۱۴ پاسخ

مگه بچه هر چی خاست بری بخری دوست داشتنه
عزیزم کلا سعی کن از ده تا خواسته یکی شو انجام ندی
برا آینده اش بده بزار ن شنیدن رو یاد بگیره

چقد کار بدی کردی بخاطر حرفای چرت مادرشوهرت اینا بچتو زدی خیلی ناراحت شدم درضمن غلط کردن میگن بی تربیته بنظرم هرچی خواست بخر وقتی بوی پیتزا میاد چطور میشه نخرید ب بچه آدم دلش نمیاد

اولا که اشتباه کردی هرچی خواستو خریدی بچه الان تو این سن باید نه بشنوه والا که واقعا بد بار میاد ..دوم اینکه اشتباه کردی بچه رو زدی خودشم با حرف یکی دیگه ... بعدم الکی دلت نسوزه دیگه اون لحظه باید خودتو کنترل میکردی ..تموم شد رفت‌....تو این سن یادت باشه اولویت اولت حواس پرت کردن بچه ت باشه که خیلی کارسازه ..مثلا پیتزا خواست بگو عه پاشبم بریم ببینیم گربه اومده براش غذا ببریم یه همچین حرکتایی ...ببخشید دیگه رک جوابتو دادم ...

چرا به حرف اونایی ،اقتضای سنشه ،بهش میگن بحرا ۳ سالگی،بچه ی منم دقیقا همینههه،بچه چرا باید تاوان بی شعوری اچنارو بده ،کلا دس رو بچه بلند کردن خیلی بده ،بچت از دستت در میره فردا همینا بدتر دهنشون بازه ،جایی که بچتو میخان اصلا نرو!!!

ناراحت نباش این قصاوت کردن ها برای هممون هست هر مادری قضاوت میشن اونم از طرف ادمای نزدیک بخودش منم دیروز سرهمین مووضوع چرا زیاد مراقب بچمم قضاوت سدم که چرا به بچه سه ساله اجازه فکرکرذن نمیدی .... کاش یاد بگیرن تو تربیت مادرا دخالت نکنن

کارخوبی میکنی هرچی میخاد براش میخری دور ازجان همه دورازجون همه بچها یکی که بچه فوت کرده بود استوری کرده هرچی دلش خاست براش خریدم الانم عذاب وجدان ندارم اگه به حرف دیگران گوش میدادم...‌‌... ولی دیگه نزنش

چرا جواب اون فضولات رو ندادی؟
ی مدت بچه تو جایی نبر.تو خونه روش کار کن
تا عادتش رو کنار بزاره
درضمن چ جاری بیشعوری داری ...
بعضی آدما واقعا مریض هستن
جایی ک احترامت رو ندارن نرو

باید تحمل کنی جلو خواستش کوتاه نیای
من از اول بهش میدون ندادم
هروقت هم گریه میکرد میگفتم برو تو اتاق وقتی گریت تموم شد بیا باهم صحبت کنیم
همین آخر شب رفتیم سوپرمارکت گفت شیرکاکائو میخوام بعد چشمش به پاستیل خورد گفت پاستیل هم میخوام
گفتم متاسفم فقط ی دونه میتونی انتخاب کنی سریع گفت شیرکاکائو
میتونم الان تو رفاه کامل بذارمش ولی میترسم بزرگ بشه این رفاه کامل بد عادتش کنه و حتما خیلی بیشتر از الآن اذیتم میکنه
پس الان سختیش رو میکشم تا بعدا انشالله لوس و لجباز نشه

دگ نمیزنیشا🤬🤬🤬🤬🤬
هم خودت الان عذاب وجدان داری هم اون با اضطراب خوابیده

حرفشونم ب باد بگو ببره اصلا اهمیت نده
ولی در کل یکم پارو دلت بزار کمتر براش خرید کن



ب منم میگن اما خودم صلاح بدونم میخرم صلاح ندونم نمیخرم .

نه دوست نداشتن نیست!هم خونه مادرشوهرت کارت اشتباه بود هم آوردی خونه دیگه خریدی تموم شد چرادیگه زدیش دختر.......هرچی میخواد براش نخر اگر شرایط نداری.باهاش صحبت کن بگو الان فقط میتونم برات یدونه خوراکی بخرم اگرم لجبازی کردو بیشتر گریه گرد رهاش کن یه مدت و محلش نده تاآروم بشه بعدباهاش صحبت کن

دیقا تاپیک منم الان همین بود پسرمم سن پسر شماست

اول اینکه بچه هرچی میخواد نباید بدو بدو بری بگیری
مثلا خوراکی رو گرفتی بعد گفت پیتزا بگو الان موقع اش نیست بعدا میگیریم
بعد هم تلافی هیچی رو سر بچه درنیار
این بچه‌ خوب یا بد تربیت خودتون هست بعد هرکی هرچی میگه میای میزنیش؟

عزیزم هر چیزی میانه اش خوبه خاسته های بچتو تا یه حدی براورده کن گاهی شریطش نیس گولش بزن با یه چیز دیگه ک دوس داره و دم دسته .در مورد نظر اطرافیانتم باید بگم اصلا توجه نکن مردم فقط دوست دارن ایراد بگیرین حتی اگه بهترینم باشی باز یه چیزی ایرادی میگیرن ....بچت ک نمیفهمه گناه داره دیگه نزنش از امشب ب خودت قول بده نزنیش 🥲

عزیزم این سن سن لجبازیه.درک میکنم خیلی سخته ولی واقعنم هر چی خواست نباید فراهم کرد چون بد عادت میشن.دیگه نميتونی جلوشو بگیری‌.از آلان جلوشو بگیری بهتره.

