نیک پسر من تقریبا یک ماه دیگه تو آغوشمی
این مدت بارها گریه کردم،خسته شدم اما نا امید هرگز.
میدونم که نوری میشی بر تاریکی،بهت قول دادم که مادر خوبی باشم برات و خودمو فراموش نکنم چون اگه خودمو فراموش کنم برای تو نمیتونم انرژی بزارم.
نیک من🥲
مهر من🥲

تصویر
۴ پاسخ

👏👏👏🤍

😍😍😍

زیر بغلت چطوری سفید
لیزر رفتی
یا کرمی دارو چیزی،میزنی به زیر بغلت بهم بگو لطفا 😰

ایشالله بسلامتی عزیزم😍

مقالات مرتبط

کتاب خواندن برای کودک از بارداری
کتاب خواندن برای کودک از بارداری
توکسوپلاسموز در بارداری
توکسوپلاسموز در بارداری | درمان آن قبل از بارداری + عوارض
تپش قلب در بارداری
تپش قلب در بارداری | علل و راه‌های درمان
درمان دل درد نوزاد زیر یک ماه
درمان دل درد نوزاد زیر یک ماه | روش‌های درمان خانگی و دارو...

سوال های مرتبط

مامان لیام مامان لیام هفته سی‌وپنجم بارداری
یه حال عجیبی دارم انگار هرچقدر به زایمان نزدیکتر میشم یه حالت دلتنگی میاد بهم میدونم که شدیدا دلتنگ این لگداش و چرخیدناش میشم من هفت ماهه باهات عاشقی کردم پسر مامان من حتی تو اوج خوابیدنمم ازت غافل نبودم همه حواسم بود که بد نخوابم تا بهت آسیبی نرسونم من هفت ماهه خودم و فراموش کردم همه ی من تو شدی 🥲
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان ابرک☁️ مامان ابرک☁️ هفته سی‌وهفتم بارداری
سلام رفقای جان ؛
عصرتون بخیر
عیدتون مبارک
بیاین از خودتون بیشتر بگین...این روزا چه میکنین؟
من که این هفته درگیر آزمایش و سونو و چکاپ دکتر بودم دیگه پامو از خونه نذاشتم بیرون ...همش انگار حبس کردم خودمو تو خونه....
دلم میخواد فعال باشم اما انگار نمیشه...نمیتونم...یه مانع درونی جلومو میگیره...دلم کلی پول میخواد واسه خریدایی که تو ذهنمه اما خب نیس دیگه...و این لیست خریدم از ماهی به ماه دیگر منتقل میشه🥲
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان نور✨ مامان نور✨ هفته سی‌وششم بارداری
خانما تو لیستی که میزارم ببینید چیزی از قلم افتاده که نیاز باشه و من فراموش کردم 🙏🏻
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان نبات مامان نبات هفته سی‌وششم بارداری
و سلام بر ماه هشتم 🥹
ماه هفتم بر خلاف انتظارم زود گذشت
فکر میکردم مثل ماه شیشم قراره یک سال طول بکشه! شاید چون ماه شیشم من افتاده بود به فروردین همچین حسی داشتم .. فروردین همیشه طول میکشه .
نباتِ من
دو ماه میگه توی اغوشمی .. من سعی کردم تا اینجا ازت مراقبت کنم اما تو همین زمان بهت اموزش هم دادم ک دختر لوس بابا اما دختر شجاع من و دختر قولدور جامعه باشی .
برات قرآن تلاوت کردم، موسیقی‌پخش کردم و تمام موضوعاتی ک مردم فکر میکنن با هم تضاد دارن رو انجام دادم تا بدونی داری پا به چه دنیایی میذاری..
اینجا همه رنگی میبینی و نباید بترسی نباید نگران بشی
تو خدا رو داری و کسی ک خدا رو داره همه چیز رو با هم و یک‌جا داره ..
این روزا حرکاتت رو مشهود تر میبینم از روی پوست شکمم و این ذوق منو برای یه عمر کافیه …
گاهی باهات بازی میکنم به خونه ات«شکمم» که دیگه خونه‌ی تو هست اروم ضربه میزنم تو به من پاسخ میدی و از ذوق میمیرم😍
۱۴۰۴/۰۲/۰۶
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان شاهان👑 مامان شاهان👑 هفته سی‌ودوم بارداری
چقدر آرزو به دلم خودمو کش بیارم انقدر خودمو بکشمممم
تو کمر بخوابم رو شکم بخوابم پاهامو جمع کنم تو شکمم و بخوابم🥲🥲🥲

