سلام
خواستم یه سری بازی های جدید مهراب رو بگم حلقه بازی میکنهدحلقه هارو میندازه داخل اون پلاستیک و در میاره با حلقه ها من حالت فرفره براش انجام دادم اونم یادگرفته و انجام میده و سبد میاره توپارو پرت میکنه توش چون من چندسری این بازی رو کردم باهاش ظرف های ژله رو میزاره روی هم که بره بالا بعد با دست میزنه پرتش میکنه .خونه بازی رو بهش یاد دادم که بچسبونه بهم و محکم فشار میده که روی هم بیاد .و مداد دستش میدم خودم کنارشم چون هنوز کوچیکه خط خطی کزدن رو یادش دادم .و مهراب تمام بازی ها به کنار دنبال بازی دالی بازی و توپ بازی به هر مدلی رو دوست داره و اینکه خونه مادرشوهرم وقتی من دارم اسباب‌بازی هارو توی کیسه میریزم مهراب میاد از دستم میگیره خودش همه اسباب‌بازی هاش رو میریزه تو کیسه .و اینکه تایم تنهایی بازی کردن مهراب یه ربع هست که من میتونم فیلم تو گوشی ببینم یا به یه کارم برسم که مهراب کاری بهم نداره .و اینکه اگر کار اشتباهی انجام بده دستش رو میگیرم و بارها و بارها تکرار میکنم آقا مهراب ما اینکار رو نمی‌کنیم ما پرت نمی‌کنیم ما چنگ نمیگیریم یا گاز نمیگیریم یا مو نمی‌کنیم و اینجور کارهای مهراب معمولا دو هفته تا یک ماه انجامشون میده بعد دیگه انجام نمیده و منم داد و دعوا نمیکنم که فکر نکنه من برام مهمه که بخواد لجبازی کنه.در کل برای هر کار اشتباهشون باید خیلی صبوری کنید و بارها باهاشون حرف بزنید بارها توضیح بدید و اصلا داد نزنید دعوا نکنید .نمیگم من اصلا داد نزدم چرا یه وقتی انقدر جیغ زده منم داد زدم یا تو حموم انقدر شیطنت کرده و عصبانیم کرده دعواش کردم

۹ پاسخ

واقعا شما عالی هستی ممنون از اینکه وقت میزاری واسه نوشتن مطالب منم همیشه مطالبت رو میخونم اما فرصت نمیکنم جواب بدم
یه سوال عزیزم منظورت چیه حلقه ها رو حالت فرفره انجام دادی
راستش امروز حلقه واسش خریدم همون که باید از بزرگ به کوچک بینم منظورت همینه حالا اینو بازیش رو چه جوری یادش بدم از بزرگ به کوچک بچینه؟

چقد خوبی تو 🩷
چقد حس خوب بهم میدی 🫂
مرسی که تجربه هاتو به اشتراک میزاری همشو میخونم ولی با ارسام وقت نمیکنم جواب بدم و ازت تشکر کنم بابت ایده هات
مرسی ازت خانوم

افرین عزیزم آفرین..
اخ الهام. من اومدم نازی کردن رو ب ستیا یاد بدم. خداروشکر یاد گرفت.. چن روزی خوب نازی میکرد . تا اینکه یبار نازم کرد بعد خیلی یهویی زد رو چشمم🤕 من اصلا نخندیدم ک ادامه نده. ولی خودش خوشش اومده بعد نازی کردن منو میزنه🫠
فعلا از سرش نیفتاده

عزیزم از چند وقتگی این بازیارو باهاش شروع کردی. پسر من میگم بیا توپ بندازیم توی سبد انجام نمیده یا مداد میدم و کمکش میکنم خط خطی کنه، ولی میزاره توی دهنش. میخوام بدونم شما از چند وقتگی شروع کردین این بازیارو و از چند وقتگی مهراب جان بازیا رو یاد گرفت؟

😍😂😍ماشالا بهش پسر باهوش و شیطون

والا من کجا میرفتم همه بچه ها پسرمو میزدن منو باباش بهش یاد دادیم یکی رو بزنه ولی متاسفانه فق منو باباش و میزنه ولی بچه هارو نه اره کار اشتباهی هس ولی بچه ها بهش میزنن زورم میاد

