کیا بیدارن؟؟؟؟
بچها من حس میکنم امادگی مامان شدنو ندارم فکر میکنم خدایی نکرده مامان خوبی نمیشم همش اطرافیانم منو میترسونن
من زیاد میخوابم همش میگن الان بخواب ک بعدا خواب نداری
حس میکنم از پسش برنمیام
کلا ادم ارومیم اما اگه عصبی بشم بد عصبانی میشم خیلی دلم میخواد خودمو کنترل کنم و برخلاف من همسرم خیلی فعاله و گاهی وقتا همین رفتارش رو مخمه
مادرشوهرم ادم خوشگذرونیه اصلا پنج دقیقه هم برا بچه هاش وقت نزاشته بچه هاش کلا خونه ی مامان جونشون یا تو کوچه بزرگ شدن
موقعی که با همسرم ازدواج کردم خودم خیلی از رفتاراشو تغییر دادم به عبارتی مادری کردم اما الان برای بچه ی خودم نمیدونم چهجوریم
تا حالا شده توی دوره ی بارداری از باردار شدن پشیمون بشید؟؟؟
حس میکنم دمدمی مزاج شدم از طرفی عاااشق دخترمم و به نظرم نقطه عطف من تو زندگیمه از طرفی هم میترسم
قربونش برم الانم داره لگد میزنه💗

خیلی از این جمله بخواب بعدا نمیتونی بخوابی بدم میاد هی ام اطرافیان بهم میگن

بابا بچه اس هیولا ک نیس =)

عزیزم حرف بقیه رو بیخیال کلأ،،منم خیلی خیلی خواب میشدم قبل بارداری اولم بی تجربه بودم..زیااد..فکر میکردم که از پس هیچ بر نیام..همش خودمو کم می دیدم..برای شوهرمم مادری کردم.. وقت بچه بدنیااومد باورت بشه یانه شب تا صبح نشسته بودم شیرش بدم که قندش نیوفته اونم خواب ب چشام نمیومد..تندتند عوضش میکردم نسوزه..عصبی هم بودما اخلاقم کلأتند اما یک صبوری خدا بهم داد خدابهم کمک کرد تا از پس بچم بربیام.. مامانم مونده بود خودش ازتعجب ،نگران هیچی نباش تو همین الانم بهترین مادری که بفکر بچتی واسترسشو داری ،میخای بهترین باشی براش..برات آرزو موفقیت میکنم مطمئنا ازپسش برمیای

عزیزم اطرافیان کاملا حرف بیخود میزنند تو لایق مادر شدن هستی بی خوابی های اولش هم با برنامه ریزی درست و کمک گرفتن از دیگران حل میشه، مادری کردن هم ۲۴ ساعت کنار بچه بودن نیست نگران نباش از پسش برمیای

عزیزم حسایی که داری بیشتر بخاطر هورمون های بارداریه و وقتی دخترت بدن بغلت کلا دنیات فرق میکنه صبور باش تو بهترین مامان میشی قطعا

منم خیلی وقتا این حسا میاد سراغم و به نظرم طبیعیه. اما سعی میکنم دامن نزنم بهشون زیاد. خدا تواناییشو بهمون بده ان شاءالله

اه منم همین حسا و افکارو دارم همشم حس میکنم کم میارم
نمیدونم باید چیکار کنم شایدم دار افسرده میشم☹️😖

ببین سخته
کلا بچه داری بی نهایت سخته ولی چیزی نیست که کسی نتونه از پسش بر بیاد
اصلا یعنی چی که ته دل مادر باردار رو خالی میکنن
نه عزیزم میتونی بخوابی
میتونی به کارات برسی
میتونی باشگاه بری
میتونی خیلی کارا بکنی
من و همسرم فقط بودیم
هنوزم همینطوره
سخته ولی شدنی
کار دارم دخترمو میدم به همسرم نگه میداره
یه وقتایی میبره پیش خودش که من یه کمی تنها باشم
بچه هم بود روزانه ۳ ساعت نگهش میداشت من برم یه کافه با دوستام که روحیم عوض بشه
ببین همه کاری میشه با بچه انجام داد شاید یه کم سخت تر ولی شیرین تر
من عاشقشم روزانه نمیتونم عشقشو دریافت نکنم😘

