در ادامه تاپیک قبلیم
تازه از دکتر اومدم🥸🥱
رهامو قد و وزن و ضربان قلب و...چک کرد گفت هیچ مشکلی نداره چون خداروشکر برا غذا اذیتم نمیکنه زیاد😉😗💚
انقدم رهام کنجکاوی کرد و بازی کرد که انگار نه انگار دو سه ساعت دیشب خوابیده..کلی هم دکتر برای تست هوش و... بازی کرد 😐😂
دکتر گفت چرا نگرانی بچه به این باهوشی همه چیزایی که باید الان یاد بگیره رو به خوبی حتی چند ماه بیشتر از سنش بلده🥹❤️
گفتم اخه میگن بچه تو خواب سیستم بدنش رشد میکنه🥲
گفت نه خواب دلیل کافی نیس.غذا،محیط،ژنتیک اینا اگه خوب باشه بچه تکامل پیدا میکنه🙂💚
برای تنظیم خوابشم فقط نزار زیاد در طول روز بخوابه بزار خسته بشه🫠
ولی برا خواب گفت من اصلا دوست ندارم دارو زیاد براش بنویسم توصیه نمیکنم که به دارو بچسبونیش برا خوابش❤️
فقط تو روز نخوابه زیاد😑
گفتم پس اقای دکتر یه دارو بده منم بتونم پا به پاش بیدار بشم🤣
من از دیروز ساعت 3 بعدازظهر تا الان بیدارم دارم دیوونه میشم😭
گفت این مشکل خودته بچه ما مشکلی نداره🙄🤣
اینم به جا مولتی ویتامین داد

تصویر
۵ پاسخ

چقدر بده بی خوابی بچه واقعا آدم کلافه میشه اونجا که گفتی ی دارو بده منم بیدار بمونم رو خوب گفتی😂

😂😂😂😂😍😂😍فقط پیشنهادت به دکتر

دقیقا دکترایی هم ک من از بدو تولد برای بچم تا الان برای نخوابیدنش میبرم همینا رو گفتن و اینکه قد و وزن پسر منم ماشاللله عالیه و دکار هیچ داروی خواب اوری نداده

خداروشکر
منم ی مدتی پسرم مخابید دوباره صبح ساعت ۴ اینا پا میشد و بازی میکرد تا ۶ ب دکتر گفتم گفت خانم این از فعالی هوششه

