سلام خوبین
یچی یادم اومد از روزی ک زایمان کردم،،،، من سزارین بودم بعد خانمی ک باهاش تو ی اتاق بودم بعد زایمان،، ایشون طبیعی بوده،، چند ساعت بعد من زاییده بود،، مث اینکه دکتر خودش نبوده،، پیش دکتر ک من میرفتم پیشش و شیفتش بوده زایمان میکنه،،میگفت من طبیعی بچم بدنیا اوردم بعدش دوباره رفتم اتاق عمل،، مث اینکه دکتر جفت تو شکمش جا گذاشته بوده،، وای الان ک دوباره یادم اومد اعصابم خرد شد،،، فک کن هم طبیعی بزایی،، هم بعدش مث سزارین پارت کنن

عجب دکتر گاوی

مثل منی که درد طبیعی گشیدم اخرش رفتم سزارین🥲

یاد خانمی افتادم که روز قبل زایمان کنارم بود .بعد از دوازده سال بچه دار شده بود .بعد عمل به شوهرش زنگ زد پسرمون به دنیا اومد بیا دنبالمون و شوهرش،گفته بود من نمیام .پول مفتم ندارم بدم واسه ترخیصت
هنوز اشکای بی صدای زنه و هق هق های خواهر زنه یادمه
پرستار بهش گفت چرا گریه میکنی ،کجات درد میکنه ...
گفتم قلبم درد میکنه
چقدر بعضی از زن ها مظلومن

واقعا سخته منم همچین دردی کشیدم ۲۴ساعت درد طبیعی اخرشم سزارین اورژانسی شدم

چ دکتری خری بوده ...من اتاق عمل که رفتم گفتم تو رو خدا فقط چیزی تو شکم جا نزارید کلی خندیدن البته خدایی دکترم خوب بود راضیم هرچی پول ویزیت دادم بهش...

وای اون دیگه چ دکتر احمقی بوده یا خدا