اصلا کاری به حرف اطرافیان نداشته باش و از ادمای سمی دورت دور شو تنهایی خیلی بهتر اینه که هردقیقه یکی بیاد یچیزی بگه

صد در صد مادر خوبی برا بچت میشی مگه میشه الان چندماه تو شکمت داری پرورشش میدی صد در صد دنیا بیاد براش بهترین مادر میشی توی ما حس غریزی مادر بودن هست اون بیاد تو دیگ خودت نمیخابی همش تو فکرشی دلت نمیاد بدیش دست کسی
الان هورمونات بشدت بهم ریخته براهمینه این حس رو داری

منم ارومم ولی خییلی زود عصبی میشم ولی میخام وقتی دخترم اومد اینطوری نباشم باهاش گناه داره دست خود ادمه چجوری رفتار کنه

الان به هیچیز بدی فکر نکن به بعد به دنیا اومدنش فکر کن به اولین باری که میبینیش و انرژی منفی رو از خودت دور کن به حرف اطرافیان هم یه درصدم فکر نکن و گوش نده

من خیلی روحیه حساسی دارم الان تو بارداریم فقط با مامانم در ارتباطم همییین با همه قطع ارتباط کردم هرکی یچیزی گفت که ناراحت شدم سریع قطع ارتباط کردم الان راحتم نه جاری تو زندگیم دخالت میکنه نه مادرشوهر و نه هیچ کس دیگه

عزیزم همین ک الان بارداری واین همه نارحتی وسختی رو ب جون میخری معلومه ک مادر خوبی هستی اصلا ب این چیزا فکر نکن.. بزار دنیا بیاد بخدا حاضری تا صبح بشینی ولی گریه نکنه نمیدونی چقد نگران شدن برا بچت شیرینه

تمام این حسا بخاطر بارداریه و بهم ریختگی هورمونا عزیزم منم خیلیا میترسونن میگن الان استفاده کن چون بعد از همه چی میفتی و دیگه حتی یلحظه خوابیدن راحت میشه آرزو ولی خوشبختانه نظرشون و حرفاشون ذره‌ای برام اهمیت نداشته من با در نظر گرفتن تمام این مسائل خواستم که مادر بشم و بنظرم به همه سختیاش می‌ارزه
احساس اینکه مامان خوبی نشم رو اوایل همش داشتم الانم گاهی ب ذهنم خطور میکنه اینجور افکار ولی سریعا خودمو با ی کاری یا هرچی مشغول میکنم چون مطمئنم هیچکس ب اندازه خودم نمیتونه بچمو دوس داشته باشه هرچقدرم که بی تجربه باشم کم کم یاد میگیرم ما هم بار اولمونه🙂

اطرافیان گاهی وقتا بدجور انرژی مثبت میدن به مادرباردار؛من یه پسر۶ساله دارم الانم دوقلو ده روزه دارم خیلیا میگن دهنتو سرویس میکنن نمیدونم نمیتونی بخوابی دوقلویی سخته ازاین حرفا ولی من با یه کلمه طرفو ساکت کردم اونم اینه خدا وقتی بهم داد توانایشو هم بهم میده خیلیا با این جمله ساکت کردم نگران نباش اینا افکار و استرس های دوران بارداری هستش

اگه توانایی مادر شدن نداشتی خدا بهت نمیداد
نترس خوابت هم با بچه تنظیم میشه وقتی دنیا اومد