کدام دکتر بردی عزیزم گرگان

سوال های مرتبط

مامان گل پسر مامان گل پسر ۱ سالگی
از دست یچم عاصیم
گاهی فکر میکنم بد ترین بچه ای که میشد داشته باشمو خدا داده بهم
غذا نمیخوره
درست نمیخوابه
برا لباس عوض کردن یا پوشک عوض کردن یا حتی شستنش یه قشقرقی به پا میکنه انگار دارم شکنجش میدم
یک دقیقه نه یک ثانیه حتی برا خودش نیست
صبحا چشماش که باز میشه دهنشم باهاش باز میشه
عذاب الهیه انگار برام
دیگه بریدم از دستش
نه داد زدم سرش ، نه کوچکترین بدرفتاری یا حتی کم صبری کردم، نه دعوا کردیم جلوش ، همه زورمو زدم محبت بدم بهش اعتماد به نفس بدم ، نمیفهمم چرا اینجوری شده و روز به روز داره بدتر میشه
هیییییچ بچه ای رو ندیدم به بدقلقی و نقنقو بودن بچه من
پیرم کرده
خسته شدم دیگه بریدم
نمیدونم دیگه چیکارش کنم ، نه خواب دارم نه زندگی دارم ، فقط نفس نفس میزنم از دستش ، شبا بالا میارم از خستگی و بی خوابی ، روزا دائم تهوع دارم دیگه، حتی نمیزاره یه چیزی کوفتم کنم ، اه اه اه
خستم ازش به معنای واقعی خستم
بعد به خاطر همه این حسا از خودم بدم میاد ، منی که تا الان همه تلاشمو کردم مامان خوبی باشم براش ، چون میدونستم بچه از من و آرامشم حالش خوب میشه ، ولی این انگار با همه بچه ها فرق داره ، بدترینه به قرآن ، یه ذره چیز مثبت نداره ادم دلش خوش باشه بگه من دارم تلاش میکنم پاره میشم ، صبوری میکنم ، شادم براش ، ایییین همه بازی جدید براش اختراع میکنم، کلی اسباب‌بازی ، پارک ، خانه بازی هممممه جا
انگار نه انگار
خستم به قران چرا این بچه همچینه اخه اه
مامان یزدان مامان یزدان ۱ سالگی
مامانا یه تجربه ای که کمتر شنیدید رو میخوام بگم برای پسر من اتفاق افتاد امیدوارم هیچ بچه ای درگیرش نشه
یزدان ۴-۵ روز پیش متوجه شدم وقتی نشسته و میخواد بلند شه شروع کنه به راه رفتن لنگ میزنه ولی بهد از یک دقیقه راه رفتنش عادی میشه فردای این لنگ زدن تب کرد من گفتم احتمالا تب بخاطر دندونه چون تبش هم بالا نمیرفت و خیلی لحظه ای بود ۲ دقیقه سرش گرم میشد دما سنج میزاشتم ۳۸ بود بعد میومد پایین تا مثلا نیم ساعت دیگه و لنگ زدن هم شاید درد رشده چون اصلا نه زخمی نه کبودی نه ورمی هیچ اثری رو پاش نبود
تا فرداش شد به شدت بیقرار و کلافه شد اصلا نمیتونست بخوابه در طول شبانه روز ۵ ساعت خوابید اونم هر نیم ساعت با جیغ بیدار شدن و به زور خوابوندن بردم متخصص اطفال و به محض اینکه گفتم پاش درد میکنه گفت تب هم داشته گفتم بله گفت ببر ازمایش خون بده جوابشو بیار
بله جواب ازمایشو گرفتیم متوجه شدیم خون عفونت داره ولی نه زیاد و اینکه ویروس گرفته درد پاش هم یه مشکل به اسم سینوویته که از همون ویروسه
برا خودم خیلی عجیب بود ک چجوری ویروس تنفسی میتونه استخوان ران بچه رو دچار درد کنه دکتر گفت این ویروسا بازمانده های کرونان و هر بچه رو یجوری درگیر میکنن یکی میشه اسهال یکی تب و لرز یکیم اینجوری 🙁 بلا از همه بچه ها دور باشه خیلی مراقب باشید
مامان دوتا دسته گل مامان دوتا دسته گل ۱ سالگی
چند وقت پیش دختر سه ماهه ام سرفه میکرد😮‍💨 چندتا دکتر بردم، گفتن ریه بچه عفونت کرده کلی دارو دادن ولی سرفه هاش قطع نشد،درآخر میخواستن بستریش کنن. من خیلی ناراحت بودم😔 که یکی از دوستام یه دکتر تو همدان بهم معرفی کرد و گفت خیلی تشخیصش درسته و زیاد دارو نمیده. فردای اون روز رفتم مطب دکتر، وقتی وارد شدم حس کردم وارد یک مهدکودک شدم فضای بسیار آروم و بچه گانه🏌‍♂🧸 🎨همینطور که داشتم به در و دیوار نگاه میکردم یه برگه توجهم رو جلب کرد، بالای جایگاه منشی نوشته بود هزینه طبابت دکتر اجباری نیست😳 بودند کسایی که بعد از طبابت دکتر وقتی از اتاق بیرون میومدن هیچ پولی پرداخت نمیکردند و منشی هم بهشون کاری نداشت. یه قسمت از مطب قفسه هایی از کتاب 📚در مورد تربیت کودکان و کتابهای کودکانه بود که بالای اون هم نوشته شده بود در صورتی که کتابی رو دوست دارید اجازه دارید همراه خودتون ببرید.وقتی این بخشش و دیدم اشک از چشمام سرازیر شد🥹وقتی نوبت ما شد و وارد اتاق دکتر شدیم یه مرد با موهای سفید و مهربون و دیدیم که با آرامش بچه رو معاینه کرد وهمینطور که با بچه بازی میکرد تشخیص داد که بچه رفلکس پنهان داره🥴یه چندتا توصیه کردکه موقع شیردادن اونا رو رعایت کنم ودرآخر شماره تلفن همراه خودش رو به ما داد و گفت اگر خوب نشد تو ایتا به من پیام بدین من هر شب پیامها رو میبینم. من اینقدر آرامش گرفته بودم که وقتی از مطب بیرون اومدم دوبار هزینه دادم😅واز همدان تا ملایر برای سلامتی دکتر دعا کردم🤲
راستی اسم این دکتر مهربون وبا تجربه دکتر محمدصادق صبا بود. الان چند روزه که بردم دکتر ودخترم الحمدلله کاملاً سلامتیش و به دست آورده😊
ببخشید خیلی طولانی شد، دلم نیومد براتون ننویسم 😉