۸ پاسخ

حق داری جانم
ولی من سعی میکنم اتاق دیگه اهنگ کودکانه بزارم ک صدای رفتنش نبینه و نشنوه، یکم بهونه میگیره ولی زود با کارهای مورد علاقه سرگرمش میکنم ک فراموش کن
خداروشکر زود یادشون میره و ب دل نمیگیرن

من که وقتی باباش میخواد بره میبرمش اتاقش یکم سرگرمش میکنم تا بره یواشکی

به یه چیز دیگه مشغولش میکنم یا وعده ی بیرون رفتن به جایی که دوست داره میدم

تحمل تحمل تحمل و حرص خوردن فراوان و گفتن این جمله غلط کنم بازم بیارمش ولی بازم از این غلطهای میکنم

پسر من چون من خودم سرکار میرم زودتر همسر میرم ۹ ماه سال دنبال خودم هست همیشه به باباش میگه بیا دم در باما خداحافظی کنه ولی الان که تعطیل شدم باباش که میره میگه مامان ما بریم بای بای کنیم البته من میرم پسرم هم تو مدرسه ایی که میرم پرستار داره

پسره من هم همین رفتارو میکنه
و حتی اگر همسرم رفته باشه پشت پنجره کلی گریه میکنه
اما من همیشه میگم مامان منم دلم نمیخواد بابایی بره سره کار، دوست دارم مثل تو پیشمون باشه، اما اگر نره اتفاقهای خوبی نمیوفته
ما تا ظهر که برمیگرده این بازیهارو میتونیم بکنیم و الانم دوست دارم بیای به من تو آشپزی کمک کنی
کارهاییکه براش هیجان داره
خانه بازی و پارک و … ساعت داره همینطوری به جای مسائل اینطوری جایگزین نمیکنم چون ممکنه شرطی شه

حوصلشون سر میشه طفلی ها دوست دارن بازی کنن برن بیرون .

باید عادتش بدی ک‌پشت سر باباش گریه نکنه ،من کسری عادت دادم وقتی باباش میره خداحافظی میکنه میگه شب زود برگرد بهش میگم بابا داره میره سرکار تا پول در بیاره برات چیزی بخره ،اینطوری عادتش شده گریه نکنه.

سوال های مرتبط