۱۱ پاسخ

داروهاتو بخور قربونت
منم سر دخترم قرصامو نمیخوردم مشکل تیرویید پیدا کرده بودم اما میگفتم برام مهم نیست و‌نمیخورم حتی داروهای تقویتی دکتر رو‌هم‌نمیخوردم تا اینکه دخترم بدنیا اومد و مثل یع فررررشته بود رو‌پیشونیش نوشته اس الله خیللللللی زود عاشقش شدم اما سر سه روز از بهداشت زنگ زدن که بچت مشکل تیرویید داره و هی فقط خودمو میزدم که چرا سر بارداری قرصامو نمیخوردم
و الان دخترم ۵سالشه بخدا مثثثثثل پرنسس و فرشته هاس اننننقد با سلیقه اس انقد مهربوووونه خونه رو‌چنان جمع میکنه و لباسارو‌مرتب میکنه و همش میگم خدایا ببخش منو که در حقش کم کاری کردم
الان خدا هم به تو یه هدیه ای داده چیزی که ازت نگرفته پس ازش مواظبت کن اگرررر دیدی عااااشق بچت نشدی بیا منو بزن
فقط خواهش میکنم هم به خودت توجه کن هم به اون بچه
میدونم مشکلات زیاده تحت تاثیر مشکلات و‌مسائل بیرون قرار میگیری پس به خدا ایمان داشته باش و با میوه ی دلت حرف بزن تااااا صداتو بشنوه تا حرکت کنه تو اگه حال روحیت بد باشه یه بچه ی گوشه گیر و‌منزوی و ناراحت و افسرده به دنیا میاد
پس براش مادری کن و‌اونو قربانی ناراحتی های خودت نکن😘😘😘😘😘

عزیزم این روزا با تمام سختی هاش میگذره،منم حال دلم خوب نیست، از همه لحاظ روم فشاره... به حدی غمگینم که دیگه حتی توی خونه حرف نمیزنم.. دل خوشیم دخترمه که همش میاد میکه مامان مامان... این طفلیا که نخواستن بیان به این دنیا،ما آوردیمشون،پس باید حالمونو خوب کنیم و گرنه در اینده با بچه کولیکی و هزار درد و مرض دیگه روبرو میشسم

هرچی میلت می‌کشه بخور نوش جونت ب خودت هم اصلا استرس وارد نکن حتی همون فسقود هم کلی خاصیت داره فقط ضررش ب چاق کنندگیشه ک اونم مشکلی نیست

ببین کاملا درکت میکنم و حق داری من دو ماه عین مرده های متحرک بودم یعنی اینجا هم از سوالام معلوم بود چیم تازه کم کم دارم خوب میشم باز گاهی اونجوری میشم اینا طبیعی هفته عوض بشه آدم گاهی دچارش میشه ولی من واقعا میگم خوشبحال اونایی که تو بارداری فکر آروم دارن من زندایی های همسرم حامله بودن یعنی عین آدم عادی

منم تا ۲۶هفته ویار داشتم شدید تا الان از مرغ وگوشت بدم میاد تا الانم نمیخورمشون خیلی سخته گشنگی مداوم دارم میخورم حالم بد میشه نخورم بدتر میشه

عزیزم
بیشتر این حالت ها بخاطر به هم ریختن هورمون هاست
اگر شرایطشو داری با دوستی ، خواهری برو بیرون و باهاشون حرف بزن
حرف زدن خیلی آدمو آروم میکنه
همین که به یه نفر درداتو بگی و اون گوش کنه کلی سبکت میکنه
منم تنهام و گاهی اوقات بخاطر تنهایی کلافه میشم ، پا میشم یکم خونه رو مرتب میکنم و به خودم میگم من حق شاد زندگی کردن دارم
مگه آدم از زندگی چی میخواد؟
یه خانواده که کنارشون آرامش داشته باشی
خب توام الان خانواده ی اون نی نی توی دلتی
به خودت قول بده کاری کنی که اون حس خوب داشته باشه و وقتی هم بدنیا اومد تو بشی اون محیط امن و ارامش واسش
اینجوری همه ی کاراتو با عشق انجام میدی و حال خودتم بهتر میشه

عزیزم کمالگرایی رو کنار بزار... بچه تو فوق العاده میشه جفت نمیذاره چیزای مضر به بچه برسه نگران نباش... از این به بعد رو عالی سپری کن خیلیا مثل شما بودن و سه چهارماه اول رو فقط با سرم سرپا بودن خودتو سرزنش نکن و قوی ادامه بده بچت هم سلامت بدنیا میاد شک نکن

عزیزم نگران نباش، پیاده روی کن، برو بیرون بزار روحیه ات بهتر بشه، قرصهاتم بخور که بعدا خودت دچار پوکی استخوان یا کم خونی نشی خدای نکرده وگرنه اولویت اول بدن،تامین مواد جنینه،انشالله بچت رو صحیح و سالم بغل می کنی و بوس می کنی

اگه داروهاتو میخوردی الان این احساس رو نداشتی
خیلی از مواد معدنی بدنت کم شده و باعث شده این احساسات رو داشته باشی
الکی که دارو نمیدن عزیزم، اول سلامتی خودت بعد بچه به خطر میفته

چرا قرص هاتو نمی‌خوری ممکنه ی چیزی تو بدنت کم شده بخاطر همین اینجوری افسرده شدی

حتما قرصاتو بخور ی بچه مریض بیاری بچه رو داغون میکنن دکترا لطفا پیگیر باش عزیزم

عزیزم به خدا توکل کن و دکترو برو و قرصاتو بگیر
نگران بچه هم نباش
بچه غذا نباشه از اهن و کلسیم بدن خودت تغذیه می‌کنه پس بچه دور از جون ضعیف یا مریض نیس
ولی اگ تو قرصاتو نخوری ضعیف میشی

سوال های مرتبط

مامان ميم مامان ميم هفته سی‌ام بارداری