من و شوهرم هی شکممو میبینیم و میخندیم🤣اخه کی باورش میشد یه روزی ما دختر کوچولوهای مامانمونم مامان بشیم🫠یا پسر کوچولوهای ماماناشون بابا بشن🫠چقدر عجیب و غیرقابل باوره نه؟

من زمانی که ازدواج کرده بودم تا همین چند وقت پیش همش نگاه میکردم به شوهرم میگفتن الان یعنی این شوهره؟ یعنی الان من زنه یکی ام 😂 و کلا بعد ۴ سال زندگی مشترک باز هم پذیرشش سخت بود تا اینکه باردار شدم الان دیگه کلاااا پذیرشش سخت تر شده
قبول کردم که یه بچه توی شکممه ولی نمیتونم قبول کنم که من قراره مامان یکی باشم

منم دقیقا میگم مامان دوتا بچ میخوام بشم باورم نمیشه

من هنوز که هنوزه ،بااینکه بچه دومم توراهه باور نمیکنم مادرم

بارداری اولتونه؟

بزاربه دنیابیادهرموقع نگاهش میکنی تعجبت بیشترمیشه که این موجودتوشکم من بوده

من تازمانی ک لگداشو شروع نکرده بود باورم نمیشد یه تودلی دارم و حس بدی داشتم عذاب وجدان داشتم ک تاآخرش قراره اینجوری پیش بره هیچ حسی به بچم نداشته باشم 🫠
ولی روزی ک لگد زد تا صبح از ذوقم خوابم نبرد 🥹🥹

آره خیلی مخصوصا من خیلی دختر سوسول و نازنازی و بدغذا بودم الان اصلا باورم نمیشه رو بچه دوم حامله ام