میگم با اینکه گرونی بود و ... خیلی چیزا کم‌داریم و داشتیم ولی همینشم‌خدایی غنیمت بود همش استرس دارم اگه دردم بگیره چطوری پسرم رو‌بزارم برم اگه اتفاقی برا ما بیفته پسرم یا دخترم چی میشن یا خدای نکرده اتفاقی برا اینا بیفته چی ... همش میترسم از خودم دورش کنم حس میکنم پسرم رو‌کلافه کردم اذیت میشه ولی دلم آروم نمیگیره ...هی خدا چه روزگاری داشتیم نه ماه پیش بازار تبریز رو زیر و رو میکردم از میدان ساعت شروع میکردیم از دارایی میزدیم بیرون .دلم میخواد بتونم همه این مسیر ها رو الان برم 😭😭😭

دقیقا منم همینطورم حالا میفهمم امنیت یعنی جی

واقعا خصلت ما آدمها همینه. چیزی م داریم رو قدرش رو نمیدونیم. بقول شما هرچی نداشتیم حداقل خیالمون راحت بود. الان منم انقدری استرس دارم که بخوام برم بیمارستان. همش میگم اگه خدایی نکرده بیمارستانو زدن چی؟!؟! حتی چندروزه دارم به زایمان طبیعی توی خونه (بااینکه انتخابم سزارین) فکرمیکنم 🥲 میگم حداقل امن تره

درست میشه نگران نباش
یه روز خوب میاد
سعی کن استرس نداشته باشی که برای خانوم باردار سمه

ایشالله همه چی برمیگرده به روال عادی