اصلا نمیتونم ب بچه ی دوم فک‌کنم.انقدر ک بچم هم بد غذاس هم بد شیر.هر روز مکافات دارم با این دختر.هیچ لذتی از بچه داری ندارم..دیکه دلم میخا زود بزرگ شه.خستم بخدا

هیچی بدتر از این نیس با کلی ذوق براش غذا درست کنی بعد نخورتش🤕🤕

همون اندازه که میخوره بده دیگه توخودتوبکشی هم هم اینه پس چه بهترریلکس باشی هم براخودت بهتره هم گل دخترت

عزیزم همه بچه هاااینن گریه میکنم غذانمیخورم اذیت میکنن.مهم اینه ازهمه اینالذت ببری وگرنه همه اینجورین.الان شیرمیخوره بنظرم سخت نگیرلذت ببردلت واسه این روزاتنگ میشه.اینویه مادرکه تجربه کرده بهت میگه .ازخال لذت ببرید بگیری نگیری بچت هم اینه پس بخودت مسلط باش سعی کن راحت بگیری تاراحت بگذره قشنگم.منم دخترم دوسال شب روزگارش گریه بودبخداشباهم نمیخابید

دختر منم خیلی اذیتم کرده چند وقته تو‌شیر خوردم انقد باید بچرخم تا خواب بره تو خواب بدمش وزن تولدش ۳۷۰۰ بوده الان ۶۹۰۰ هست🥲فک کنم ۷۲۰۰ اینا باید بود ولی دیروز بهداشت گفت خوبه

دختر منم عین مال تو😩😩😩خستم کرده لب به غذا نمیزنه

وای من دیگ میخوام دق کنم از بس بد غذاهاست و درست شیر نمی خوره شیرمم ک کمه شیشه نمیگره الان از ۶ ماه استوپ کرده ۹ ماهشه ۷ کیلوعه قبلا ۷۳۰۰ بود کمم کرده هنوز چیکار کنم خدا

اووووف منم هر روز یه دغدغه ی جدید دارم و اصلا از زندگیم راضی نیستم حالم بده افسردگی گرفتم و حال اطرافیان خودمم بد کردم از بس حالم بده

وای دقیقا منم همین حس دارم اصلا لذتی نبردم از دوران نوزادی دخترم همش نق همش گریه و بهانه مچ دستم و کتفم نابود شده حتی الانکه چهار دست و پا راه میره بازم میگه بغلت باشم حالا ازشانسم قبلا خیلی خوش غذا بود الان دهنش سفت میبنده و میزنه زیردستم😩

منم دقیقا