۱۵ پاسخ

چقد حرف دل من بود 🥲
ان شالله عزیزم

حاجت روا بشی ان شاالله
سال دیگه بغلت نی نی باشه
بغض کردم

انشالا سال دیگه با نینیتون 🥹💚💚نذرت قبول

الهی آمین ❤

امین انشالله دامن همه ماچشم انتظارهاسبزبشه زود

😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭

خدا قبول کنه انشالله برا منم دعا کن

الهی عزیزم از ته دلم برات دعا میکنم انشالا هرچه زودتر دامنت سبز بشه گل من 🌸

من فردا دارم قبولت باشه

ای جانم انشالا قسمت همه چشم انتظارا

آمین انشالله .. منم امروز نذرکردم شیر .‌ انشالله سال دیگ بچه هامون بغلمون باشن

قبول باشه عزیزم

حاجت روا شي انشالا

آمین منم بشم🥲🥲❤️

خدا قبول کنه

سوال های مرتبط

پناه پناه قصد بارداری
هنوز مادر نشدم.، اما میدانم که خیلی دلم برای کودک نداشته ام تنگ شد
دلم لک زده برای کودکی که جای خالی اش تنها دغدغه زندگی ام شده.و
این روزها تنها خدا می داند و می بیند که مادرانگی هایم را چگونه در تنهایی و خلوتم بروز می دهم.
با کودک نداشته ام راه می روم و حرف می زنم و مدام زیرلب می گویم کی از پیش خدا می آیی؟ ملاقاتت باخدا تمام نشد!
آه نمی دانی اینجا برای نداشتنت هزار راه نرفته را رفتم ولی نشد.
می دانی فرزندم تا پای جان هم برای داشتن ات میروم
تمام گفته ها و ناگفته ها را تحمل کردم تا روزی تورا در آغوش بگیرم.ولی نشده
روز های مادر ک همه ب مادرشان هدیه میدادن، اما من از تو می خواستم خودت را به من هدیه کنی، اما نشد
کاش می امدی چون دیگر طاقت نگاه های سنگین دیگران را ندارم
کاش می امدی و در مقابل دیدگان پدرت سرافرازم کنی
راستش را بخواهی از روی پدرت هم خجالت می کشم.ک انقدر بهش امید دادم
ولی نیامدی و مادر نشدم.
اما هیچ کس نمی داند حس مادرانگی از تمنای وجودم لبریز شده.
هیچ کس نمی داند درونم داغ نداشتنت مثل کوه آتشفشان در حال انفجار است.
فرزند عزیزم، اینجا برای داشتنت دست به هر کاری زدم، هزار درد را تحمل کردم.اما نشد
انصاف نبود کسی را که برایت این همه بی تابی می کرد را بیشتر از این چشم انتظار بگذاری.
من خودم را همین حالا مادر می دانم به خاطر حسی که برای داشتنت از وجودم لبریز شده، به خاطر تمام سختی هایی که برای داشتنت از یک مادر واقعی بیش تر کشیدم، بی منت!!!
اما هیچکس مرا مادر خطاب نمی کند،
می دانی تا تو را نداشته باشم هیچکس مرا مادر به حساب نمی آورد.
عزیزترین آرزوی محالم😢😢.خدایا دلم هر روز شکسته تر میشه صدای دردام گریه هام ب گوشت میرسه؟!
•○[💙❄️🪺]○• •○[💙❄️🪺]○• قصد بارداری
ادامه تاپیک قبل ، این ماه بی‌خیال نمی‌شم...

خیلی‌ها گفتند: "بی‌خیال شو، خودش میشه... باردار می‌شی..."
اما من، این ماه بی‌خیال نمی‌شوم.
من این ماه امام حسین(ع) را به علی‌اصغرش قسم دادم...
برای دلِ داغ‌دار رباب گریه کردم...
رباب را به پسرش علی‌اصغر قسم دادم...
رو به آسمان کردم و به خدا گفتم:
دیدی میان جمع شیرخوارگان، دستانم خالی بود؟
دیدی شکمم خالی بود و آغوشم بی‌فرزند؟
دیدی از بین آن‌همه مادر، من فقط نظاره‌گر بودم؟
مگر من لایق مادر شدن نیستم؟

من امسال با دلِ شکسته آمدم،
آمدم که حسین را به اشک‌های رباب،
به بغض گلوگیر شب‌های بی‌پسر،
به ناله‌ی دلشکسته‌ی مادری که نگاهش به گلوی پاره‌پاره‌ی طفلش خشک شد، قسم دهم...

یا حسین!
تو را به علی‌اصغرت قسم می‌دهم...
این ماه دلم را شاد کن.
این ماه دستم را پُر کن، آغوشم را گرم.
بگذار سال دیگر، من هم با مادران،
فرزندم را در آغوش بگیرم و در مجلس شیرخوارگان،
برای دلِ رباب و لب‌های تشنه‌ی اصغر اشک بریزم...

می‌دانم...
اینقدر کریمند،
هیچ‌وقت دستِ خالی کسی را برنمی‌گردانند...