مامانا از اینکه به بچه شیر بدم متنفرم حس چندش میگیرم اینکه خودم تنها باشم مشکلی نیست اینکه در حضور بقیه مجبور باشم بدم منو آزار میده کسی بوده مثل من ولی بعد زایمان این حالش تغییر کرده باشه من از الان این استرس رو دارم

من وقتی کسی نشسته بود می‌بردم توی یه اتاق دیگه بهش شیر میدادم. وقتی بچه ات به دنیا اومد اصلا اطرافیان به چشمت نمیاد فقط بچه رو میبینی

وای چراااا همچین حسی داری
منکه دوبار تو خواب دیدم شیر میدم حس خیلی خوبی داشتم

عزیزم منم همین حس رو داشتم
۴۰ روز بیشتر شیر ندادم
یه سری ها اینجورین حس خوبی ندارن
ربطی به این نداره که شما مادر خوبی نیستی هرکی هرچی گفت توجه نکن
شیر خشک اسیبی به بچت نمیزنه نگران نباش

اره واقعا برام ی کابوس بود هست. ولی موقع که ب دنیا میاد. کلا این حس یادت میره. ولی من کلا مراعات میکردم تو جم شیر دادن رو داشتم دیدم دطرافیانم عروس سینشو درآورده به بچه شیر بده گرم تعریف سینه مونده بیرون جلو مردا. آنقدر خجالت حال خرابی کشیدم سعی میکنم در همه حال هواسم باشه

من منتظرم دنیا بیاد شیرش بدم مخصوصا وقتی قولپ قولوپ میخوره و صدا میده انگار به جونم میچسبه

مادرم میگه وقتی بچت گریه کنه و گشنش باشه دیگه فکر نمیکنی کی هست کی نیست کجام
همونجا بهش شیر میدی 🥺

آره عزیزم بعد زایمان اصلا هیچی برام مهم نیست به جز بچه ات راحت همه جا درش میاری بهش شیر میدی نگران نباش این حس رو همه ما داشتیم

من میخواستم دومی رو شیرخشکی کنم ولی با این وضع فک نکنم بشع

چقدر ناراحت میشم وقتی یکی اینجوری میگه😐
حس چندش؟
اون طفل معصوم مگه دهنش نجسه که تو چندشت میشه؟
چرا یکی باید حس تنفر و چندش رو با هم داشته باشه برای شیردهی؟

ن عزیزم منم حساس بودم . وقتی بچه ب دنیا اومد اصلا حس بدی نداشتم از شیر دادن

من مثل شما بودم خجالت میکشبدم و به بچه اولم شیر خشک دادم و پشیمونم

من یکم خجالت میکشم جلوی بقیه میتونی بری تو اتاقی جایی یا شال بنداز روت

من اینجوری بودم یعد زایمان اولش یکم سخته ولی بعد خوب میشی م
ن مخصوصا پیشش بابام نمیتونسم میرفتم ت اتاق

وا چه لذتی بالاتر از اینکه جگرگوشتو سیر بکنی😐