پسرم میره بیرون دوساعت بیرونیم باز اومدنی همچین گریه میکنه هر کی ببینه دلش کباب میشه هر کاری میکنمم آروم نمیشه هق هق میکنه آخرش باز میبرمش خیلی سعی میکنم با گریه کاراشو جلو نبره ولی باز نمیشه

۵ پاسخ

دخترمنم همینه میگه خونه نریم

ماهان منم

من که حالشو داشته باشم مراعاتشو میکنم بی حوصله باشم باباش،البت منو با پسرم دوتایی زیاد بیرون نرفتیم پسرم خیلی شیطونه حتما باید باباش یا یکی کنارمون باشه

بهش بگو بریم یه بازی دیگه کنیم و سعی کن تو مسیر یه بازی باهاش انجام بدی

بایه خوراکی موردعلاقه اش آرومش کن

مقالات مرتبط

درمان گرفتگی بینی در کودکان
بهترین قطره باز کننده بینی، درمان گرفتگی بینی در کودکان
از خواب پریدن کودک با گریه
از خواب پریدن کودک با گریه نشانه چیست؟
نیازهای هر کودک برای رشد
نیازهای هر کودک برای رشد جسمی و عاطفی
آموزش خواب به کودکان
آموزش خواب به کودکان بدون گریه در سنین مختلف

سوال های مرتبط

مامان آرمان مامان آرمان ۲ سالگی
با گریه و هق هق بیدار شده میگم کجات درد می‌کنه میکنه دندونم
یعنی انقد درد داره دندون درآوردن ؟
گریه هاش تموم شد الان شارژ شده داره با مامان و بابام بازی می‌کنه
بیچاره ها اسیر شدن 😅
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان حسین🇮🇷 مامان حسین🇮🇷 ۲ سالگی
سخت ترین مرحله بچه داری از پوشک گرفتنه حدود ۲۰ روز پیش تو خونه مامانم بودیم پسرم یهو پوشکش باز میکنه میره جلو دستشویی میبرمش جیش میکنه باز پوشک میکنم باز دوساعت دیگه خودش پوشکش که خشک بود باز میکنه میره جلو دستشویی باز جیش میکنه میاد پوشکش میکنم هر دوساعت خودش همین کارو میکردم ومن از تعجب مونده بودم که چیکار کنن از پوشک بگیرمش یا باز پوشک کنم از فرداش که امدم خونه ام گفتم بریم جیش کنیم امد تا دوهفته تو پوشکش جیش نکرد فقط پی پی میکرد صبح هم از خواب بیدار میشد میرفتیم دستشویی پوشکش خشک بود اما الان ۳روز اصلا دستشویی نمیاد توپوشکش جیش میکنه من اصلا زورش نکردم از پوشک بگیرم دیدم خودش پوشکش باز میکنه گفتم شاید آمادگی داره الان موندم چیکار کنم چقدر سخته دارم دیونه میشم نمیدونم چی درست چی غلط😔
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان محمد ماهان مامان محمد ماهان ۲ سالگی
سلام خانما میگم بچه من از همون بچگی تا الان که دوسالشه از صدای اذان میترسه وقتی شروع میکنن به اذان گفتم گریه میکنه انقد که به هق هق میوفته
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان سام مامان سام ۲ سالگی
مامانا سام شبا که میخوابه سه چهار ساعت بعدش بیدار میشه گریه میکنه شدید ها هر چقدر صداش میکنی ماساژش میدی اروم نمیشه بعد یه نصف لیوان اب میخوره و میخوابه دوباره . کار هر شبمونه عادیه؟؟؟!!!! گفتم شاید خواب میبینه مگه میشه هر شب خواب ببینه؟ شاید الان حدود سه ماه اینطوری میکنه
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان هانا مامان هانا ۲ سالگی
سلام مامانا، من خیلی کلافه شدم، دخترم خیلی لجبازه، تو هر مهمونی با بچه ها نمیسازه، همه اسباب بازی های اونارو میگیره، اکر بهشون ندن، آنقدر جیغ میزنه با گریه، کل مجلس بهم میریزه، به هر طریقی سعی میکنم آرومش کنم ولی نمیشه، همه جا ۲ساعته باید پاشم بیام خونه، چیکار کنم؟؟؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان کنجدطلا مامان کنجدطلا ۲ سالگی
وای بچه های شماهم خیلی نق نقو شدن؟خیلی گریه میکنه ....هرروز پشت سر باباش ۴ساعت گریه میکنه سرم درد گرفته دیگه ارومم نمیشه هرکار میکنم
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان فندوق مامان فندوق ۲ سالگی
مامانا پسرم بعدازظهر هر نیم ساعتی میکردم دسشویی جیش میکنه. بعد الان نمیدونم شبا مای بی‌بی کنمش چون شبا جیش میکنه اگه بیدارش کنم ببرمش جیش کنه ناراحت میشه گریه میکنه و میدونم ک نمیخابه تجربتون چیه روزا تو خونه کلا باز باشه؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان فندوق کوچولو مامان فندوق کوچولو ۲ سالگی
من چیکار کنم بچم موقع رفتن شوهرم ب سرکار اینقد گریه نکنه هیچ جوره سرگرم نمیشه صدای در بیاد ک‌ بره شوهرم شروع می‌کنه گریه نفسشو نگه میداره خودشو میندازه جیغ میزنه بعد کم کم با خوراکی اینا ساکت میشه ولی همین ک شوهرم می‌ره خیلی گریه می‌کنه نمیدونم چیکار کنم
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان زینب مامان زینب ۲ سالگی
خانما بچم خیلییی الکی الکی گریه میکنه.
یعنی واسه هر چیز بیخود گریه می‌کنه
خسته روحی شدم از اینکارش
اصلا نمیشه باهاش حرف زد
بچهای شمام اینطورین
اقتضای سنشونه
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان نفس مامان نفس ۲ سالگی
سلام خواهرا .خوبید دخترم دوسالشه خیلیی عصبی میشه فقط جیغ میزنه میگه منو از صبح تا شب ببرید بیرون با ماشین تا می‌بریم خوشحال وقتی برمیکردونیم باز شروع می‌کنه به گریه کردن بعضی وقتا آنقدر گریه می‌کنه تا بالا میاره تو جمع شلوغ هم بریم شروع می‌کنه به گریه کردن دکتر میگه تو بارداری استرس داشتی بچت استرسی شده کسی هست بچش مثل دختر من باشه چکار میکنه تا آروم بشه
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان لیا💚محمدطاها💚 مامان لیا💚محمدطاها💚 ۲ سالگی
امشب یهویی تصمیم گرفتم پسرمو از شیر بگیرم....
حس میکنم شب اول قبرمه...بغض داره خفه م میکنه...هر چی گریه میکنم آروم نمیشم....میشه برام دعا کنین؟؟؟
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان زهرا🐣🐥 مامان زهرا🐣🐥 ۲ سالگی
خانما دخترم خیلی نق میزنه و گریه میکنه برای هرچیزی
مثلا تاب بازی میخواد میزارمش رو تاب تابش میدم خودشو میندازه پایین گریه میکنه باز ناب نشون میده یعنی تاب بازی باز میخوام بزارم رو تاب نمیاد میره اونور گریه میکنه خودشو میزنه زمین
یا آب میخواد میارم نمیخوره میزارم رو آپن باز گریه که آب میارم نمی خوره
غذا هم همینطور اصلا همش در حال گریه اس
در این موارد هم بغلش کنم نازش بکشم بدتر خودشو میکشه
من باید چه واکنشی نشون بدم؟؟
حرفم نمیزنه که بدونم چشه 😔 بچه های شمام اینجوری میکنن؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان نورا مامان نورا ۲ سالگی
بچه ها
مرسی از احوالپرسیتون
نورا ۱ و نیم عمل شد. تا بیهوشیش کنارش بودم اما تزاشتن بعد از عمل برم ریکاوری
۲ و ۴۰ دقیقه ازدن سر سالن صدای وحشتناک گریه و هق هق شنیدم
صدا نزدیک شد دیدم نوراست
بچم بیدار که شده بود کلی گریه کرده بود
ترسیده بود اون همه مرد بالاسرش بود

