۱۲ پاسخ

وقتی پای سلامت بچت درمیونه جلوی هیچکسی گوتاه نیا،اگر گفتی ومحل نداد پاشو جدی بچه رو ازش بگیر ،بگو ایناروبه بچع من نده وازدهن بچه دربیار،سربچت جلوی همه وایسا
اگرگفت فلان وبمان وطوری نیس،بگو شمابچه داریاتونو کردید این بچه منه ومن حق نظردارم،شمامادربزرگشی نه مادرش

من چی بگو بچم هنوز دوماه نشده بود بهش قیمه دادن و علاقه شدیدی دارد اب اب قند یک‌چیزی بدن به این بچه 🥴
تا چشم منو دور می بینن یک‌چیزی فرو‌میکنن تو دهنش

پس‌من تنها نیستم😐😬

مادرشوهرم وقتی پسرم ۴ ۵ ماهه بود مهمون داشتن سر سفره انگشت زد تو قیمه پر از رب و ادویه خواست بذاره دهن پسرم، من سریع مچ دستشو گرفتن گفتم وای نکنی بده براش. گفت چه اشکال داره خودمون همینجوری بچه بزرگ کردیم چی شدن مگه، گناه داره نگاه میکنه، گفتم نگاه کنه دلیل نمیشه هرچی جلوم بود بدم بخوره. خلاصه که خورد از اینکه دستشو گرفتم. یا هرچی بود میگفت بذار مزشو بچشه ولی من جدی بدون خجالت تذکر میدادم، آخرش بردم دکتر با شوهرم، گفتم دکتر هرکی هرچی میبینه انگشت میزنه میخواد بکنه دهن بچه( پسرم حساسیت به پروتئین گاوی و یه سری خوراکیا داره و خیلی اذیته گاهی)
دکترم گفت همینجا مادر و مادربزرگ اومدن پیشم، مادربزرگه همین عقایدو داشته گفتم سال دیگه نیای بگی چرا نوه م دیابت داره و معده درد. گفت اتفاقا مدتی بعد با گریه برگشتن پیشم بچه دیابت گرفته. گفت اصلا اجازه ندین تا ۶ ماهگی بچه چیزی بخوره چون گوارششون شکل نگرفته. شوهرمم همون شب به مادرش گفت به هیچ عنوان به بچه چیزی ندید مگر اینکه از خانمم بپرسید، صلاح غذا و خوراکیش با خانممه

وااایییییییی چ بد 😑😑😑

اونم گرمای کاشووون .گرما زده میشه
برو به بهونه های مختلف ازش بگیر.بکو مای بیبی عوض کنم
گشنشه فلان

منم روم نمیشه آخه چه کاری تودهنت اول میزاری یا فوت می‌کنی که سرد سه بعد به من میگه فوت نکنی نفست تو غذا بره

سلام بچه من 6ماهشه چند روزه تو مدفوعش خون دیدم از چی می‌تونه باشه

برادر شوهر منم یبار خواست دهن بچم هندوانه بزاره گفتم نه هی اسرار کرد منم گفتم بده بجمو به خودم ادم اختیار بچه خودشو نداره

کوچک بود باهم بودیم همین مشکل داشتم

حالا تو خوبه من قاشق تو دهن خودش می‌کنه ببینه سرد گرم بعد به بچه میداد گفتم خاله بچه مریض میشه میگه مگه من مریضم تجسم با دخترم این کارو کرد دوهفته پیش مریض شد بعد میگه مراقب نبودی گفتم نه از من نبوده حرف بزنم اوقات تلخی پیش میاد کلا شانس ندارم چون ساکتم دخترم ۵سالششه هزار بار گفتم قاشق دهنی لیوان دهنی پشت کسی نخور همه جا رعایت می‌کنه به این میرسه خجالت میکشه

چی میشه کرد حرف حرف خودشونه

سوال های مرتبط

مامان دختر کوچلو مامان دختر کوچلو ۳ ماهگی
چند روز پیش مادرشوهر خواهرشوهرم اومده بود خونه مادرشوهرم
بعد به من میگه شیر خشک میدی به بچت
شیر خشک مغز بچه رو کند میکنه
منم گفتم شیر خشک ویتامین هایی داره که شیر مادرنداره برگشته میگه نه شیر مادر خوبه (انگار من خودم خواستم شیر خشک بدم 😐)
بعد ساعت ۹شب بود پخترم تازه بیدار شده بود مادرشوهرم هم داشت تکونش میداد بخوابونه منم گفتم تکونش نده مامان میخوابه شب خوابش نمیاد
از اون طرف مادرشوهر خواهرشوم میگه تو این ادم بزرگ کردی بچه هر وقت خواست بیدار میشه هر وقت خواست ‌پامیشه (خب دخترم تازه بیدار شده بود 😐)
منم گفتم شب اذیت میکنه گفت وااا مادر شدی برا چی شب بیداری باید بکشی
وظیفته منم گفتم وظیفه من تنظیم کردن خواب بچمه بعد رفتم اتاق نیومدم بیرون تا رفت
مادرشوهر خودم هم زود از اون حمایت میکرد
کی میخوان تو کار و تربیت فرزاندانمون دخالت نکنن
جاریم هم میگه ول کن اینا بچه منم خراب کردن نزاشتن خوب تربیت کنم

والا من نمیزارم اون جوری بشه من به عنوان یه مادر تربیت بچمو خراب نمیکنم
م
بعضی وقتا یه جوری رفتار میکنه مادرشوهرم انگار اون دخترمو زاییده

پیش همه میگه انقدر میترسم معصومه حواسش نباشه بچه رو خفه کنه یعنی چیییی نکنه دخترم بچه اونه خبر ندارم

خودشم به بچه سه ماهه همش میگه مامان نمیاره من تورو ببینم چرا نمیزاره
درحالی سه روز یبار میرم
شبا که میریم خونمون به شوهرم میگه چرا میری نرو


خودشم میگه به هیچ کس ربط نداره من دوس دارم نوه هام بی ادب باشه
همشونو بی ادب تربیت میکنم
اخه جاری بزرگم میگه چرا بچه منو خراب کردی برا همین این رو گفت😂