😑طبیعی چقدر عذاب میدن آدمو
مبارک باشه عزیزم.چه سخت که هردو درد رو تجربه کردی.چرا سزارین کردن؟
عزیزم مبارک باشه 😍🥹
هرچی خواهش کردم که همسرمو ببینم اجازه ندادن
خیلی سریع با دردای زیاااد سمت اتاق عمل بردنم
اونجا منو اماده کردن روی تخت و من شدیدا میترسیدم و مخالف سزارین بودم اما بهم توجهی نکردن
سوزن بی حسی رو به کمرم زدن و دیگه حسی تو بدنم نبود
پرده رو کشیدن و یه دکتر کنارم باهام صحبت میکرد
10 دقیقه بعد در حالی که گیج و خواب الو بودم یه بچه رو بهم نشون دادن و تبریک گفتن
من هنوز باورم نمیشد این بچه مال منه
خلاصه رب ساعت هم طول کشید تا بخیه زدن و به ریکاوری منتقل کردن
یک ساعت ریکاوری بودم تا اومدن بردنم سمت بیرون
وقتی دیدم همسرم جلو اتاق عمل منتظرمه خیلی خوشحال شدم ولی من هنوزم پاهامو حس نمیکردم
منو به بخش منتقل کردن و نی نی رو اوردن بهم نشون دادن
تا 12 ساعت نتونستم از تخت تکون بخورم و چیزی هم نخوردم
بعداز 12 ساعت مامانم کمکم کرد از تخت بلند شدم و پسرمو شیر دادم
بهم نوار قلب دوکیشن وصل کردن تا میزان دردم رو بفهمن
دردای من شد هر دو دقیقه استراحت، 50 ثانیه درد
انقد شدید شد که دیگه مدت استراحتم کمتر از دردا شد
مدام میومدن معاینه میکردن خیلی درد داشت
فکر میکنم 4 ساعتی درد کشیده بودم که دست کردن داخل و کیسه اب رو ترکوندن و دردای من وحشتناک تر شروع شد
میله تخت رو فشار میدادم و فاطمه زهرا رو صدا میزدم
گفتم بهم سوزن فشار بزنین قبول نکردن و گفتن دردات خوب پیش میره نیازی به سوزن نداری
ساعت تقریبا 9 شب بود که همسرمو صدا زدن منو بردن توی اتاق زایمان در اب همسرم 15 دقیقه ماساژم داد و با اب گرم یکم اروم گرفتم
چیزی نگذشته بود که اومدن همسرم رو بیرون کردن دوباره منو رو تخت بردن و معاینه کردن
تقریبا از درد بیهوش داشتم میشدم
ساعت تقریبا به 11 و نیم شب رسید که همه دکترا بالا سرم جمع شدن لباس اتاق عمل تنم کردن و گفتن اورژانسی باید بره اتاق عمل واسه سزارین
بسلامتی مبارک باشه عزیزم 🥰
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.