سلام باتجربه ی من😍
دمت گرم که اینو گفتیا اعتراف میکنم که این بازی چیدن ظرفا و خراب کردنشون یادم نبود و الان که گفتی یادم اومد همچین بازی ای هم میتونیم انجام بدیم با دلسا😍مرسی که هستی

صبح پسرم با اسباب بازیش زد توی بازوم. منم هم قدش شدم و آروم گفتم نویار زدن کار خوبی نیست. ما نباید کسی رو بزنیم. یهو آنچنان زد زیر چشمم که فورا ورم کرد و کبود شد😂😂😂😂
نمیتونستم بخندم چون اگه میخندیدم فک میکرد خوشم اومده و ادامه میداد. عصبانیم نباید میشدم چون لجباز میشد. خلاصه اینکه با چشم گریون صحنه رو ترک کردم😂

ای جانم خدا حفظش کنه گل پسرو
اره دیگه بچه ها همینن هر چی ما حساستر باشیم اونا بیشتر تکرار میکنن

سوال های مرتبط

مامان مهراب مامان مهراب ۱۵ ماهگی
سلام خوبید؟چند نفر گفتن بازی هایی که با مهراب میکنم رو بگم.
اول اینکه به بازی ها به چشم و فکر آدم بزرگ نگاه نکنید با دید بچه ها ببینیدش. من و داداشام چون فاصله سنیمون نزدیک به همه ازینجور بازی ها میکردیم برا همین منم دارم با مهراب انجام میدم و اصلا به بازی ها به چشم آموزش نگاه نکردم به چشم این دیدم به خودم و مهراب خوش بگذره.از زیر یکسال تا الان روی پام میزاشتم و پیتیکو پیتیکو میکردم یا هواپیما میشدم و میچرخوندمش یا رو پام میزاشتم و میگفتم ما الان سوار ماشین شدیم کمربندا بسته آماده بریم بعد به چپ و راست میشدیم یا رو پام میزاشتم دستش رو میگرفتم میگفتم کلاغ پر بازی کنیم میاواردم بالا بیاد تو بغلم میگفتم کلاغ پر اومد تو بغلم دوباره گنجشک پر همینطوری دنبال بازی کنیم میگم مهراب کو مهراب رو نمیبینم من میدوهم اونم دوست داره میدوهه یا میگم من فرار کنم مهراب من رد نگیره دوباره من قائم میشم مهراب من رو پیدا میکنه گل یا پوچ بازی می‌کنیم با اسباب‌بازی هاش بازی می‌کنم باهاش یا با اسباب‌بازی هاش یه بازی که سرو صدا داشته باشه مثلا تو ظرف های آشپزخونه که داره توپ میندازم و بالا و پایین میکنم چون انواع صداهایی دوست داره یا ظرف های ژله و بقیه ظرف ها رو روی هم میزارم که همینجوری بره بالا از قبل یکسالگی من انجام می‌دادم مهراب خراب می‌کرد الان خود مهراب انجام میده یا با بطری میزنم رو ظرف ها برعکس بشه یا بپره ظرف ها اونطرف یا صداهای مختلف از انواع ظرف ها در میارم یا روی میز یا رو زمین قل میدم براش بازی حلقه انجام میدیم یا شعر هایی که از تو گوشی پخش میشه رو من با صدای حیوونا براش اجرا میکنم کلی و با آب و لگن آب که توش وسیله بندازم براش یا آب رنگی
مامان مهراب مامان مهراب ۱۵ ماهگی
سلام به همگی
یکی از دوستان گفت تجربه خودم رو بگم