بارداری بارداری بارداری
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان 🩵مهدیار🩵 مامان 🩵مهدیار🩵 ۱ ماهگی
پسر قشنگم
چقدر خوبه که خدا منو برای مادری تو انتخاب کرد
انتظار دیدن و بوییدن و بغل گرفتنت داره تموم میشه و من هنوز باورم نمیشه...
سال گذشته که هنوز حتی ازدواج نکرده بودم یه سب خواب دیدم یه نوزاد پسر خیلیییی شیرین تو بغلمه و به چشمای قشنگش نگاه میکردم صدای مامانم اومد که گفت شیرش بده بچه گرسنشه،گفتم من؟یعنی این بچه منه؟؟...وقتی بیدار شدم دنبالش میگشتم و چندوقت غصه میخوردم که چرا تو بیداری ندارمش...
اما حالا دارمت جگرگوشه ، تو تعبیر شیرین ترین رویای منی
خدا کنه بتونم مادر خوبی برات باشم پسرم🥹🥺🥰
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان آنید🤰🏻🫀 مامان آنید🤰🏻🫀 هفته سی‌وهشتم بارداری
الهی شکر که تا اینجا رسیدیم 💗
راه پر پیچ خم بود سخت بود شیرین بود اذیت شدم با هر تکونت لذت برد غرق شادی شدم وقتی بابا باهات صحبت میکرد تو براش دلبری میکردی من جون میدادم🤰 قندِمن فقط ده روز دیگه تو رو تو دلم دارم بعد میایی بغلم دیگه قشنگ نگاهت میکنم بوست میکنم جونمو برات میدم با هر گریه خندت میمیرم زنده میشم 👼🧚‍♀
بارداری سختی داشتم اذیت شدم اما همه اینا فدای یه تار موهات همین که هستی همین که معجزه من شدی همین که تو نا امید ترین حالت ممکن اومدی شدی نور تو تاریکی ها ارزش داشت برام 🫀🫂
بمونه به یادگار از ۳۶هفته ۶روز💫🌈


#بارداری
#زایمان
#نوزاد
#سونوگرافی
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان کنجد مامان کنجد روزهای ابتدایی تولد
مامانا من امروز که رفتم دستشویی خودمو با دستمال پاک کردم همراه ترشحاتم لک صورتی هم بود چیکار کنم الان ؟ 🥲
یک هفته بود شیاف کلوتریمازول استفاده میکردم دیشب دونه آخرشو گذاشتم تو این یک هفته همش سفید بود ترشحاتم ولی الان نمیدونم چرا اینطوری شد
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان یآسمین✨️🩷 مامان یآسمین✨️🩷 ۱ ماهگی
امروز ۱۹ اردیبهشته‌ و دکترم گفته تاریخ زایمانم میفته یا ۱۲ خرداد یا ۱۳🥲
.
یعنی حدودا ۲۳ ۲۴ روز دیگه ...🥹
ذوق دارم که روی ماهتو ببینم ، بغلت کنم ، ببوسمت مادر 🥹💕
استرس دارم که شیر نداشته باشم ، نتونم خوب ازت مواظبت کنم ، نتونم مامان خوبی برات باشم و...هزارتا چیز دیگه🥲
ولی اميدوارم به روزای روشنمون کنارهمدیگه دختر قشنگ‌من🥹❤️‍🔥
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان نینی کوچولو 🩷 مامان نینی کوچولو 🩷 هفته سی‌وششم بارداری
چقد دلم برای روزی که اولین تکونش رو خورد تنگ شده چقد ذوق کردم چقد گریه چقد خوشحال شدم 🥲الان که داره به روز به دنیا اومدنش نزدیک میشه و چیزی نمونده دلم تنگ میشه برای این لحظه ها که تو شکمم تکون میخوره من ذوق میکنم.دخترم از خدا برات همیشه حال خوبو آرزو می‌کنم ۱۴ روز دیگه تولدمه امیدوارم تو روز تولدم بیای پیشمون قندعسلم.
الان رفتم سیسمونیش رو خریدم خیلی ذوق دارم 🥲🥹😘
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان بردیا مامان بردیا ۲ ماهگی
من فردا معاینه لگن دارم ، کاش زودتر زایمان کنم دیگه خسته شدم🥲
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان مــ🌙ـاهلین مامان مــ🌙ـاهلین روزهای ابتدایی تولد
این قابو برای اتاق دخترم درست کردم
اگه یادتون باشه اوایل بارداری این نقاشی الماسی رو خریدم تو تاپیکای قبلیم هست🥰
این قاب کلی حرف برای گفتن داره🥲
من خیلی بارداری سختی داشتم و تو این ماه ها بااستراحت مطلق و خوابیده این قابو تمومش کردم و آویزش کردم به دیوار اتاقش🥹💖
بمونه به یادگار از روزای سختی که دختر قوی مامان تو دلم بود🥲🫀
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان سیدعلیسان👼🏻💙 مامان سیدعلیسان👼🏻💙 ۱ ماهگی
---

