۱۸ پاسخ

من شیر خشک‌دادم تا از این حرفا راحت شم حالا شامم امادس‌ناهارم آمادست وقتی درکت نمیکنن چرا باید آنقدر خودمونو عذاب بدیم🫠

کلا با اطرافیان مخصوصا فامیل هرچقدر کمتر صحبت کنی و درددل کنی بهتره
هی نصیحتت میکنن
من یاد گرفتم دیگه چیزی نمیگم
شکایت نمیکنم و غصه هامم بهشون نمیگم
چون بدتر درک نمیکنن بیشتر ناراحتم میکنن

دقیقااا حرف دل منو زدی..میگن چرا بچه رو میخوابونی بعد شیر میدی بد عادت میشه
.میگن حتما گشنش نیست ..میگن ما بچه بزرگ کردیم و....داغونم 💔💔😭🥹

آره خواهر بجه منم بیداری شیر نمیخوره. ولی من خودمو حساس نمیگیرم هر وقت گشنش شد مجبوره بخوره. الان بعد از شش ماهگی داره بهتر میشه. دختر من با دختر همسایمون ۲۰ روز فرق دارن اون همش شیر میخوره مال من نه. شاید هر ۴ ساعت تو خواب . ولی اون چهار دست و پا نمیره ولی دختر پن ۵۰ روز شده چهار دست و پا میره و خیلی کارای دیگه . همه بچه ها مثل هم نیستند مقایسه ممنون . حساسیت هم زیاد نداشته باشیم

گوچکو بنو کار خوت که اوانه گشتی چرت و پرته تواو اشه فقط تصمیم اساسی بگری گوچکه نویت و تواو

ببین شاید شیر خودتو دوست نداره تا حالا بهش فک کردی که چرا تو بیداری نمیخوره
خوب عزیز من شیر خشک بده من شیر خشک دادم اصلا پشیمون نیستم

کی گفته چرا به کارات نمیرسی؟؟ ببخش ولی اونیکه میگه بیخود میکنه
ولش کن بقیه رو معلوم نیس اونیکه کوچیکتره تو شرایط تو بود یا نه
یادت نره تو داری بهترین خودت رو میذاری واس زندگیتون پس نامرتبم بود ب درک

شبیه همیم خواهر، خدا میدونه چقدر درکت میکنم و چقدر شبیه توام

ایییی چت وت بخوا من شت بیوم هامه مال خسوم تا اگیرت ایژت اوه برسیه شیر خشک به په مغزم تقیه یک روژ چومه مال خومان اونه خوشو اومنالمه اونه راحتو ب ارامش شیرم پ ادا ایتر شوکم ماموریتو بو هاتینو 😪 توتنها نیستی بخدا منم همینم همش مقایسه پدرشوهرم ی ترازو دستشه هر روز وزنش میکنن همش میگن وزنش کمه شیرت کمه خب من چیکار کنم هر کی مهمون میاد میدن بغلش 😪😪😪😪اوروژه معده کاری ناکرد تامن چومه دسشویی هاتمو چ خسوم صابونی نیاسه قنی اومنال بیچاره وقته سکته م کردایت ایچه خویشکه تو تنیا نیت بخوا من ایتر شتمیان کردیه بو وزنی 😪😪😪😪

شیر خشک عسلم شیرخشک
چرا خودتو داری داغون میکنی بدنت که داغونه چرا روانت داغون بشه؟
منم همین بودم شیر خشک دادم خودمو راحت کردم البته شیر خودمم میدم کم و بیش
به حرفای یقیه هم اهمیتی نمیدم که میگن آخرش بوه رو بستی به شیرخشک؟
درجواب شون میگم به اندازه کافی مایه گذاشتم دارم میزارم

یه روز تو یه مراسمی نزدیک ده نفر به من گفتن شیرت رو بدوش تو بینی بچه ات بخاطر اینکه موقع گریه خر خر می کرد من جوابشون نمی‌دادم می گفتم باش عزوسمون دیونه شده بود می گفت چقدر بهت میگن یعنی دیگه هرکس هرچی میگه جواب نمی‌دم

اطرافیان همیشه باعث آزارن چه خواسته یا ناخواسته
من انقد دلم پره که هیچی نگم بهتره روزای سختی میگذرونم
فک کنم همه مشکلاتی داریم که زمان باید حلش کنه

روابطت با اطرافیان رو کامل محدود کن
اونا درکی ندارن

احتمالا طعم شیرتو دوست نداره نمیخوره
یا شیرت کمه اذیت میشه هی بمکه
شیر خشک بده خودتو راحت کن
من الان شیرو درست میکنم دو روزه میدم دست خودش میخوره

هر چند ساعت شیر میدی بهش؟

دقیقاااا مشکل منم همینه بااین تفاوت ک من با کسی‌مقایسه نمیکنه میره پیش‌همه جار‌میزنه حتی عمه هاش زنگ زدن دعوام کردن

اخی عزیزم همه این حرفا همیشه بوده هست

کلا همه منتظرن که از ادم بهونه بگیرن

به نظرم توجه نکن این کار خودتون انجام بده به حرف هیچکسم گوش نده
و بگو تو که تو خونه اون طرف نبودی
این روزا میگذره باز به سابق برمیگردی

هزیزم طبیعیه ولی چراباید با غذانبودن وشلوغی خونه بهم بریزی.فداسرت توتازه توی شرایط جدیدی هستی وهر روز و هر ماه چالشهات جدیدترهم میشن.تجربه کن باراولت ک مادرمیشی پس انتظار زیادی ازخودت نداشته باش.

سوال های مرتبط

مامان صدرا مامان صدرا ۴ ماهگی
خسته شدم از بس همه هی میگن چرا شیر خودتو ندادی به بچه
من اصلا شیر نداشتم،پسرم روزی ک به دنیا اومد تا دو روز فقط جیغ میزد چون شیر نداشتم هیچی نمیومد
همه میگفتن بزار گریه کنه و بخوره خوب میشه
انقدر مک زد سینم زخم شد چرک میریخت از بس زخمش بد بود
با همون وضع همه میگفتن بده بخوره فقط بازم تمیز میکردم میدادم بهش
یکم راه شیرم باز شد ولی اصلا سیر نمیشد زردی شدید گرفت بردیمش بیمارستان بستری شد
دکتر شیرخشک داد دیگه
در کنار شیرخشک شیر خودمم میدادم بخوره
ولی انقدر کم بود دوتا مک ک میزد جیغش بلند میشد
الانم ک پنج ماه گذشته همه هی میگن شیر ندادی تو به این بچه
انقدر اشک منو در اوردن
مامانم هی میکه الکی این بچه رو شیرخشکی کردی باید میزاشتی بخوره تا شیرت بیاد،بچه بعدیتو حق نداری شیرخشک بدی
شوهرم هی میگه تو بچه داری بلد نیستی،عذاب وجدان نمیگیری بهش شیر نمیدی،این بچه فقط باباشو دوست داره و ازین حرفا
انقدر گفتن این حرفارو ک با خودم میگم من چه مادر بدی ام
شبا میشینم ب گریه کردن،از بعد زایمان اصلا حال خوبی ندارم😔