مادرا با اینکه دوتا بچه کوچیک و با هم بزرگ کنم سخته اما خدا خودش توان میده درسته شبا خواب ندارم استراحت ندارم دست تنهام اما دیگه راحت شدم که زایمان کردم دیگه دردام کمتر شدن فقط خستگیه اونم کم کم دست میشه ماه آخر خیلی سخت میگذره ولی ارزش داره که دختر داری همدم داری خدا نصیب هرکسی کنه که دوست داره دختر دار بشه

تصویر
۱۶ پاسخ

🥰❤😘

ای جون

سلام گلکم زایمان کردی

آره واقعا هزار مرتبه خداروشکر که خدا منو لایق دختر داشتن دونست

خدا حفظشون کنه الهی..منم تا این دخترم بیاد بدنیا دختر اولم میشه ۱۴ ماهه و خیلی دوست داشتم پسر باشه این چون از زایمان میترسم 😭

ای خدایی من.خدازوشکر.هزارالله اکبر

ای جونم خدا برات نگرش داره😘
سه تا دیگ بچه هات چین؟

منم دخترم 21ماهشه می‌دونم سخته ولی همیشه میگم خدا هست میگذره برا همینم طبیعی رفتم اینو ک‌زود سرپا شم

عزیزم خدا حفظش کنه

خداحافظش کنه من دوتا دارم

خدا حفظش کنه 🥰

ای خدا عزیزدلم
ماشاالله بهش. منم ی پسر دارم منتظر دختر کوچولومم

خدا حفظشون کنه،پسرت چندسالشه

خداحفظش کنه عزیزم

ای جونم بش

خداحفظش کنه گلم

مقالات مرتبط

چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
خانه داری و بچه داری
آیا خانه داری و بچه داری با هم جور در می‌آید؟
خانه داری کارمندی
آیا خانه داری کارمندی سخت است؟
چگونه خانه داری را یاد بگیریم؟
چگونه خانه داری را یاد بگیریم؟

