۲۰ پاسخ

سلام عزیزم تعجب کردم، تا حالا چنین چیزی نشنیده بودم ولی کمی (فقط کمی چون جای شما نیستم) حستون رو درک کردم که چقدر اذیت شدین
اما خداوندی که انسان رو خلق کرده خودش مراقب و نگهدار همه ی ما هست و هیچ دو نفری شبیه به هم نیستن اگر اراده ی خدا این بوده، خودش هم حواسش به دخترتون هست ایشالا به مرور زمان همه چی درست میشه

انشاا…که بعدا به راحتی غذا بخوره خیلی کم کم شروع کن تا معدش عادت کنه

عزیزم یه متخصص گوارش ببرش تحت نظر باشه
آخه نمیشه که فقط شیر تنها!!!

دختر منم هنوز شیر خشک میخوره
چکار کنم اصلا غذا نمیخوره
همه مسخرم میکنن فکر میکنن من از اون مامانای بیخیالم ک اصلا دربند بچم نیستم ولی خبر ندارن ک من خودمو تیکه تیکه کردم اما لب نمیزنه ک نمیزنه
خب نمیتونم بزارم از گرسنگی تلف بشه
مجبور میشم شیر بدم 😔

عزیزم اون دکتز الرژی هم خیلی دارو داده بود که خوب نبود، یک دکتر دیگه ببر، تست آلرژی بگیرن،کم کم شروع کن به غذا دادن، با صبوریت تا بچه است درمان بشه ان شالله، میدونی هرچی بزرگتز بشه بدتر، دیگه کلا لب به غذا نمیزنه، سختیش تحمل کن دوباره برو دکتر آن شالله که با یک دارو خیلی ساده خوب میشه، خودتم چیزی خواستی بدی فقط یک ماده غذایی امتحان کن، با یک قاشق دو قاشق

عزیزم منم غذا میدم میکس میدم وخیلی سخت تو خونه دورش میدم تا قورت بده راحت میتونه هرلقمه. رو نیم ساعت نگه داره دخترمنم ۳ماهه اخیر دیگه تو خوابم شیرنخورد الان یه هفته باز توی خواب شیرش میدم شما توی ۲۴ساعت چقدر بهش شیرمیدید هرقوطی رو چندروزه میدید که جای غذا هم پرکنه

پسر منم از ۶ ماهگی تا ۱۳ ماهگی استفراغ میکرد عوق میزد ولی کوتاه نیومدم بالاخره خورد دیگ عادت کرد

عزیزم چ بد منم دخترم خیلی بدغذاس و همش نگرانم ولی الان میبینم شما چی کشیدی خداروشکر میکنم و دعا میکنم ان شاالله به حق رقیه ی حسین دخترت خوب بشه هرچه زودتر

خوب کاری میکنی عزیزم.
منم مث شما خیلی گریه میکردم واسه عدا نخوردن بچم.
ولی الان خیلی وقته میگم خودش میدونه بخوره یا نخوره .
یه چیزو خوب فهمیدم که هیچکس هیچکس غیر مادر نمیتونه راه درست رو واسه بچه ش انتخاب کنه.
اگ تشخیص من این باشه این غذا سازگار نیس نباید بخوره چرا اذیتش کنم؟!
نمیدمش .کمی بزرگتر شد امتحان میکنم

پسر من هم غذا میخوره هم شیر

عزیزم بچه منم همینه
و استفراغ میکنه با غذا
من دکتر مقدادی ویزیت آنلاینش کرد براش زادیتن تجویز کرد
دیگه بالا نمیاره
حتما براش بخر بهش بده و کم کم غذا رو شروع کن
دیگه بالا نمیاره این دارو رو بدی

