاشدم ب زندگی و... برسم بقول اختاپوس 🐙 توی باب اسفنجی میگم سلام بدبختی من اومدمممم 👋😂

👍👍👍👌👌👌به موقع ظلمش یادش میاد😊🥰

تصویر

خوبی یکتاجون ؟ .
دعا کن امتحان فردا رو پاس شم
هیچی نخوندم

عزیزم چقد شور زندگی داشت عکست

یکتا جون میشه بیای تاپیکم و بخونی حالم بده😭

خواهر ظلم میکنن و از خدا و چوب خدا نمیترسن، وجدان ندارن
ولی ما می‌دونیم خدا از حق الناس نمی‌گذره....

بعد چند روز تعطیلی از استان خونه خیلی کار داشت

یکتا جان مبل هام لک شده عصر سیف قرمز میخرم ب توصیه شما
قلقی وجود داره واسه تمیز شدن مبلا ک راهنماییم کنین ♥️

سلام خسته نباشی عزیزم
یکتا جان میایین خصوصی ممنون

نوش جان عزیزم
منم دراز کشیدم گهواره گردی میکنم🤭

نوش جانتون عزیزم 🥰
عاشق این سادگی و تمیزی خونتونم
خبری از مد و لاکچری و پز دادن نیست ادم ب زندگی امیدوار میشه💖
بمونی برامون یکتای عزیزم💚

سلام ابجی گل ظهر شماهم بخیر باشه نوشه جونتونم باشه❤

ظهرتون بخیر
ببخشید کود ۳بیست میتونم به گیاه کاکتوس بدم

نوش جان بانو .منم خدارو شکر کارامو کردم .ناهارم خوردیم .میخوام استراحت کنم اگه بچه بزارن که بعید میدونم

سلام
راستی اگر مربا یا شربت گرفتید حتما بهمون بگو

یک سوال شما جلوی دخترتون قلیون میکشید ؟من بعضی وقتا که حالم خوب نیست دوست دارم قلیون بکشم اروم بشم ولی دوتا بچه دارم که همیشه پیشم هستن نمیشه هم جایی بزارمشون که تنها باشم بتونم راحت قلیون بکشم از طرفی میترسم جلوشون قلیون بکشم ببینن براشون بدآموزی داشته باشه

دقیقاً تازه طلبکارم هستن


منم ناهارم تقریباً آماده س امروز همسرم خونه س

سلام خسته نباشی عزیزم
منم سر کلاس بودم
اومدم بورک رو سرخ کردم و دارم جات خالی میخورم باز سریع همسر ببرم سر کلاس

خداقوت قشنگم🤍🌸
من اومدم دکتر وقت سونوگرافی دارم

سلام عزیز دلم خوبی❤️
منم تنهام برم ناهار بخورم ☹️🥲

منم تنیز کاری اساسیو انجام دادم،واسه ناهار قورمه سبزی گزاشتم 😍
بچه هام دارن یازی میکنن
یکم دیگه همسرم میاد
بعداز ظهرهم میریم باغالوجه بچینیم

