۶ پاسخ

دقیقا منم بدون خوردن خوابیدن ۲۰ساعت سزکار بودم شادتر از همیشه الان جون ندارم راه برم

دقیقا من دیروز رفتم برا خودم لباس بگیرم برا بچه هام‌ک لباس داشتن دوباره لباس گرفتم‌برا خودم‌نگرفتم

دقیقا ۳ روزه مسواک نزدم‌منی ک روزی ۳بار میزدم😐😐😐

سلام عزیزم شما بچتون بالاخره وزنش چقد بود؟ و فقط بخاطر وزنش سزارین شدید؟ لباسای سایز صفر اندازه بچه بود؟

آره دقیقا
حتی نیازای عادی خودتم یادت می‌ره دیگه. به شدت خستم چون دست تنهام یه ساعت خواب راحت برام آرزو شده تو این دو هفته. با کوچیک ترین صداش از خواب میپرم که نگاش کنم نکنه مشکلی داره. واقعا مادر شدن خیلی سخت و اما شیرینه

اره واقعا

سوال های مرتبط

مامان لیانا مامان لیانا ۱ ماهگی
پارت ۳
بیهوشی خیلی سبکی بهم زده بودن چون یه جایی دیگه حس میکردم دارم هوشیار میشم
صدایی نمیشنیدم چیزی نمیدیدم ولی انگار مغزم روشن شده بود و متوجه بودم سر عمل هستم و حس میکردم انگار توی دلمو دارن سوهان میکشن...!
نمیدونم چیشد ولی این حس خیلی گذرا بود و زود دوباره انگار همین یذره هوشیاریه هم پرید
وقتی چشم باز کردم تو ریکاوری بودم و خیلیییی‌تار میدیدم
دکترم اومد بالای سرم و فقط میپرسیدم سالمه؟ میگفت اره
یکم گذشت برام پمپ درد اوردن...بچمو اوردن ازسینم بهش شیر دادن ولی من نمیتونستم ببینمش انقدر تار میدیدم و بعد از یه تایمی که نمیدونم چقدر بود منو بردن بخش
همه ی سختی ها مال قبل عمل بود
با پمپ درد و شیاف همه چیز قابل تحمل بود
دل بزرگی میخواد فقط اون حجم از خون رو ببینی شب اول زایمان
پلاکتم انقدر کم شده بود که به ۶۲ رسیده بود و قیافم زرد زرد شده بود
راه رفتن هم با وجود پمپ درد اصلا سخت نبود
ولی همه چیز گذشت و من روز تولدم دوباره متولد شدم اما در غالب دختر و نه در غالب همسر بلکه زنی از جنس مادر.....
امیدوارم همه بسلامتی زایمان کنن و هرکسی که در ارزوی مادر شدن هست دامنش سبز بشه و صاحب قشنگ ترین هدیه خدا بشه❤️
و در آخر کسایی که زایمانشون نزدیکه اصلا نترسید هیچ چیز انقدر سخت و دردناک نیست که بگید از پسش بر نمیایید
با وجود شیاف و پمپ درد اصلا قرار نیست درد بکشید❤️