اول اینکه من از اولی که مهراب دنیا اومد باهاش انواع بازی هارو میکردم بغلش میکردم و مهراب دوست نداشت من ازش دور بشم ولی خب با کمک بازی دالی موشه و اینکه چند لحظه یا حتی یک دقیقه تنهاش میزاشتم سریع میومدم که بدونه من تنهاش نمیزارم بارها باهاش حرف زدم گفتم مامامانی تنهات نمیزاره همیشه کنارتم برا همین بعد ۴ماهگی من دیگه راحت‌تر یه سری کارامو میکردم دستشویی رفتن هم اولاش میومد پشت در گریه میکرد ولی بعد با دستشویی یک دقیقه ای بهش فهموندم من وقتی برم زود میام و همیشه بهش گفتم دوستت دارم من عاشقتم و اینکه با کمک مطالب گهواره خیلی بازی هارو یادگرفتم و بازی کردم با مهراب اگر کار خونه ام دیر هم شده گفتم عیب نداره اول بازی اگر خونم کثیف بوده بازم گفتم اول آموزش بازی که اینجوری راحت‌تر یاد میگیره همش آویزون من باشه .الان من کارامو میکنم به مهرابم یاد میدم خیلی از بازی هارو تمام وسایل کابینت رو میریزم بیرون تق و توق میکنم خودم انواع صداها و کارهای بچگانه میکنم اونم میخنده .شاید نیم ساعت یک ساعت این کارهارو میکنم بعد میدم دست خودش و خودش شروع میکنه بازی کردن و میزاره منم به کارهام برسم اگر هم تو دندون دراواردن و نق زدنش مثل الان باشه یکم آرامش میخواد و صبوری شبا تا صبح بیدارم ولی دعواش نمیکنم نمیگم من حق دارم کسی کمکم نیست از دید مهراب نگاه میکنم الان حال مهراب چطوره بجای گوشی دست گرفتن الان وقت اینه با مهراب وقت بگذرونم حتی شده عصبانی بشم ولی خب نفس عمیق میکشم آهنگ میزارم بعد شروع میکنم ببینم چیکار بکنم که آروم بشه .چون من باید خونه رو مدیریت کنم
مامان مهراب مامان مهراب ۱۵ ماهگی
سلام
من از اول چندین بار گفتم با میوه و سبزیجات برای مهراب شروع کردم و اصلا و ابدا شکر نمک نبات تا ۱۱ماهگی مهراب استفاده نکردم حتی تو غذاهاش نریختم بیسکوییت ندادم فقط تو مسافرت تو ۱۱ ماهگی بهش بیسکوییت کوچیک دادم .و به قول مامانم کلا من دنبال چیزای ارگانیکم و مهرابم ارگانیکه😂همه چیز هم خودم درست کردم براش یعنی بلد نبود زدم تو اینترنت یا از بقیه پرسیدم درست کردم حتی یه موقع از خواب خودم زدم برای غذا و میان وعده برای مهراب
و اصلا زورش نکردم برای خوردن هرچقدر خورد دادم نخورد گذاشتم کنار خودم نشستم غذا یا هرچیزی رو خوردم مهراب اولش نگام میکنه بعد کم کم وقتی میبینه من دنبالش نمیام میاد پیشم میشینه و بهش میدم و میخوره حتی شاید ۳تا قاشق بخوره همون رو میدم بعدشم الان سن بازیگوشیشونه و اگر تو خونه خودمون باشیم یکم بازی میکنه و یکم غذا میخوره ولی مهمونی جایی برم همش دنبال بازیه و اگر بقیه هم بخورن مهرابم یکم میخوره در کل برای هیچ چیز هیچوقت زورش نمیکنم الانم که تو فاز مستقل خوردنه همه جور کثیف کاری میکنه در کل اگه بچه یه غذا رو نمیخوره حتما داره به مادر یا پدر نگاه میکنه چون الان تمام نگاهش به این دو نفره .