عصری با شوهرم دعوامون سد کلی گریه دادو‌بیداد کردم بچم همش بیداره و تکونای سدید میخوره ب نظرتون چش شده اصلا نمیخوابه

من جات باشم غذای توپ سفارش میدم موقع شامم میخورم اصلانم منتظرش نمیمونم....آخه خودشون تا هر ساعتی بیرونن شکمشونو سیر میکنن میان لطفا به فکر خودت و اون عشق کوچولوی تو راهیت باش خواهری

این هفته ها تکونای زیاد عادیه عزیزم اروم باش ی لیوان اب بخور و اروم رو‌دلت دست بکش و بخاب

اب بخور و به چیزای خوب فکر کن

بچه ها هم حس میکنن بی قراری مادر رو و اونا هم استرس بهشون وارد میشه بی قرار تر میشن
سعی کن نفس های عمیق بکشی یه چیز خنک مثل شربت یا آب بخوری
ذهنت رو آزاد کنی
یه اهنگ شاد برا خودت بذاری تا استرس خودت کم بشه و بی قراری های جنین هم کمتر

تاپیک های قبلی تو خوندم حالا
دوتا سوال می‌خوام ازت بپرسم

از اول شوهرت دوست نداشتی؟
یا این حسی‌که میگی از شوهرت بدت میاد تو دوران بارداری پیدا کردی؟ یا به خاطر اینکه تو این دوران درکت نمیکنه بدت اومده ازش؟؟؟

الان آروم شد نینیمون؟

عزیزم
میدونم ناراحتی و غصه داری و انتظار داشتی که همسرت توی این شرایط درک بیشتر داشته باشه.
بخاطر فندق تو دلی ات از این به بعد سکوت کن نی نی میترسه تپش قلب اش میره بالا گناه داره.
الان یه لیوان اب کمی گلاب ( خیلی کم) بخور دستت بزار روی شکم ات نوازش کن باهاش حرف بزن... حرف خوب. لحن قشنگ. صدای آروم ظریف. چشماتو ببند و تصورش کن ببوسش.
سلامتی بچه الان دست تو هست.... روح اش جسم اش....

سر چی اینجوری عصبی شدی اخه عزیزم
استرس و ناراحتی اصلا برای تو و کوچولوت خوب نیست سعی کن قلبتو آروم کنی و بهش فکر نکنی

ببین ما زن و شوهرا هی بحث میکنیم دوباره شبش محکمتر همو بغل میکنیم میخابیم پس چرا انقد اعصبی کنی خودتو که بچه این حالتی بشه سخت نگیر عزیزم بخاطر نینیت آروم باش

خب عزیزم اعصبانیت شما رو بچه هم تاثیر میزاره اینم اعصبیه خوابش نمیگیره جنب و جوش داره

آروم باش اول خودت
چون بچه حس میکنه فهمیده ناآرومی
باهاش حرف بزن قربون صدقش برو

یکم استراحت کن گلم
اونم حس میکنه ناراحتی ت رو