سلام دخترا
صدای یه مادر داغونه که بچش 4سال و سه ماهشه و ماه آخر بارداریم هست همش مریض بودم یا خواب بچم خیلی تنها موند اذیت شد کمبود محبت گرفت ازم خیلی خجالت کشیدم ازش عصبی شدم
بچم میگه همش خوابی همه مامانا بچه هاشونو پارک میبرن تو همش خونه ای 😭 عذاب وجدان گرفتم
بنظرم یا کوچیکتره بچه باید آورد یا 7 8 ساله شد عقلش برسه

سلام آستانه صبرت و ببر بالا ..اگ میتونی مهدی کلاسی چیزی بزارش
..براش توضیح بده شرایطتو کاملا میفهمه و درک میکنه ...‌ان شالله سلامت زایمان کنی حداقل دو سه ماه اولم چالش دارین ..ب پدرش بگو بیشتر وقت بزاره منم دقیقا شرایط شما رو گذروندم ..الان دیگه تقریبا بعد چند ماه به آرامش نسبی رسیدیم با هم بازی میکنن و کیف میکنن با هم ..بهشون خیلی خوش میگذره و به سختی کشیدنش می ارزید ...فقط صبور باش

خب چرا همش خوابی حامله که قرا نیست بخوابه من دومی رو باردار بودم با همون شکم گنده میبردمش بیرون حتی یادمه باهاش ماشین بازی میکردم میگفت بشین رو ماشین شکمم به زور جا میشد وقتی به دنیا اومد دو ماهی اون وسطا خیلی سخت گذشت منم زیاد بهش گوشی دادم ولی تا متوجه شدم قطعش کردم الان همه دور وبریا وهمسایه ها که بچه هاشون یه دونه هستن حسرت مارو میکشن میگن خوب کردی زود آوردی تو دیگه زیادی ناز میکنی خب پاشو برو بیرون بگرد حامله ای کرونا که نگرفتی

سلام درخواست دادم

باهاش بازی کن کتاب رنگین یا رنگ انگشتی تو حمام،خیلی دوست دارن

خب میبردیش مهد این ماه اخر که اونجا بازی کنه

واقعا ؟ همه به من میگن الان بیار ولی منم تو ذهنم همین چیزها و تصور میکنم که بچم تنها میمونه و من حوصلش ندارم و سرش داد میزنم
از طرفی هم سنم داره می‌ره بالا نمی‌دونم والا