صبح ساعت ۷ و نیم بیدار شدم تا ۱۱ و نیم درگیر آزمایش قند بودم پسرم و شوهرم اون تایم اومدن خونه خوابیدن بعدش رفتیم بیرون صبحونه خوردیم ، قرار بود شوهرم بره خونه یکی از فامیلامون کمد دیواری بزنه رفتیم اونجا ، بعدشم رفتیم کارگاه اطراف تبریز وسیله برداریم دوباره علیسام تو ماشین هم خوابید
اومدیم خونه شوهرم رفت جایی کار داشت ، میگرنم گرفته و شدیدا خوابم میاد چشام قرمز شده علیسام هم ک‌ عمرا بخوابه فرت و فرت هم داره میرینه کاش کی دو ساعت نگهش می‌داشت 😭 زنگ زدم مامانم توضیح دادم میگه بیرونم حالا روز عادی هی میگه علیسامو بیار

خوب باید از ازمایش بر میگشتی میخوابیدی معلومه اون همه گشتی حالت بد میشه
بده مادر شوهرت نگه داره

اخی منم میگرن. دارم میفهممت تازه من هیچکی رو ندارم بچمو نگه داره

الهی درکت میکنم منم فقط مامانمه‌ اونم گاهی نمیشه و گاهی خجالت میکشم

بچه که مشخص خوابشو کرد و خوابش نمیاد
جز مادرت کسی نیست بدی بهش؟؟