سلام مامانا🩵🦋
بیایید بگید از وقتی باردار شدید زندگی تون چه تغیراتی کرد؟ هم جسمی هم روحی

من از وقتی باردار شدم خیلی محتاط شدم روی رفتارام کارام بیشتر دقت می کنم هرجایی نمیرم هرچیزی نمی خورم… یکم ترسو شدم🤪 نسبت به تجملات یکم بی اهمیت شدم… از لحاظ جسمی احساس می کنم دارم یه کار بزرگ انجام میدم که اون کار باعث شده از همه کارهای دیگه عقب بمونم… تو خیابون که میرم میبینم آدما راه میرن خرید می کنن وسیله های سنگین جابه جا می کنن درونم احساس ضعف می کنم
البته میدونم همه ی اینا بخاطر وجود الماسیه که خدا تو دلم گذاشته و با تمام وجود برای سلامتیش همه رو به جون می خرم👶🏻🥹

من وقتی بادکنکا آبی شدو دود آبی همه جارو گرفت اصلا بهش فکر نکرده بودم که مامان یک پسری بشم همش فک میکردم دختر باشه ولی خب الهی شکر میکنم و خیلی منتظرشم انشالله هرکی بچه میخاد خدا دامنشو سبز کنه🤲🏼🩵

من که اومدم خونه مامانم سرپا وایمیستم به رحمم فشار میاد🥲حس ضعف و ناتوانی دارم دلم میخواد زود بگذره بچم بسلامتی دنیا بیاد بتونم برگردم به حالت قبل کارامو خودم بکنم برم بازار برم بیرون 🥲

من فقط یه تغییر کردم دیگ هرچی میبینم و فکر میکنم برا راستینه اینجوری کنم راحت باشه اینو بخرم براش اونو تنش کنم🥹

من حالت تهوع ‌‌و این چیزا نداشتم ولی بخاطر جفت و طول سرویکس یک هفته اس استراحتم و سخت ترین کار ممکنه برام چون قبلا خیلی بیرون میرفتم .
و یکیم بیرون خیلی محتاط عمل میکنم مواظبم کسی بهم نخوره
اخلاقمم خب خیلی دارم سعی میکنم سریع از کوره در نرم و صبرم بره بالاتر.
ولی این یک هفته که استراحتم دلم میگیره همش تنهام ،همسرمم میاد میبینمش سریع میره سرکار.
اونم خیلی عوض شده قبلا یه موضوعی ناراحتش میکرد سریع بمن میگفت الان حالشم بد باشه خیلی اروم میگه که مثلا خیلیم حالم بد نیس

سلام عزیزم
من از اول که باردار شدم به شدت حالت تهوع داشتم یعنی حتی یه قطره اب هم برام شده بود آرزو من قبلش به شدت آدم اهل گردش و مهمونی بودم و خیلی به هیکل و موارد زیبایی مث کاشت ناخن و رنگ و مژه اهمیت میدادم همیشه باشگاه به موقع اما حامله که شدم بخاطر تهوع های شدید ضعف شدید فقط دراز کشیده بودم ۱۰ کیلو وزن کم کردم هرکس من و میدید میگفت واایی چقد خراب شدی دکتر گفت دچار مسموئیت بارداری شدی سنو گفت جفتت پایینه استراحت مطلق رابطه ممنوع رفتم غربالگری اول گفت جفتت اومده بالا خوشحال بودم باز دکتر گفت طول سرویکست توی ۱۶ هفته شده ۲۳ باید سرکلاژ کنی وزنم شده بود ۴۳ داشتم از ضعف و لاغری نابود میشدم الان خدااارو شکر بهترم دیگه حالت تهوع ندارم وزنم دوباره شده ۵۳ که قبل بارداری بودم لباسام تو تنم قشنگه ولی استراحت مطلقم نمیتونم از خونه بیرون برم فقط ماهی یکبار دکتر میرم همونم به سختی خونمون پله زیاد داره نمیتونم درست حمام برم شرایطم هنوزم سخته الان ۶ ماهه با همسرم رابطه ای نداشتیم تا ۵ ماه اول حس گناه میکردم که چرا باردار شدم اصن🥺

منم همینطور

سخت شد از همه طرف فشار میارن بهم و... + شوهرم کلا عوض شد فقط و فقط پسرکم شد امید زندگیم 🥹شد روح دوبارم😍

برا من سواله این بلاگرا که باردار میشن و همش اینور اونورن چجورین؟!😐😐شانس مائه