۹ پاسخ

من که تو بارداری افسردگی گرفتم و خیلی حالم بده از نشر وسواس فکری و روحی همش میگم زایمان کنم خوب بشم🤕نگین که بدتر

منم اینطوری بودم ولی دارم بهتر میشم کم کم عادت میکنیم

عزیزم منم اینجوری بودم طبیعیه که بعد اینهمه راحتی یهو اینهمه مسئولیت وحشتناکه من مامان خودم مریضه و نمیتونست حواسش بهم باشه و الان که پسرم نو ۳۵هفته دنیا اومد و الان داره سه ماهش میشه همش تو رفت و آمد خونه ی مامان و مادر شوهرمم خیلی وقتا مادر شوهرم شبا پسرمو میخوابونه و تا صبح میخوابم چون شیر خشک میخوره به حرف هیچ کس گوش نده چی میتونه حالتو خوب کنه اون کارو بکن من همه میگفتن خونه ی خودت بمون پسرتو پیش خودت نگه دار تا وابسته ی کسی نشه اتفاقا تو الان نیاز داری کمکت کنن زود خوب میشی نگران نباش😘

دقیقا منم مثله تو هستم حتی ب خودکشی فکر میکنم نابود شودم 😭 هی خودزنی میکنم میزنم رو سر خودم گریه میکنم بخصوص وقتی تنها هستم یا رفتا وحرف زدن کسی اذیتم میکنه روانی میشم میزنم تو سرصورت خودن

دقیقا منم مثله تو هستم حتی ب خودکشی فکر میکنم نابود شودم 😭 هی خودزنی میکنم میزنم رو سر خودم گریه میکنم بخصوص وقتی تنها هستم یا رفتا وحرف زدن کسی اذیتم میکنه روانی میشم میزنم تو سرصورت خودن

منم دقیقا مثل تو ام ..حس میکنم خیلی مسیولیت دارم و دیگ نمیتونم زندگی کنم و ب کارام برسم..از کارای بچه داری فقطط شیر دادنو بلدم .منم کارم شده همش گریه و ترس از اینکه مامانم بره خونش من میخام چکار کنم

منم کم کم دارم اینطوری میشم🥲

عزیزم منم مثل تو بودم داشتم افسردگی میگرفتم هیچکسم نمیتونست حالمو خوب کنه فقط گریه میکردم ولی الان عالی شدم سعی کن بخندی اهنگ شاد بزار فقط خودتس ک میتونی ب خودت کمک کنی و گر ن پیر میشی

اینجا دیگ خانواده و شوهرت‌باید دست‌بکار‌بشن‌..من‌یکسره گریه میکردم‌‌چون‌شرایطش و نداشتم‌ از لحاظ مالی اینا نه خودم‌آمادگی و نداشتم‌الان‌ولی خوب همچی

سوال های مرتبط