سوال های مرتبط

مامان آیدا کوچولوو🤱 مامان آیدا کوچولوو🤱 ۳ سالگی
طبق تاپیکای قبلیم که گفتم آیدا دکتر گف سینوزیت شدید داره
خب امروز خواهر شوهرم زنگ زد که چیشد بچه رو بردی شنوایی سنجی
گفتم بله
گف خبگفتیم که نبر الکی می‌بری مشکلی ندارن بچه می‌شنوه
گفتم شما گفتید ولی من بردم وگوشاش عفونت داره گف ههه پس میخاستی چی بگم گفتیم دیگه نبر چون اینام میخان فقط بری بیای پول بدی بهشون
گفتم خب باشه شما راسمیگید ولی الان مادر آیدا منم و من صلاح دیدم ببرمش
گف خبر چیشد که بردی!؟ الان میخای چیکار کنی
گفتی غریبه که نیستی عمه ای دیروز عوض اینکه باهام بیای با یه بچه افتادم تو یه شهر غریب دنبال دکتر تنهاییگف خب کهه
گفتم خب نداره چرا بلدید همش ایراد بگیرید می‌اومدی می‌دیدی دکتر چی گف
خب برگشت گف میخای چی بگه اونم دنبال پوله برا خودش
گفتم خواهر از خودش که نگفت عکس اینو نشون میده،برگشت گف عکس هم الکی یه ، گفتم یعنی چییی گفتم همش دنبال پولن
بعد گف همه ما عفونت داریم منو تو و پدرش. و دختره من چپسرم و شوهرموو... گفتم مقایسه نکن تو جای مادری آیدا فقط سه سالشه
آیدا بچه ی سه ساله سکه دکتر گف خداروشکر آوردی وگرنه سینوزیت شدید که زده به گوشاش میزد به مغزش
گف برات داستان بافته و تو قبول کردیی دیگهه
گفتم بکش خواهر بسه ،بکش کنار. هم سن مادری عوض اینکه دستم بگیری تو شهر غریب چرا ازپام می‌کشی
گف تو بیماری هر روز بچت ببر دکتر
منم گفتم خواهر خدا فقط تا بیشتر از این اعصابم خورد نشده
یعنی این خواهر سهراب عفریته ی من کی میخان بفهمن بچه با آدم کوچیک فرق داره،بچه ضعیفه بدنش،ظریفه🤕🤕🤕🤕🤕
مامان delvin🐥🍓💜 مامان delvin🐥🍓💜 ۳ سالگی
بچه های شما هم مهمونی رفتنی یا تو‌راه برگشتنی هوایی میشن یا دختر من مریضه ببرم روانپزشک.دیگار دستش روانی شدم اونقد تو‌راه برگشت تا خونه گریع و بهونه های مسخره میکنه ک میگم گ و ه خوردم رفتم جایی.همیشه خدااینجوریه اصلا فرقی نداره کجا بریم،از خونه بیرون رفتنمون یه اوضاع و‌جنگه لباس نمیپوشه قشنگ یه ساعت اسیریم اخرش با دادو بیداد و مغز ترکیده و اخم میریم برگشتنی بدتر اونجا هم لباس نمیپوشه کفش نمیپوشه فقط جیغ گریه آبرومو میبره همه جا.میگم پامو بشکونم بمونم خراب شدم.کسی دعوتم نکنه راحت زندگی کنم.امشب خونه مامانم بودیم همیشه گریه میکنه همون حرفای تکراری تینا هم بیاد(خواهرم)میرم ماشین سوسی(سوسی مامانم اسمش سوسن )تا دمه در گریه ک نمیرم خونه.خلاصه تا حدی عصبی میشم میگم در ماشینو وا کنم خودمو پرت کنم وسط خیابون بمیرم اصلا...یا که همش گاز میگیره امشب دست خواهرمو جوری گاز گرفت گوشتش کنده شد خون میومد انگار سگ گاز گرفته همیشه شرمنده اطرافیانم ،منم تو خونه گاز میگیره اصلا نرمال نیس بچه .همیشه میگم غ ل ط کردم تورو آوردم بدنیا ک کل آرامشمو گرفتی پیرم کردی ... اونقدر هرروز داد میزنم از دست کاراش غر میزنم تو خونه ک از چشم همسرمم افتادم همیشه منو عصبی میبینه بااینکه وقتی بچه نداشتیم من خیلی آروم بودم .خستم بخدا