تولد رفیق قشنگم....
تو سختیا
تو خوشیا
تو بدبختیا
کنارم بود همیشه درکم کرد

کیک رو ب انتخاب خودش سفارش دادم
ی ذره حاات کیوت داره 😂😂

برده بودمش شهربازی😂😂 البته اکیپی رفتیم اکیپ ۶ نفره
رفتیم سوار شدیم من داشت قلبم میومد تو دهنم 😂😂 کشتی سوار شدم ی ذره رفت بالا گفتم نگه داره من اومدم‌پایین بقیه سوار شدن هی منو مسخره میکردن😂😂😂

تصویر
۲ پاسخ

ای جانم مبارک باشه
دوستیتون ماندگار ان شاءالله

بمونین براهم 😍 تولدش مبارک

مقالات مرتبط

رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری
بازي با كودك دو ساله
بازی های مناسب کودک دو ساله کدام‌اند؟
برنامه روزانه کودک دو ساله
برنامه روزانه کودک دو ساله شامل چه مواردی می شود؟

سوال های مرتبط

مامان علی مامان علی ۱ سالگی
امروز سوالام زیاده،حلال کنید
من اصلا از سوار شدن به هواپیما نمیترسیدم و چندباری سوار شدم ولی سری اخر ب دلیل نقص فنی چندساعت تاخیر خورد ووقتی سوار شدیم انقد تکون خورد و کج شد که بدجور الان از هواپیما میترسم...احتمالا ماه بعد نیاز باشه بازم سوار هواپیما بشم و الان میتونم بگم از ترس زندگی ندارم
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان ماهلین مامان ماهلین ۱ سالگی
بچه رو برده بودم بارک سوار ماشین واسه برگشت دیدم چشمشو میماله یهو زد زیره گریه انگار چیزی تو چشمشه
مامان علی مامان علی ۱ سالگی
تجربه سوار شدن به هواپیما با بچه هم سن من رو دارین؟🥺چیکار کنم اریت نکنه..این روزا خیلی خیلی لج داره
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان سید امیرحسین مامان سید امیرحسین ۱ سالگی
من خیلی کمرو و تو رودربایستی گیر میکنم نمیدونم چکار کنم این اخلاق گندم بذارم کنار، میترسم پسرم آسیب ببینه با این اخلاقم، عصر تو پارک مامان دوست امیرحسین قمقمه آب دخترشو داد به پسرم از آبش بخوره من به شدت از این کار بدم میاد ولی من روم نشد بهش چیزی بگم، بچه یه خانم دیگه که تو پارک دوست شدیم میخواست سوار ماشین پسرم بشه پسرم نمیذاشت اون پسره به زور سوار پشت امیرحسین شد امیرحسین زد زیر گریه مثل ابر بهار گریه میکرد مامانم هیچی نمی‌گفت منم همش به امیرحسین میگفتم اشکال نداره بذار سوار بشه حتی نمیتونستم بگم بابا بچم راضی نیست سوار نشو، خیلیییی از حق پسرم خیلی جاها دارم می‌گذرم دارم همش یادش میدم از خودش و حقش بگذره نمیدونم چکار کنم این کمرویی و تعارفی بودنم رو بذارم کنار
مشاهده ۲۶ پاسخ دیگر
مامان زینب مامان زینب ۱ سالگی
اینقدر دلم میخواد سوار شم ولی از ارتفاع میترسم حالم بدمیشه کیاا اینجورین ؟؟ یه دختربچه تقریبا همسن دختر خودم داشت بازی می‌کرد وپدرش با ظرف غذا دنبالش بود تا فرصت گیرمیورد یه قاشق میکرد تو دهن بچش و مادره هم گرم‌صحبت‌با بقیه بود چه حالی کرده بود دم پدره گرم که هوا دوتاشونو داره
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان آوین مامان آوین ۱ سالگی
بچه های شماهم تو این سن لجبازن؟دختر من خیلی لجبازی میکنه و جیغ میزنه هیچکدوم از بچه هایی ک بیرون دیدم یا دوروبرم بودن اصن اینجوری نیستن نمیدونم چیکار کنم واقعا،امروز رفتیم پارک انقد جیغ و داد کرد که آبروی آدمو میبره،اگه کسی رو تاب باشه میگه همین الان بیاد پایین من سوار شم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان دلوین مامان دلوین ۱ سالگی
