خانما پسرم ب مادر شوهرم وابسته شده هر جا میره اینو نمیبره اینقد گریه میکنه منم اعصابم خراب میشه سرش داد میزنم کتکشم میزنم دیگ خسته شدم

ببرش بیرون...باهاش آب بازی کن... جلو پنجره ببرش... شیر آبو باز کن دستشو جلو شیر آب ببره... قابلمه بیار روش بکوبه... لباسشوییو روشن کن باهمدیگه نگاش کن دستتو تکون بده که داره لباسارو میشوره ... تلویزیونو براش روشن کن ...آهنگ بذار باهاش برقص... تو هال یه تشک پر از آب ولرم کن بذارش داخلش چند تا اسباب بازی بنداز توش سرگرم شه... خودتم کنارش باش...
بخدا کار هر روز من همینه... کار خونه رو ول کردم...حتی نمیرسم یه دوش ساده بگیرم...دستشویی به زور میرم... نمیذاره هیچ کاری بکنم...شاید برسم نهار درست کنم اونم اضافه درست میکنم فریز میکنم که همیشه غذا داشته باشم...غذای بچه رو دو روز یه بار درست میکنم... فقط صبحونه شو روزانه درست میکنم که تازه باشه...
هر شب سر بچه با همسرم بحث میکنم...منظورم از بحث دعوا نیست...ولی گلگی میکنم که این بچه چقد نق نقوه...نمیذاره هیچ کاری بکنم...آخرش که فکرشو میکنم میبینم که همه ی اینا زود گذره...بذار بشه دوسالش...راه بیفته...باید تو کوچه صداش بزنی بیاد خونه بلکه دو دیقه ببینیش... همه این سختیا میگذره...کتکش نزن...دل خودت اینجوری میشکنه بعدا ... ممکنه خدایی نکرده عادت کنی به این روش....بچه ت هم دیگه حساب نمیبره ازت...
مادرشوهرتم یه جوری بپیچون... یه ترفندی بزن که کمتر بره پیشش
خودت اگه بیشتر با بچه ت وقت بگذرونی مطمین باش نمیره پیشش دیگه... بگو خودم پیششم ...حوصله ش سر رفت میارم پیش شما...بچه ت چون میدونه مادرشوهرت میبرش بیرون...بخاطر همین بهانه میگیره...در حالی که اگه خودت ببریش بیرون دیگه این اتفاق نمیافته...البته طبیعیه بچه ها همه همینجوریه ن... بچه منم میدونه مادرشوهرم باهاش بازی میکنه از دور که میبینتش ذوق میکنه ...ولی کاریش نمیشه کرد.

میبری حموم اول پاهاش بااب ولرم خیس کن ، پاش عادت کنه بعد کم کم بدنش ، اگه حموم شلنگ اب داره بده باهاش بازی کن ، ما حموم وسرویس باهام بعد ارتین میبرم حموم شلنگ اب میگیره کل حمومو میشوره برام 🤣😂

خب اون میره بیرون توم ایهان بغلت کن برو دنبالش بهش بگو مامان بزرگ کارداره ما بریم خونه بعدا میاد باهات بازی میکنه ، اینحوری هم متوجه میشه کار داره وهم یه هوای خورده همش توخونه نباش

عزیزم مادر بودن سخت ترین کار دنیاس ولی با داد و بیداد و دعوا هم خودت هم بچه رو خسته تر میکنی..برو دکتر یه دوره چن ماهه دارو بخور اروم میشی خیلی رو دیدم مث شما بچشون کتک میزدن رفتن دکتر الان اروم و صبور شدن و بچه هم به دنبالش ازوم شده

من وابسته مامانمه هه جبغ میزنه دنبالش کتکشم نمیزنم

شما که اعصاب نداری واسه چی بچه آوردی؟! چه طور میتونی بچه ده ماهه را کتک بزنی 😐😐 وای اعصابم را ریختی بهم😡

چقدر این یکی دوروزه تاپیک میبینم که مادرا بچه های چندماهشون رو کتک میزنن🥹
عزیزم خسته ای صبرت تموم شده دلشکسته ای حق‌داری اما این حق رو نداری‌امانت خدارو کتک بزنی خب خواهر من با اینگونه رفتار اون طفل معصوم بدتر ازت دور میشه و به قول خودت به مادرشوهرت یا هرکس دیگه ای پناه میبره
زمانی که بی طاقت میشی کودکت رو‌جایی امن بذار و لحظه ای ازش فاصله بگیر صلوات بفرست از خدا طلب صبر و قدرت کن حمام میری غسل صبر کن اول رو خودت کار کن و به خودت کمک کن تا اینطور به بحران نخوری
فکر نکن شعار میدم همه ی ما مادرا گاهی درمونده تر از اونی هستیم که به زبون بیاد
مراقب خودت و دلبندت باش

خاک ب سرم بچه ۱۰ ماهه زدن داره؟؟

🫤🫤🫤🫤خیلی منتطقی باهاش حرف بزن نزن ازالان بعد بزنی بزرگتر بشه بهت توجه نمیکنع

بزنی بدتر از خودت دور میشه تو هم ببرش بیرون براش بستنی بخر ببرش بیرون بچه هارو ببینه یا پارک

چرابه مادر شوهرت وابسته شده؟زیادمیره پیشش؟؟طفلک بچرونزن اون که نمیفهمه اگه پیشش زیادسعی کن کمترش کنی

مگه بچه ده ماهرو آدم کتک میزنه؟🫤 اون بچه مکه زبون میفهمه؟ چطور دلت میاد . یکم اعصابتو اروم کن خب

خب نمیشه که بچه رو با خودش ببره عزیزم بالاخره یه جوری دزدکی بره ک بچه نبینه

وقتی کتک میزنی از تو بدش میاد

چرا کتک یه روند طبیعی این موضوع سعی کن هیچوقت نزنی در اینده دودش چش خودت میره

وای نه تورو خدا نزنش 🥲🥲یه مدت کوتاه چند روز مثلا برو خونه مادرت یه کاری کن بهت وابسته بشه سمت اون نره

😐😐😐