خیلی برام عجیب بود واقعا
انشاءالله ک مشکلش برطرف شه و دیگ اذیت نشه

چقدر عجیب بگردم وقتی خوراکی میبینه دلش میخواد اما اینجوری ک هیچی نتونه بخوره یا برگردونه ک خیلی بده خدا خودش کمک کنه خوب بشه انشاالله تا ۲ سالگی خوب خوب شده باشه🙏🙏🙏🙏🙏

عزیزم بهتر ببریش دکتر خوب گوارش نمیشه اینطوری که چیزی نخوره شیر مگه چقدر می‌تونه پاسخگو بدنش باشه

ای خدا اینجوری که خیلی بده انشالله که خوب میشه عزیزم

ازمایش کلی دادین؟دکتر هیچ تشخیصی نداده؟
پسر من حدود سه هفته اینجور شد بعد ازمایش میکروب روده داش و چون یبوست شده بود استفراغ میکرد دارو داد خوب شد

باید بازم بدید معده اش عادت کنه منم تا ی سال فقط برنج میساخت ی ماده غذایی و ۵ باربیشتر قطع و وصل میکردم تابسازه

پسر من برعکس دخترتونه، از شش ماهگی غذاخورد و فقط روزی دوبار شیر، الانم ۳ هفته اس اصلا شیرخشک نخورده خودش شیشه اشو پرت کرد اشغالی، اما لاغره😑

اگ اینطوریه بزار تا۲سالونیم ،ایشالا بزرگ میشه همچی میخوررره

الان دخترتون می‌تونه بافت بخوره؟

سوال های مرتبط

مامان 🍒حلما🍒 مامان 🍒حلما🍒 ۲ سالگی
سلام سلام🤗

من اومدم با تجربه ی از شیر گرفتن حلما🤭
اول گفتم خیلی گذشته و نگم ولی باز گفتم شاید به درد کسی بخوره☺️

پروسه ی از شیر گرفتن حلما خیلی طولانی بود چون خودم طولش دادم وگرنه حلما واقعا خیلی خوب همکاری کرد
من از بهمن شروع کردم وعده های حلما رو قطع کردم
اولین کاری که کردم نگاه کردم ببینم حلما چند وعده در روز شیر میخوره
دختره من ۵ وعده در روز شیر میخورد من برای شروع اول یکی از وعده های صبحشو قطع کردم
《داخل پرانتز بگم من شیر شب حلما رو از ۶ ماهگی قطع کردم》
بعد ۳ روزیکی از وعده های عصر و قطع کردم یه هفته وقت دادم تا عادت کنه دوباره ۱ وعده ی دیگه به همون روش قطع کردم حلما برای شیر تو تایمی که وعده هاشو قطع میکردم بهونه نمیگرفت پس چیزه خاصی نمیدادم فقط باهاش بازی میکردم و بیرون میرفتیم.
من قبل خواب ظهر و شب به حلما شیر میدادم یعنی عادت داشت با سینه بخوابه،من از اسفند پروسه قطع شیر و عقب انداختم دیدم دخترم همکاری میکنه پس گفتم گناه داره انقد زود بگیرم و گفتم اون دو وعده بمونه،دیگه دنبالش نبودم تا اردیبهشت
اول وعده قبل خواب ظهر و قطع کردم برای خوابوندنش توی تاب ریلکسیش میزاشتمش که بخوابه اینجا هم اذیت نشدم نه من نه حلما یه هفته تایم دادم که به این حالت عادت کنه نمیگم اصلا یادش نمیومد چون موقع خواب شیر میخورد میومد شیر میخواست و منم میخوابوندمش تو تابش چیزی نمیگفت تنها امیدش به شب قبله خوابش بود😂،واسه شبم تو همون تاب میخوابوندمش میخوابیدا ولی چند شبی دنبال شیر بود که باهاش صحبت کردم و قانع شد که شیری دیگه درکار نیست و تمام نه خودم اذیت شدم که شیر تو سینم جمع شه و درد بکشم نه حلما اذیت شد
سوالیم هست در خدمتم💛