امروز روز اولیه که دخترم خودش اجازه دادازمهدبیام بیرون وتنهاموند
من جلوی درتوماشین نشستم
ولی حالم یه جوریه هم خوشحال هم ناراحت
خوشحالم بخاطراینکه علی رغم وابستگی زیادمستقل شد
الان میبینم من خیلی بیشتربهش وابسته بودم☺️

خدارو شکر🌸

دقیقا حرفی ک ی بار از ی روانشناس شنیدم
اینکه شما مادرا بیشتر وابسته هستین تا خود بچه
واقعا حس دوگانگی هس درک میکنم
هم خوشحال هم ناراحت...
چقد عجیبه این حس مادرانه💔

دست راستش رو سر دخترمن🥲

ای وای خیلی سخته من دخترم امسال رفت پیش دبستانی صبح تاظهر میگفتی یه چی توخونه گم کردم😥

عزیزم
بعد چند مدت اجازه داد
من دخترمو کلاس زبان و بازی میبرم .ولی هی‌میاد بیرون از کلاس ببینه من هستم یا نه .بچه های دیگ قشنگ میشینن ولی دخترم نه

من دخترم به سختی دوره ی جذب مهد رو گذروند و دوماه هم رفت یهو از یه روز دوباره ریست شد و باز گریه بیشتر از قبل و دیگه نرفت😐😢

منم خیلی دوس دارم ببرم وابستگی کمتر بشه اما خودم دلتنگ میشم

خیلی حس خوبیه منم پسرم هر بار میبرم میگه مامان برو دیگه خداحافظ🥹

ای جانم
منکه خودمو تصور کردم بغضی شدم
😍😍😍

الهی عزیزدلم..میفهمم چی میگی🫀💜