سوال های مرتبط

مامان دیارا 💕 مامان دیارا 💕 روزهای ابتدایی تولد
خدا کنه مامان و بابام که اومدن پیشم
روبراه باشم و دردام کمتر بشه
که نگران و غصه دار نشن 🥲💔 توان آروم کردن بقیه رو ندارم
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان کلوچه💗💙💗 مامان کلوچه💗💙💗 روزهای ابتدایی تولد
سلامم ، خداروشکر منم دیروز زایمان کردم ، ان شالله که خدا توان بده از پس دوتا بچه کوچیک بر بیام ، پسرم هنوز ۱۹ماهشه ولی ان شالله خدا توان میده
مشاهده ۱۸ پاسخ دیگر
مامان آتنا وعلی مامان آتنا وعلی روزهای ابتدایی تولد
مادرا بعد زایمان یه دردی هست که وقتی یوبوست داری احساس می‌کنند نمیتونی مدفوع کنی اما من یوبوست ندارم فقط حسشو دارم کسی اطلاعی داره
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان نیلای مامان نیلای روزهای ابتدایی تولد
سلام دختر بزرگم3/5سالشه الانم دوباره زایمان کردم دختر اولم خیلی حرف گوش کن و باادب بود اما حالا اصلا به حرفم گوش نمیده خودسر شده و ازم اجازه نمیگیره خواهر تازه به دنیا اومدشو هی بوس میکنه اما فشارش میده دستشو میکشه میخواد بگه دوسش داره اما دندوناشو بهم فشار میده معلومه میترسم دندوناش خراب بشه دیگه کم آوردم هر چقدر باهاش حرف میزنم با جایزه سر گرمش میکنم میگم آبجیت کادو گرفته برات اما آخر کار خودشو میکنه انگار بامن سرد شده کلی باهاش با محبت حرف میزنم آخرش که بچه رو اذیت میکنه سرش که داد میزنم پرو تر میشه چه رفتاری باهاش داشته باشم خیلی منو عصبی میکنه اما خودمو کنترل میکنم اما خیلی سخته با بچه کوچیک 🥴🥴🥴🥴
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان مانلی و علی🩷🩵 مامان مانلی و علی🩷🩵 روزهای ابتدایی تولد
خانما یکم درد دارم خدا کنه دیگه زایمان کنم خسته شدم
این اخرا خیلی سخت میگذره
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان آقا ماهان👼🏻🩵 مامان آقا ماهان👼🏻🩵 ۲ ماهگی
روزای آخر بارداری🤰🏻
ماهان مامان،پسر قشنگم،کمتر از ۴ روز دیگه به دیدارمون مونده…
ممکنه که‌ پس فردا این موقع بغلم باشی مامان🥲
با اینکه روزای آخر بارداریم خیلی سخت میگذره اما خب خوشحالم که داره میگذره و قراره پسر قشنگم و بغل بگیرم😍🥹
خونمون این روزا پر از عشقه،پر از حس و حال مثبت و قشنگ🥰
امیدوارم خدا بهم قوتی بده بتونم به ترس و استرس زایمان سرزاریت غلبه کنم و بتونم زایمان خیلی خوبی داشته باشم🥲
برامون دعا کنین🤲🏻
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان محمدحیدر💚 مامان محمدحیدر💚 ۳ ماهگی
ولی من خیلی ناراحتم که محمد حیدرم انقدر زود داره بزرگ میشه
چشم به هم زدم یکماه شد
هم خوشحالم که کم کم داره وارد سن خندیدن و واکنش نشون دادن میشه هم ناراحتم که با همین منوال پیش بره چشم بهم بزنم دیگه تو بغلم جا نمیشه
دلم میخواد کل روزمو بهش خیره بشم و لحظه ای از این دوران نوزادی بچم و از دست ندم
فک کنم دیگه دیوونه شدم🥲
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان ترمه مامان ترمه ۲ ماهگی
دوستان بیاین کمکم
به خدا دارم روانی میشم از فکرو خیال
دخترم خیلی می‌خوابه گاهی اوقات سخت از خواب بیدارش میکنم
زردی داشت اما الان خیلی بهتر شده دیگه چشماش هم داره کم کم سفید میشه
چیکارش کنم ؟
کسی بوده بچش مث من باشه
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان نی نی مامان نی نی ۳ ماهگی
سلام وقتتون بخیر دختر من شیر بخوره و سیر بشه قشنگ بالغ بر سه یا چهار ساعت راحت می‌خوابه اما وقتی بیدار میشه چه خودم هر دو ساعت بیدارش کنم برای شیر چه صبر کنم خودش بیدار بشه برای شیر خیلی زیاد گریه می‌کنه میخواستم بدونم این طبیعیه؟ کلا نوزاد همش درحال گریس؟ به حدی رسیدم که از بیدار شدنش میترسم واقعا حس میکنم کم کم دارم تحلیل میرم و توان نگه داری نوزاد رو ندارم بیدار میشه شاید یک یا دوساعت طول بکشه بخوابه چون شیر میخوره سیر میشه و دل درد میگیره بعد اینکه شکمش هم دیروز کار کرد دوبار اما امروز اصلا کار نکرده شکمش اینا همه طبیعیه؟
مامان نورا مامان نورا ۳ ماهگی
دیگه خسته شدم ،اینقدر درد دارم ،کمرم دلم واژنم همه درد میکنه اینقد که به زور راه میرم ولی میگم درد زایمان نیست چون با استراحت بهتر میشم ،از طرفی سرماخوردم بدنم‌گر میگیره سرفه میکنم شدید میترسم‌ زایمان کنم و با وجود بخیه بازم سرفه کنم ،اعصابم ضعیف شده حوصله ی خودمم ندارم با کوچکترین بهانه ای گریه م میگیره دیگه کم آوردم بخدا ،دوست دارم زودتر زایمان کنم راحت شم ،با این که از زایمان هم میترسم
مامان آوینا مامان آوینا ۱ ماهگی
چند روز دیگه مخام برم خونمون حس میکنم میترسم سخته بچه داری بلد نباشم پوشک کنم . یا لباساش عوض کنم. خدا کمک کنه بهم حالا شوهرمم هس ولی ساعتی که سرکار هست بده.فک میکنم افسرده شدم نتونم غذا بپزم کارکنم . با بچه
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان دخترکم🩷 مامان دخترکم🩷 ۲ ماهگی
این حس مزخرف بعد ماه ها دوباره اومده سراغم
داشتم ساک خودمو بچه رو میچیدم احساس کردم فرصت برای بچه دار شدن داشتم و عجله کردم حس میکنم آمادگی بزرگ کردن یه بچه رو ندارم خیلی پشیمونم با اینکه دو ساعت قبل ذوق میکردم که چند روز دیگه بچم بغلم و قراره ببینمش
خدایا تا الان هر دردیو بگی کشیدم فقط افسردگی بعد زایمان نگیرم
اینم قبل هر گونه انتقادی بگم که خدارو شاکرم که خدا بهم بچه داده و لایق دونسته فقط دست خودم نیست این فکرا میاد تو سرم
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان معجزه مامان معجزه روزهای ابتدایی تولد
دیگه به سختی بلند شدم گفتم کسی دست بهم نرنه
بلند شدم اصلا اونقدرها هم سخت نبود ک گفتن اولین راه رفتن بعد سزارین سخته برا خودم راه رفتم راستی جوراب واریس هم ب پام پوشوندن
دیگه روز بعدم ی شربت و ی شیاف دادن تونستم مدفوع کنم
اما بشدت درد دارم بشدت دلم درد میکنه با شیاف و قرص تا حدودی قابل تحمل اما بزور راه میرم بعضی وقتا پانسمانم بعد ۳ روز برداشتم رفتم حموم با کمکی رفتم و حمومم داد دیگه بعدشم سشوار و اسپری نیواشا زدم
از بچه داری هم بگم سخته چون کوچیکن تجربه هم ندارم ولی کم کم غیرت به خرج میدم یاد بگیرم

سوالی بود بپرسین امیدوارم کمک کننده بوده باشه و استرس هم نداشته باشین توکل کنین به خدای بزرگ و رحمان♥️
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان آتنا وعلی مامان آتنا وعلی روزهای ابتدایی تولد
مادرا با اینکه تجربه بچه داری دارم اما به مشکل بر خوردم دخترم مدام شیر میخوره هرچی هم میخوره سیر نمیشه کی تجربه داره
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان آتنا وعلی مامان آتنا وعلی روزهای ابتدایی تولد
مادرا با مامای بهداشت صحبت کردم گفتم کسی مراقبت نیست واسه زایمان تنهام اینجا هم فقط دکترش چهار بار در ماه هست واسه زایمان برم شهر دیگه واسم خیلی سخت میشه پسرم هم کوچیکه میشه با دکترم صحبت کنی اونم گفت باشه از طریق یه نفر با دکتر صحبت میکنم ببینم چی میگه دعا کنید قبول کنه همین شهر خودمون زایمان کنم بی کسی بد دردیه
مشاهده ۴ پاسخ دیگر