دارم فک میکنم چه بارداری سختی رو تا اینجا گذراندم اولش ک نمیدونستم حالم کلی کار سنگین کردم و شوهرم کتکم زد بعد سونو تشکیل قلبش با موتور خوردیم زمین باز یکبار دیگ از شوهرم کتک خوردم اومدم شهرستان خونه مامانم اینجاهم ی جوری انگار نمخوان آدمو.
بخدا اگ دلم هوس چیزی کنه نمیگم ک منت نکنن
ولی فقط از خدا میخوام ک بچم جونم سالم باشه و ب دنیا بیاد ک من بغلش کنم کیف کنم امین

عزیزمم خیلی ناراحت شدم انشالله به همین شبهای عزیز واست میخوام بااومدن نینیت زندگیت سرشار از ارامش باشه خیلی ناراحت شدم جوریکه اشک جم شدن تو چشام

انشالله وقتی بدنیا آمد زندگیت اینقدی قشنگ بشه که یادت ازین روزا بره

انشالله به سلامتی بغلش کنی

ایشلا شروع خوشیات باشه

نگران نباش هممون بارداری سختی داریم نمی‌دونم چرا من جزو مادران بی حال بودم عین ی تیکه گوشت افتادم ی گوشه تا الان حالا سختیاش مونده صبر کن

حالا مونده قشنگم

انشاالله صحیح سالم بغل میگیریش نینی روگلم🥲

انشاءالله بچت صحیح و سالم بدنیا بیاد و مشکلاتت حل بشه عزیزم خدا بزرگه 🌹💝

ان شاالله ک بخیروخوشی این مدت بگذره وبچتو بغل کنی

🥹🥲عزیزم الهی بسلامتی بغلش بگیری