سلام
همش یاد زایمان سختم میرفتم طبیعی بودم
گریه میکنم و حالم بده میشه
حتی شیرم نمیاد از غصه
خوابم نمیبره از فکر و خیال
بخیه هام هم ناجورها از داخل زیاد خوردم همه و همه باعث شدن خیلی غمگین باشم چیکار کنم؟

ولش‌کن بابا همش خوب میشه میره . بعد به خودت میخندی . میگی من چم بود

چرا برا چیزی ک گذشته و رفته الانتو خراب میکنی؟
اون بخیه ها همه خوب میشن نگران نباش

عزیزم نی نی بغل کن یادت میره می ارزه عزیزم انشاءالله خداحفظش کنه

متوجه ام که زایمانت سخت بوده اما گذشته و الان اون بچه که منتظرش بودی تو بغلته ازین روزانه لذت ببر بچه هر چی بزرگتر بشه دیگه به این لحظه ها بر نمیگرده واسه بخیه هات یه فکری بردار مثلاً میتونی از پمادهایی که رد بخیه رو پاک میکنند استفاده کنی

منم دقیقا همین بودم زایمان وحشتناکی داشتم و بعدش حتی کابوس میدیدم.یادش میفتادم بغضم میگرفت اما به مرور باهاش کنار اومدم.نگران نباش یادت میره.

باید خودت ب خودت کمک کنی سعی کن دیگه به زایمانت فکر نکنی و تلقین کن ب خودت ک زایمانه خیلی خوبی داشتی ب بچتم مهر کن قرص شیر افزا بخور تا شیرت بیشتر بشه

ای وای عزیزم دیگه گذشت و رد شدی بهش فک نکن

خب ورزش و نرمش و پیاده روی. تغذیه . ماما همراه. بیمارستان خوب. دکتر خوب. نرمش های حین زایمان . جیغ نزدن و بجاش زور زدن اگه همرو داشتی دیگه غصه نخور میگذره ‌

خب چرا نبردنت سزارین😥 منم ۱۰ ساعت درد ‌کشیدم ولی آخرش بردنم سزارین