۷ پاسخ

عزیزم هرچیم ک باشن پدر مادرن 🥲
خدا نکرده اگه یه تار موش کم شه پشیمون میشی از رفتارت خوبی و بدی دیدی بگذر...
این دنیا اونقدری جدی نیست ک ما جدیدش گرفتیم...

برو عزیزم من پدرم فوت کرده الان میگم کاش بهش بیشتر میرسیدم
تمام زندگیم شده حسرت 😭
موقع عروسیم
موقع دفاع پایان نامم
الان که بچه دارم
تمام لحظات خوش زندگی انگار به چیزی کم دارم
با پدرت حرفم نزدی اشکال نداره ولی برای مامانت برو

نرو که بمونی ، برو سر بزن کمکش بده غذا درست کن برگرد باز روز بعد

برو به بابات محل نزار😅

کاش بابای منم بود
خاک پاشو سرمه ی چشمام میکردم
حیف که ۱۴ ساله ندارمش😔😔
کاش بود

برو خونشون حتما مامانت گناه داره هرچقد ازش مراقبت کنی و محبت کنی جبران محبتاش نی اگرم نمیخوای با بابات اشتی کنی باهاش حرف نزن که بدتر دلخوری شه

مادرتو راضی کن بیاد پیشت منم با پدرم قطع رابطم البته دلیلیم ندارم آشتی کنم چون مادرم ک فوت کرده خودشو برادرمم باهم زندگی میکنن

سوال های مرتبط

سارینا سارینا قصد بارداری
عزیزانی که سقط داشتید بیاید باهم درد دل کنیم بعد از سه ماه امروز جوری بهم ریختم تا رسیدم خونه و تنها شدم با صدای بلند گریه کردم.
امروز دعوت بودم خونه مادرشوهرم اون از ما پول می‌خواست هرچی بهش میگم شماره کارت بده قبول نمی‌کرد خیلی اصرار کردم أخرش گفت ببین بچم برام عزیزه نمی‌خوام بگیرم توام درک کن یه بچه سه ماهه داشتی چقدر برات عزیز بوده منم همونه برام.
ببین به حساب خودش می‌خواست که این پولو نگیره منم از حرفش بدم نیومد ولی بغض گلومو گرفت.
از اونور دخترشو و دختر همسایه رو می‌بره مدرسه، حالا زن همسایه باردار شده مادر شوهرمم یجا بوده نتونسته بره دنبالشون به زن همسایه گفته برو بچه هارو بیار و شرمنده درک میکنم بارداری و اینا، بعد به من گفت فلانی باردار شده و همین قضیه رو هم تعریف کرد. بخدا حسم از حسادت نیست ولی چون موضوعو تعریف کرد و اینا ریختم به هم و هی بغضام بیشتر و بیشتر شدن تا همین الان که منو رسوند خونمون و یکم نشست و رفت نتونستم گریه کنم وقتی رفت با صدای بلند گریه کردم تا آروم شم ولی بازم نشد گفتم با شما درد دل کنم شاید آرومتر شدم.
Mahsa Mahsa قصد بارداری
یه پس تو اینستا دیدم
خانومی بچه سوم شو رایمان کرده بود دختر بود
دو تا بچه ی بزرگ‌تر هم دختر بودن
چقدر ناراحت شدم از کامنت ها
کامنت ها اینا بودن:
اخی بازم دختر شد
عه بازم دختر شد که
خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است
بیچاره باباعه
پسر میخواستن بازم دختر شد
و…….
خیلی ناراحت شدم واقعا من جای اون خانم بهم برخورد
اخه ما از کجا میدونیم که اونا واقعا دلشون پسر میخواسته یا نه
والا ما خودمون هم سه تا دختریم
ولی بابام عاشق سه تامونه
یک بار حتی اتفاقی از دهنش پسر نشنیدم
نه از پدرم نه از عمه و مادربزرگم (چون قدیمیا یه خورده از این حرفا میزدن)
والا شوهر عمم از مجردی با بابام دوست بوده میگه بابام مجرد بوده میگفته من پنج تا دختر میخوام
حالا مثلا یکی که ما رو نمیشناسه بگه بابای من ناراحت که پسر نداره
(پدر خودمو به عنوان نمونه مثال میزنم)
اخه ما خانوما چرا نسبت به هم جنس خودمون اینجوریم
واقعا دختر و پسر داشتن انقدر هم فرقی نداره که برای مردم این مدلی کامنت بزاریم
چه پسر باشه چه دختر چه فرقی به زندگی ما داره اخه
ایشالله همه از بچه هاشون خیر ببینن
ولی به نظر من کسی که دل یه مادر و اینجوری بشکونه
خدا یه کاری باهاش در آینده میکنه که ارزو کنه کاش پسرش هم دختر بود و سر به راه……۲