منی تو خونه با بچم تنهام 😭😭صدا پشت صدا

۱۸ پاسخ

نترس زدیمشون ، فقط دعا کن برای سپاهمون

انقد انگولک کردن تا تر زدن آخر

خدایا من داداشم سپاهی یه نمیشه حتی یه زنگم بهش بزنیم.شوهرم نظامیه سرکاره باسه تا بچه ی کوچیک...یاامام رضا.

نترس اجی‌ ازهیچی نترس😭

منم بایه بچه شباتنها میخوابم خدابزرگه نترس

من چی بگم مامانم اینا تو ناف تبریزن🤲🏻📿توکلت به خدا باشه ایت الکرسی بخون زبارت عاشورا بخون فوت کن هیچی نمیشه

منم باپسرم تنهام شوهرم شبکاره

منم تنهام پناهت خدا باشه ب خدا پناه ببرگلم

آیت الکرسی بخون عزیز جان ایشالله که ختم بخیر بشه

صدای موشک های ما هست الهی خودت پشتیبان تمام سران مملکتمون باش

منم تنهام عزیزم با دخترمم
بچتو بغل کن بخاب استرس نگیر

نترس عزیزم ...‌توکلت بخدا ....ماشاالله بهت من اصلا نمیتونم تنها بمونم تو این شرایط

وای منم دقیقا مثل توام

من به خواهرم میگم بیاد رشت نمیاداسترس گرفتم بخاطرش میترسم شوهرش نمیاره گاو گاو خداکنه تموم بشه این جنگ

همسرت کو عزیزم
نترس خدا با ماس❤

نترس مناطق مسکونی نمیزنن

نترسین ایران زده تلاویو رو

منم تنهام

سوال های مرتبط

مامان ماهان و ویهان مامان ماهان و ویهان ۲ سالگی
مامان آقا مهرداد مامان آقا مهرداد ۲ سالگی
مامان ❤BARBOD❤ مامان ❤BARBOD❤ ۲ سالگی
برای پسرم نامه ای نوشتم.برای باربدِ نازنینم، چراغ خاموش‌نشده‌ی دل مامان

پسرم... 
شاید وقتی این حرف‌ها رو می‌خونی، دنیا برات شکل دیگه‌ای پیدا کرده باشه. شاید صدای بغض‌هام رو فراموش کرده باشی، یا بدونی که خیلی از شب‌هام با صدای خوابیدن تو آروم می‌شد… نه با آرامش، بلکه با مقاومت.

باربد جان، 
مامان‌ت زخمیه، از قصه‌ای که خیلی زود بهم خورد. از مردی که قول داد پناهم باشه، ولی رفت… 
اما تو بدون: با همه‌ی دلِ شکسته‌م، کنارتم. 
با همه‌ی تنهایی، تویی که دستمو محکم گرفتی، حتی وقتی نفهمیدی دست‌هام از درون می‌لرزه.

می‌خوام مرد شدن‌تو ببینم، نه با قهر، نه با خشم. 
می‌خوام یاد بگیری که "مرد بودن" فقط صدا و شونه نیست—صداقته، وفاداریه، پشتیبانیه. 
و من، با اینکه تنها موندم، 
با اینکه گاهی کم میارم، 
قول می‌دم همیشه باشم… با نگاهی که پشتتو می‌گیره، حتی وقتی دنیا پشت می‌کنه.

من نه فقط مادرت، 
بلکه قوی‌ترین دوستت خواهم بود. 
کسی که از دل اشکاش، لبخند ساخت فقط برای تو.

پسرم، تو نوری هستی که باهاش زندگی رو دوباره دیدم. 
تو سهم پاکی هستی از روزایی که فکر می‌کردم تموم شدن.

بیا با هم بزرگ شیم، 
تو بشی مردی که بهش افتخار می‌کنم، 
و من بشم مادری که بدون تکیه‌گاه، 
اما با امید، 
تو رو ساخت.