تو این گرونی پوشک دلوین خانوم یه ذره یه ذره پی پی میکنه مجبوزم هی عوض کنم چرا اینجوری شده 🧐
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان فندق مامان فندق ۱ سالگی
مامانای ملایری امروز غروب ۳بار صدای موشک میومد دورست از آسمون؟من خودم تنها بودم موردم از ترس قلبم اومد تو دهنم
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان سامیار مامان سامیار ۲ سالگی
سلام خانوما من پسرم شیرخشکیه امروز گفتم شیشه رو از پسرم بگیرم کلا
تا الان هر چی گفت شیر هی حواسشو پرت کردم یادش رفت هی بهش خوردنی دادم ک یاد شیر نیوفته ولی الان ک خوابش میومد خیلیییی بهونه کرد و گریه کرد رفتم شیر پاستوریزه ریختم تو شیشه دادم بهش ی قلوپ خورد بدش اومد انقدد گریه کرد دیگه شیششو نمیخواست ولی هی گریه میکرد میگفت شیر مجبور شدم یکم براش شیر خشک درست کنم بدم بخوره
خورد خوابید
الان نمیدونم اشتباهه موقع خواب بدم یا نه
شوهرمم هی میگه گناه داره شیرشو بده بخوره
چیکار کنم موقع خوابم یادش نیوفته
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان آرمان مامان آرمان ۲ سالگی
سلام توروخدا یکی بگه من چیکار کنم پسرم دیگه شیرکوه نخوره یکسره گریه می‌کنه شیر میخوام سرم داره منفجر میشه بدنم نمیکشه ماشین تا سوار میشیم تو دهنش تا پیاده بشم هر جا برم ......دیوانه دارم میشم بگید چیکار کنم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان آیگل مامان آیگل ۱ سالگی
میگم مامانا شیر پاستوریزه بهتره یا محلی؟ من واسه دخترم پاستوریزه میخرم یبار محلی بهش دادم احساس کردم طعمه اب میدن و اینکه تو پاستوریزه ی ذره اب جوش سردم قاطی میکنم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان مَهبُد مامان مَهبُد ۱ سالگی
دو روز پیش پسرم کمی تب داشت ، دیگه دیروز جایی نرفتیم ، دمه غروب دیدم گناه داره بردم با همسرم بیرون یه دور زدیم و بعد اوردمش خونه، قرار بود بریم خونه مادرشوهرم شام، تا من بخام آماده بشم رفت تو اتاق یکی از گلدونامو از روی گوشه ی تختش پرت کرد پایین ، خیلی ناراحت شدم ولی چیزی نگفتم ، همسرم بردش پایین پیش مادر شوهرم اینا ماهم رفتیم، انقد شیطنت کرد و من هی بلند شدم گرفتمش .... بعد شام رفت روی صندلی و قندون رو انداخت شکوند، من اونارو جمع کردم همسن که نشستم دیدم محکم زد تو سر بچه ی خواهرشوهرم که ۶ ماهشه ، دیگه کلا قاطی کردم بغلش کردم اومدم خونه .... بعضی وقتا دیگه کم میارم بچه های شمام انقد اذیت میکنن؟ تا بچه بود همش گریه داشت الان اذیتای دیگه ، انوزم تا صب شیر میخوره و پدرمو دراورده
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان وانیا مامان وانیا ۱ سالگی
خانما دخترمم از شیر گرفتم ی ذره بادام دارم نمیخوره همینجوری حریره هم نمیخوره تو چی بدم بخوره
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان فرشته خونم مامان فرشته خونم ۱ سالگی
مامانا چجوری بعضی از مامانا میگن من بچم 18ماهگی جیشش میگه
الان من یکماه. دارم تلاش میکنم بی فایده
میبرم دستشویی میشنه ولی ی ذره جیش نمیکنه خودش نگه می‌دارد تا مای بیبی کنم
الان شورت پوشوندم
مشاهده ۱۴ پاسخ دیگر
مامان علی اصغر مامان علی اصغر ۱ سالگی
مامانا علي اصغر تو حموم ليز خورد يه طرف سرش خورد به زمين
يه ذره گريه كرد فقط
الان داره غذا ميخوره
وليدارم از استرس ميميرم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر