۲۰ پاسخ

اللهم صل علی محمد وآله محمد وعجل فرجهم ♡

ای خداااا
نگران نباش برا پسر منم ۱۶ بود بستریش کردن بدتر شد اعزام کردن مشهد اونجا اومد پایین دیگ بعد ۱۳روز ترخیص کردن مارو🥺

انشالله زودمرخص میشه فرستادم💚🙏

سلام عزیزم میدونم سخته درکت میکنم منم این دوران گذروندم تازه من خونمم با بچم یکب نبود دیگه بدتر تا یک ماهگی هی میرفت دستگاه بیرون اومد
تا یه بنده خدایی بهم گفت بچت بزار توی کدو با اب کدو بشورش

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

منم تازه دیروز بچمو از بیمارستان مرخص کردم بعد چند روز بخاطر زردی ، پدرم دراومد بخدا
هنوزم زرده باید برم دستگاه بگیرم بیارم خونه

انشالله زود خوب میشه گلم نگران نباش این روزا هم میگذره

لعنت ب زردی ک من همچنان درگیرشم

درک میکنم منم بچم زردی داشت یعنی داغون سدم میدیدمش. زیر این دستگاه با چشم بند زردیش از 8شد 15 ولی کم کم خوب شد اللهی خدارو بحق ابرو حضرت فاطمه قسمش میدم هیچ مادری رو با بچش امتحان نکنه و این خوشگلمونم زودی خوب بشه

عزیزم نگران نباش انشاءالله زودی خب میشه

آخ چقدر میفهمم چی میگی 😭😭بچم امروز ختنه کردم گریه میکرد جیگرم کباب میشد واسه بچم🥺🥺🥺🥺

انشالله زود خوب میشه عزیز دلم،زود بیاریش خونه

انشالله خوب میشه عزیزم ناراحت نباش براش ۳تا آیت الکرسی خوندم

من ام بالا بود عناب جوشانده ودوباره بهش دادم

فرستادم عزیزم انشالا زود برگردین خونتون

نگران نباش عزیزم انشاالله که زودی خوب میشه
منم زردی پسرم باعث شد شیرم کم بشه بس که گریه کردم
توهم نگران نباش چند روز دستگاه بمونه خوب میشه
پسر من تا الان هم زردی داره دکتر گفته تا ۳ماهگی ادامه داره بعد خودش خوب میشه

انشاالله زودی خوب بشه

خوب میشه نگران نباش

آخ که چقدر درک میکنم احساستو🤝🏻🥺

انشااله هرچ زودتر زردیش برطرف بشه گلم

سوال های مرتبط

مامان فندقم🤰🏻💙 مامان فندقم🤰🏻💙 ۱ ماهگی
پارت چهار:
بعدش اومدن تخت رو اوردن بالا و گفتن مایعات بخور خوردم بعدش دو تا پرستار اومد و بلندم کردم موقع ای بلند شدم درد داشتم یه خوردی و یه شیاف زدم خوب شدم دیگه بعدش دیگه یه درد خفیف داشتم ک اصلا نیازی به مسکن نبود چند بار میومدن گفتن شیاف بزاریم درد داری گفتم نه شب هم شوهرم اومد و دستمو گرفت و راه رفتم بعدش دیگه تنهایی میرفتم یه خانمی بود با من سزارین شد اما دکترش یکی دیگه بود دو لا راه میرفت و نمیتونست تکون بخوره با کمک همراه هم باز نمیتونست راه بره من سالنو کلن میگشتم تنهایی جوری ک پرستارا میگفتن اینقدر ک تو راه رفتی ما خسته شدیم فردا ساعت یازده هم مرخص شدیم من بعد از مسکنایی ک تا پنج زدن بعدش باید راه میرفتم دیگه مسکن نگرفتم فقط همون یه دونه شیاف بود دکتر یکی دو بسته شیاف نوشت ک برا درد بزنم حالا مونده هیچ دردی بعدش نداشتم فردا هم با پای خودم رفتم تو ماشین و اومدیم خونه واقعا این عمل فوقالعاده رو مدیون دکتر شهریورم بسکه دستش سبک کاربلد و مهربون بود معرکس خدای هرچی دکتر زنانه
اینم از تجربه سزاربن من با دکتر سروگل شهربور بیمارستان پیوند انشالله که به دردتون بخوره