سلام عزیزم خوبی 🫂 خداقوت
من هم از صبح در حال تمیزکاری

تازه طلبکار هم‌میشن

خداقوت با سلیقه جون 😘🥰❤️

ناهارتون نوش جانتون عزیزم 😘

این حیاط خونه ی خودته؟چقدر قشنگه😍

سوال های مرتبط

مامان إلا مامان إلا ۱۲ ماهگی
دخترم امشب شد 11 ماهه باورم نمیشه 1 ماه دیگه میشه یکسال
یکسال پر از چالش چقدر عجیب بود میگم چ زود بچه ها بزرگ میشن نه
انگار همین چند ساعت پیش بود سرشو گذاشتن کنار چشمم😐😍
ب خودم افتخار میکنم واقعا بابت اینکه هیچ کس هیچ کس نبود حتی یذره برام نگه داره
بخدا در حالت نشسته دولا میشدم خوابم می‌میبرد
شده 6 بعد ظهر ناهار و صبحانه رو با هم خوردم
ولی بازم کم نذاشتم همیشه با روی خوش و خندان در رو روی همسرم باز کردم همیشه غذا آماده
شده بعضی وقتا خسته شدم داد زدم ولی خودمو سرزنش نمیکنم چون واقعا قوی بودم من
دو جا رو هیچ وقت یادم نمیره
اولین باری ک إلا سرماخوردگی گرفت
با همسرم بردمش دکتر
همون جا یه خانم با من بود دقیق بچه هاش هنسن دختر من یکم بزرگتر بودن
شوهرش مادرش یه خانوم دیگه همراش بود فقط دلداریش میدادن ناراحت نشه که بچه ش مریضه براش نگه می‌میداشتن قوربون صدقه خودشو بچه هاش میرفتن
اونجا واقعا به خودم و همسرم افتخار کردم که من توانایی اینو دارم از پس زندگی خودم بر بیام
پوتین مورد هم همین 13 بدر
ک رفتیم بیرون با همسرم خودم با یه ساعت تو خونه هم خودم هم بچه هم گوشت و وسایل و میوه و همه چی آماده کردم بعد رفتیم یجا نشستیم اتفاقا بین دو خانواده نشستیم هردو بچشون 2یا 3 ماه از دخترم بزرگتر بودن هر دو تا 3 ی 4 نفر کمکی داشتن بچه رو براش میخوابه میخوابوندن تو آغوش میگرفتن ک مامانه لذت ببره در حالی که من جامونو خیلی قشنگ چیدم تا همسرم آتیش روشن کرد گوشتارو سیخ کشیدم بعد إلا رو گرفتم خوابوندم همشون به من نگاه میکردن پچ پچ میکردن اونجا بود فهمیدم من چقدر قویم 🥹
مامان nikan مامان nikan ۱۳ ماهگی
قبول دارین جوری که بچه آدم آبروی آدم می‌بره هیچکی نمیتونه همچین گندی بزنه🤣🤣🤣💩
من شوهرم ساعت. 6میره سر کار منم معمولاً از 4و نیم پنج بیدارم که هم برای شوهرم صبحونه آماده کنم و هم برای آقا نیکان
بعد مثلاً اگه سوپ یا حلیم یا عدسی باشه دیگه همون موقع درست میکنم که تا وقتی گل پسر بیدار بشه آماده باشه
بعد هم که بیدار میشه غذا میخوره باز ب فکر ناهارش باید باشم من چون همسرم ناهار نمیاد دیگه فقط برای نیکان ناهار درست میکنم بعد دیگه کار هر روزمه برای عصرانه یا کیک یا پنکیک یا هم آبمیوه میگیرم برای نیکان گاهی اوقات که حوصلم نمیکشه بهش شیرین عسل میدم بعد خلاصه بگم نصف روزم تو اشپزخونه ب سر می‌ره 🤠
بعد خدا نکنه ما ی جا بریم این نیکان ی تیکه نون خشک پیدا کنه چنان اونو میخوره یا وقتی میگیریم دنیا می‌ذاره رو سرش از بس جیغ میزنه بعد همه ی جوری ب من نگاه میکنن بعضی ها هم میگن چرا غذا بهش نمی‌دی یکم گوشی بذار ب بچه برس یعنی اون لحظه دلم میخواد اتیششون بزنم بگم منی که از پنج صبح بیدارم تا بوق سگ پای گازم بعد تو داری ب من میگی غذا درست کنم
بعضی اوقات میشینم گریه میکنم از دستشون
اما اون روز مادرشوهرم گفت نمیتونی برا بچه غذا درست کنی که هر جا میری نون خالی خونه بقیه رو میخوره
بعد منم گفتم اتفاقاً بیشتر از اون چیزی که شما به بچه هات رسیدی من ب بچم میرسم نمی‌خواد نصیحت کنی
ناگفته نمونه هر جا میرم براش خوراکی میبرم با خودم اما نمیخوره🤣🤣😎
شوهرم میگه کون لقشون بزار بگن