تو اتاق عمل دیدم
همه شون مرد بودن اما واقعا خوش اخلاق

دو ساعت تمام هق هق کرد و گریه با صدای خش دار و خس خس
خیلی لحظات سختی بود
اصلا نمیشد ارومش کنیم
۴ و نیم شیاف زدن و رو پا خوابوندم
ساعت ۶ و نیم بزور یکم شیر خورد

الانم بعد از کلی نوازش
خوابید

میترسه تکون بده دستاشو

هر دو دست تا ارنج اتل هست
مشاهده ۲۰ پاسخ دیگر
مامان مصطفی مامان مصطفی ۲ سالگی
سلام خانما ی چیزی خیلی نگرانم کرده برادر زادم بست روزشه عمش گرسنه هست بهش شیر خشک هم میدیم ولی تا تموم میشه باز گریه میکنه دهنشو باز میکنه وزنش هم از وقتی دنیا اومده بنظرم تغییری نکرده واقعا نگرانم ممکنه مشکلی داشته باشه
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان قندعسل مامان قندعسل ۲ سالگی
دختر من تازه ۲ سالش شده و چند وقتیه خیلی خیلی لچباز و یک دنده و بهونه گیر شده من قبلا خونده بودم ک سن ۲ تا ۳ سالگی سن همین چیزاس و سعی میکنم همه چیو بزاشتوضیح بدم و تا جایی که میشه سخت نگیرم
اما نمیخوامم سبک تربیتیش طوری باشه ک هرچی دلش خواست رو بتونه با گریه به دست بیاره
الان ک دارم برات اینارو مینویسم یک ساعت پیش ساعت خوابش بود ( از ۷ صبح پاشده بود) میدونستم سیذه بازیشو کامل کرده و مشکلی ندازه اما اصرار داشت از اتاق خواب بیایم بیرون و بریم تو اتاق بازی
منم مقاومت کردم که شروع کرد به گریع کردن اهمیت ندادم ( چون نمیخواستم حس کنه من با گریه تسلیم میشم ) ولی انقددددر گریه کرد ب هق هق افتاده بود و یه کم دیگه نزذیک بود استفراغ کنه بغلش کردم اومدم بیرون از اتاق تو بغلم خوابید 🫤🫤🫤😔😔😢😢😢
بماند ک یک ساعت خودم اشک ریختم ک چقد سنگ دلم مگه از من چی میخواست بماند ازعذاب وجدانی ک ولم نمیکنه اما سوالم اینه پس کی باید جلوی اینحور رفتاراشون وایسیم ؟ من هر وقت بخوام ایستادگی کنم دخترم دقیقا تا مرز استفراغ از شدت گریه پیش میره
مشاهده ۶ پاسخ دیگر