برای علیسانِ عزیزم
از مامان… به تو، قلبم.

سلام پسر قشنگم…
وقتی این نامه رو می‌خونی، شاید بزرگ شده باشی، شاید هنوز بچه‌ای… ولی بدون که این کلمات از دلی میان که از همون لحظه‌ای که فهمید توی وجودش داری رشد می‌کنی، عاشقت شد.

من و بابات همیشه دلمون می‌خواست اسمت "علی" داشته باشه… یه نشونه از بزرگی، از مهر، از ایمان.
و وقتی اسم علیسان رو شنیدم، یه چیزی تو دلم لرزید—یه حس نور، شکوه، نرمی و قدرت با هم.
همون لحظه فهمیدم این اسم برای توئه… چون تو، همون نوری هستی که توی تاریک‌ترین روزای من تابیدی.

علیسان جان…
هنوز ندیدمت، ولی هربار که اسمتو می‌گم، لبخند می‌زنم.
هروقت توی دلم تکون می‌خوری، حس می‌کنم داری جوابم رو می‌دی…
یه جور خاص، یه جوری که انگار خودت می‌دونی من چقدر عاشقتم.

من قول نمی‌دم همیشه همه‌چیو بلد باشم، یا هیچ‌وقت خسته نشم…
ولی یه چیز رو با همه‌ی وجودم قول می‌دم:
که همیشه، تا آخرین نفس، پناهت باشم…
صدات، لبخندت، اشک‌هات، همه‌شون برای من ارزشمندن، چون تویی… علیسان من.

وقتی این نامه رو می‌خونی، یه لحظه چشم‌هاتو ببند…
و بدون که من، مامانت، از روزای قبل تولدت، با قلبی پر از عشق، داشتم بهت فکر می‌کردم.

دوستت دارم، همیشه و تا ابد❤️❤️
مامان ""
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان دوقلوها مامان دوقلوها ۱ ماهگی
ب رسم همه ی مامانی همسفر این نه ماه بارداری به رسم گهواره منم میگم سلام به ماه نهم ماهی ک علارغم استرسی که برای زایمان دارم
اما خیلی شیرین و دلچسبه برام فکر کردن به این هشت ماه واقعا برام سخته چون تقریبا ۴ ماهش و استراحت کردم و برای منی که در تو هیچ کارم به کسی وابسته نیستم واقعا سخت بود گرچه همسرم فراتر از تصورم کمکم کرد 🫂
پسرای عزیزم از وقتی خودمو شناختم و دوس داشتم مادر باشم همش خودمو مادر دوتا پسر میدیدم از خدا خیلی ممنونم که منو به خاستم رسوند نفس های عمیقم بی صبرانه منتظر بغل کردنتون هستم امیدوارم خدا کمکم کنه این چن وقتم به خوبی و خوشی بگذره گرچه تا اینجای راه مث بیشتر مامانای باردار خیلی چالش داشتم ولی خدا خودش پناهم بود جانان من دوستتون دارم با بند بند وجودم 😘😘💙💙
بمونه به یادگار از شب چهارشنبه ۱۰ /۲ / ۱۴۰۴
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان نلین مامان نلین ۲ ماهگی
خانما ساک بیمارستان برای خودمو نی نی چی بردارم که لازمه شنبه زایمان میکنم به امید خدا بعد میتونم لوازم خودمو تو ساک نی نی بزارم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر