سلام خانوما شبتون بخیر
خیلی حالم بده دارم دق میکنم شیرمم خشک شده حس میکنم پسرم اینقدر گریه میکنه تا خابش میبره دارم دیوونه میشم شوهرمم درکم نمیکنه نمیذاره برم بمونم خونه بابام، همش فکرم پیش خانوادمه 😔دلم برا پسرم کبابه میترسم بخابم میترسم تنها بمونم تو خونه دارم دیوونه میشم نمیتونم خودمو کنترل کنم بدجور ترسیدم چیکار کنم

خداخیرشون نده آسایش نزاشتن برامردممون🥲تنهاغمی که تووجودمه فقط بچمه خانودم خیلی میترسم اتفاقی بیوفته براشون🥲خداکنه به جاهای بدنیوفته جنگ🙂💔

ما زن ها چقدر بدبحتیم
منم ب روی خانوادم حسرتم

کدوم شهرین شما؟

الهی عزیزم ب خودت برس نزار شیرت خشک بشه

میفهممت منم تمام جونم ترسه اما باید بخاطر بچه هامون سرپا بمونیم

چرا ؟باید بره سرکار؟خانوادت یه شهر دیگه ان؟