اگه حرف اطرافیان ولت کنه هممون میتونیم مادرای خوبی بشیم...این تکه که میگن الان بخواب بعدا نمیتونی رو که میگن میخوام جرشون بدم،لعنتیااا اتفاقا من الان خواب ندارم از شدت درد،بعدا رو خدا بزرگه و خدا خودش کمک میکنه و عشقه انقدر زیاده که با جون و دل انجامش میدی

این احساسات طبیعیه ولی مطمئن باش همین که الان دقدقه اش رو داری و نگرانی و میخوای مادر خوبی باشی همین ینی مادر خوب و بفکری هستی ❤️
حتما از پسش برمیای عزیزم🥰

ببین منم سر بچه اولم همین افکار شما رو داشتم راستش تا ۴۰ روز اول زایمانم برام سخت بود چون تنها هم بودم ولی بعدش چنان همه چی خوب شد ک دیگ از پسش بر اومدم همه چی عالی پیش رفت اولش خوب زایمان و بچه کوچیک یکم سخت می‌کنه اگ کمک نداشته باشی اما یکم بچه جون بگیره و روز شب رو تشخیص بده کارت راحت میشه

اینهمه آدم تو دنیا مادر شدن و از پسش بر اومدن مطمئن باش هیشکی بهتر از تو برای اون بچه نیست خدا قدرت نگهداریشو تو وجودت دیده که نعمتشو بهت داده

منم همین احساس رو دارم و همه این حرف ها رو شنیدم ولی بهت بگم از مسیر لذت ببر قطعا تموم تلاشمون رو میکنیم بهترین مادر بشیم بعدم بچه که دنیا میاد تا چهل روز اکثرا خوابه خودتم میتونی استراحت کنی بعد از اونم خوابشو تنظیم میکنی که به کارات برسی زیادی به خودت سخت نگیر ما ولی مطالعه داشته باشه در مورد بچه داری و به چرندیات بقیه گوش نده به این فکر کن یه عروسک ناز تا چند وقت دیگه تو بغلته😍

انگار خودم نوشتم این متنو :///

آب ک بیاد راه خودشو پیدا میکنه
تو فقط مطالعه کن در حد توانت تلاش من مامان خوبی باشی

گلم معلومه ک میتونی
یه نوزاد از اول قراره با خصوصیات اخلاقی شما بزرگ بشه قطعآ میشه همونی ک میخواید
بعدم خدا وقتی بهتون تودلی داده قدرتش هم بهتون میده
ب این فک کنید اینقد قراره کیف کنید با دخترتون چ روزهایی ک قراره باهم بگردید لباس‌های ست بدوزید بپوشید موهاتو باهم ست ببندید
تازه خودتون انگار باز کوچولو شدین میرید خوراکی هایی ک خودتون میخورید ودوس دارید برا دخترتون میگیرید
نقاشی میکشید کلی کارای قشنگ

منم همش به شوهرم میگم میترسم اونجوری که باید باشم برای بچم نتونم باشم ۱۰۰ خودمو بزارم براش از پسش برنیام توی این سن همیشه هم شوهرم بهم میگه تو بهترین مادر میشی برای بچمون خودت به بهترین شکل منکن بزرگش میکنی انقدر خیالش ازم راحته ولی خودم همش دلهره میگیرم مادر بدی نباشم چون مادر خودم برام مادری نکرد....

نه بابا بخاطر هورمونامونه اکه قرار نبود مادر خوبی بشی خدا بهت بچه نمیداد عزیزم افکار منفیو از خودت دور کن جنین گناه داره

من دومین بچمو الان باردارم ولی هنوز هم این حس رو دارم و همش از خودم سوال میکنم آیا واقعا میتونم برای دونفر مادری کنم؟!! آیا میتونم محبتم رو درست تقسیم کنم؟!آیا میتونم درست تربیتشون کنم؟!!

عزیزم خدا به هرکس بچه میده تواناییش رو هم میده نترس ان‌شالله از پسش برمیای❤️