از آدمایی که مدام مقایسه میکنن متنفرم بچه خواهرم دو ماه و نیم از بچه من بزرگتره هر چند وقت یا خودش یا مادر شوهرم زنگ میزنن شوهرم دیان فلان کار رو کرد دندون دراورد میشینه عهههه بچه تو هنوز اینجور نیست؟؟ خب بیشعورا این بچه هنوز ۶ ماهش هم نشده حیف که خودم باهاشون ارتباط ندارم وگرنه میدونستم باید چطور جواب بدم شوهرمم که گااااو فقط زبونش واسه من درازه واسه بقیه که میشه انگار دهنش بستست تا واسه رها شوهرم رو مینداختن به جونم این دفعه این یکی 🐄🐄🐄🐄🐄

ماشالله هنرمند

انقد بگن تا بمیرن مادر شوهر من با جاریم همینجورین هرروز یه مدل میان زر میزن یک روز میان میگن وای ۱۸ ماهش چرا هنوز پوشک هست من بچه هام ۱۸ ماهگی گرفتم از پوشاک یه روز میان ووای چقد لاغر شد بچه های خواهرشوهرت مثل خرس شدن منم خیلی ببخشید حرفاشون پی پی بچه ام حساب نمیکنم صدبارم به شوهرم گفتم اون میگه ولش کن بذار حرف مفت بزن

وای اعصاب منم خراب میکردن یه زمانی سر این جور مسائل یه بار جوابشون رو دادم نشوندم سرجاشون از اون موقع هم
همش از کارای بچه ها میگم اینکارو کرد
اونکارو کرد حسودی کنن 😂

من حتی از پدرو مادرم حرف میشنوم،جواب همه باید داد،فقط جوابشون بده عزیزم

من بچه های خواهر شوهرم خیلی چاقن الان میگن خوش بحال بچه تو که لاغر اول خیلی دخالت میکردن میگم خداروشکر چهارستون بدنش سالم برام کافیه چاقی هزارتا درد تا دیگه دهنشون بستن

خانواده شوهرم منم همیشه ابوالفضل مقایسه می‌کنند با اون یکی نوه هاشون

این پنکیک ها رو چطوری درست کردی خواهر؟؟

زنگ بزن بهشون بگو منتظر نباش به خودت زنگ بزنن،پنکیکات چه خوشگلن

محل نده عزیزم دختر جاریم 4سالشه حرف نمیزنه هنوز پوشک میشه ‌شیشه میخوره مادر شوهرم یکبار نگفته این بچه مریضه
حالا دختر من زمستون سرما خورده بود برداشته همه جا میگه این بچه خوب نیس همش مریضه

پنکیکا چه خوشگلن🫠🫠🫠🫠ول کن این قوم الظالمین شوهرو همشون همینن اعصابتو خورد نکن