حتی اگه چیزی دوست ندارید اه اه و پیف پیف نکنید بچه تمام کاراتون رو ضبط میکنه .و انقدر بچه ها رو مقایسه نکنید من نه وزن مهراب نه غذا خوردن نه حرکاتش نه حرف زدنش نه دندون دراواردن کلا هیچ کدوم رو .حرف زدن هم مهراب مامان بابا دده اده بع بع نه ننه دادا به به . عمه هم قبلا میگفت الان نمیگه .در کل زیاد باهاش حرف میزنم متوجه حرفام میشه تقلید میکنه و به تخم کفتر و این چیزای قدیمی هم اعتقاد ندارم .اعتقادم اینه باید فقط با بچه حرف بزنی برادر خودم ۳ سالگی به حرف افتاد
مامان مهراب مامان مهراب ۱۵ ماهگی
گپ دوستانه
من تک تک اینایی که مینویسم رو حتی اگه یکی دوتاش رو انجام نمی‌دادم الان انجام میدم من اشتراک گهواره هم داره اونم خیلی خوب کمک میکنه .حالا همه میگن وای ما شوهرامون نگه نمیداره فلانی رو ببین شوهرش نگه میداره پس اون راحته ولی من نه و هزار تا گریه و زاری و آه و ناله .ببینید منم تو یزد تنهام خانوادم تهرانن شوهرمم همش سره کاره اونم وقتی میاد اصلا حوصله سرو صدای مهراب رو نداره پس همش منم و من نه کسی هست نه چیزی ولی من از صبح باهاش وقت میگذرونم انواع بازی های ابتکاری یا با اسباب‌بازی هاش بخدا سخت نیست یکم فکر کنید بعد برید توش می‌بینید چقدر بازی کردن راحته نگید حوصله ندارم پس انتظار دارید بچه ای که بازی بلد نیست اسباب‌بازی بندازید جلوش و بگید من حوصله ندارم خودت بازی کن؟نکنید اینکارو شما باید با حوصله تک تک بازی هارو یادش بدید .حتی بزرگتر شد گل بازی خاک بازی تمام اینکارارو بکنید من بچه بودم تمام اینکارارو میکردم الان برای مهرابم همینطورم تمام وقتم رو براس میزارم شب تا صبح بیدارم ولی بازم دعواش نمیکنم یکم رو خودتون کار کنید انرژی مثبت به خودتون بدید نگید زمان ما اینکارارو نمیکردن پس چرا من اینکارارو بکنم واقعا بچه الان و هوش بچه الان رو با زمان خودمون حساب میکنید؟ماها هیچی نداشتیم بچه های الان همه چی تو دست و بالشونه زندگی سخت شده درست همه چی با ما هست درست ولی این طفلای معصوم گناه نکردن که.
و دوستانه میگم بجای اینکه هی غر بزنیم از زندگی و شوهر و مادر شوهر و فلان و فلان اینجا یکم از کارهای خوبی که برای بچه هاتون انجام میدید بگید مطمئن باشید انرژی خوبش به همه منتقل میشه و هرچی بلدید یاد همدیگه بدید خیالتون راحت هممون دعوا و سرو صدا تو خونه هامون داریم ولی صبور باشید
مامان مهراب مامان مهراب ۱۵ ماهگی
ادامه فرزند پروری(دلیل بد رفتاری کودک)(ببخشید دیر به دیر میزارم مهراب حسابی آتیش میسوزونه نمیزاره)

پس اگر ارتباط با کیفیت رو با کودک نداشته باشیم اونموقع نمیتونیم تعجب کنیم و بگیم چرا بچه من پرخاشگری میکنه چرا انقدر لجبازی میکنه؟
چون بیس سلامت و روان مادر و کودک ساخته نشده
این مهمه برای بچه بالای یک سال ناز و نوازششون کنیم به نیازهایشان رسیدگی کنیم
و برای بچه ی بالای ۳ سال توصیه می‌شود بازی کردن با کودک رو یاد بگیریم
یه سری مادر و پدر ها فرزند پروری رو نمیدونن مثلا نمیدونن اگر فرزندشون کار اشتباهی کرد چیکار کنن ؟
مثلا تنبیه میکنه محروم میکنه سرش داد میزنه انتقاد میکنن
این ها باعث میشه کودک پرخاشگری کنه یا افسردگی و اضطراب
پس خیلی مهمه مادر و پدر بدونن تو موقعیت های مختلف چطور رفتار کنن چه واکنشی نشون بدن و لازمه اش اینه که ویژگی های سنی بچشون رو بدونن(که تو تاپیک های قبلی توضیح دادم)
و بدونن با این ویژگی ها چطور برخورد کنن
و یکی دیگه اینه که مادر و پدر یا حتی اطرافیان خیلی سر به سر کودک میزارن مثل دست انداختن مسخره کردن
مامان رادوین مامان رادوین ۱۶ ماهگی
سلام مامانا لطفا نظرتون راجع ب این قضیه بگین ببینم من زیادی حساس شدم یا چی،ما ی همسایه یا بهتر بگم صاحب خونه داریم ک طبقه بالا ما میشینن و ی دختر ۶ ساله دارن ک هرروز میاد خونه ما پیش رادوین البته اسمش ب رادوین هست بیشتر میاد مخ منو میخوره این دختر از بس حرف میرنه برام منم مجبور میشم خیلی وقتا بگم برین بازی کنین دیگه قرار بود بازی کنین پسرم هم خیلی دوسش داره اما اون بیشتر با اسباب بازی های رادوین خودش تنهایی بازی میکنه حالا اینا هیچی بابای رادوین وقتی خونه باشه و اون دختر بخاد بیاد خونمون من معمولا کمتر اجازه میدم ک بیادش،چون رفتارهاش با شوهرم و رفتار شوهرم با اون رو نمی‌پسندم این دختر هی ب شوهرم آویزان میشه باهاش شوخی میکنه میخنده میره گوشیش رو میگیره میگه چی میبینی کتکش میرنه شوهرم هم باهاش بازی میکنه هم بلندش میکنه بالا میندازه گاهی با اینکه دختر لاغری هم نیس و این وسط پسرم هم همش دنبال اونا میدوه ک باهاشون بازی کنه و گاهی میخوره زمین و من باید بهشون بگم پس رادوین چی چرا با اون بازی نمی‌کنید و حتی من میوه آورده بودم بابای رادوین بخوره اون از بشقاب بابای رادوین برمیداده میخوره بابای رادوین هم بهش اجازه میده کلا نمیدونم من هیچ خوشم نمیاد ازین رفتارهاشون حالا نظر شما دوستان چیه لطفا بگین اگر من اشتباه میکنم تا از اشتباه دربیام
مامان مهراب مامان مهراب ۱۵ ماهگی
ادامه تاپیک قبل(فرزند پروری)
یعنی روی برخورد رفتار تمرکز داریم نه اینکه بعدش قراره جایزه بگیره یا نگیره و وقتی کودک کار اشتباهی میکنه رفتارگرایی میگن کودک را تنبیه کنید یا محرومش کنید مثلا نزارید تلویزیون ببینه و در رویکرد انسان گرایی میگن اگر کودک کار اشتباهی کرد باهاش گفتگو کنید از طریق بازی و قصه اون رفتار صحیح رو بهش یاد بدیم و اگر لازمه لازمه اون قراردادهایی که تو خونه مشخص کردیم رو بهش یادآوری کنیم و کمکش کنیم اون هارو اجرا کنه
پس این طور نیست که کودکی در انسان گرایی میخوایم پرورش بدیم که مثلا بعضیا میگن بی تربیت میشه قانون نمیپذیره نه اصلا این طور نیست در انسان گرایی ساز و کار مختص خودش رو داره.
در رفتارگرایی ما میگیم تحت شرایطی خاص من تورو دوست دارم و می‌پذیرمت اگر این کارهارو بکنی بهت افتخار میکنم اگر نمرت این بشه یا اون رفتار زشت رو نکنی من تحت این شرایط دوستت دارمو این نیست مطلق خودت رو دوست داشته باشم و این عشق بدون قید و شرط رو فقط والدین میتونن به بچه هاشون بدن .و ما وقتی کودک رو تشویق و تنبیه نمی‌کنیم و دوست داشتن رو منوط به موقعیت خاصی نمی‌کنیم تحت هر شرایطی میپذیریمش و کودک متوجه میشه مادر و پدر تحت هر شرایطی دوستش دارن
و در مورد اینکه چرا بچه ها را تشویق و تنبیه نکنیم ما یک انگیزه درونی داریم یک بیرونی
مثلا من دارم درس میخونم که مامانم بره برام اون چیز رو بخره در واقع ذهن من تمرکز میکنه به اون جایزه بیرونی نه بر اون دلیل من بر اون رفتار
مثلا یک کودک ممکنه دوست داشته باشه انشا نوشتن رو،دوست داشته باشه ورزش کردن یا نقاشی کردن رو
دلیلی نداره من بهش بگم حالا که ورزش میکنی من این رو بهت میدم