۶ پاسخ

پسر منم تنها نمیره
منکه کلافه شدم امسالم باید بره پیش دبستانی

پسر منم حاضر نیست بشینه خودشم نمیشوره من میشورم داستان دارم باهاش مگر اینکه مثل مامان رایان با وعده وعید راضیش کنم البته باباش میگه بشین بزرگ شدی واینا این پسر لجباز تر از ایناست

کلا مادرایی که زیاد اضطراب و نگرانی در مورد بچه ها داشتند از بدو تولد بچه هاشون دیرتر مستقل میشند تک فرزندا م باز دیرتر مستقل میشند..‌‌با زبون و منطق راضیش کن انجام بده مثلا من با وعده خرید اسباب بازی ماشین سگهای نگهبان کاری کردم مستقلانه بره دستشویی یدوران حدودا ۱سال و اندی پیش پسر منم گیر میدادن حتما تو ام باید بیای.باجم ندادم‌‌.گفتم هر وقت ببینم بزرگ شدی و خودت میری اونو برات میخوام سفارش بدم بیارم همون لحظه رفت گفتم ۱هفته ادامه دار بود سفارش میدم و ادامه دار بود منم خریدم.

پسرمن نزدیک ۱ساله دیگه کلا رو سنگ دستشویی میشینه خیلی وقتم هس ک خودش میره دستشویی فقط برا پیپی منو صدا میکنه

اصن ایستاده جیش کردن باعث بیماریش میشه حتما یادش بده

زود که نیست عزیز کم کم بزار خودش بشینه باید یاد بگیره
کلا نزار ایستاده باشه چون ادرار کامل تخلیه نمیشه بعدا براش مشکل ساز میشه

سوال های مرتبط

مامان رادین و دلوین❤ مامان رادین و دلوین❤ ۵ سالگی
سلام مامانا یه مسئله نمیدونم من زیاد حساسم یا بقیه بیخیال جاری من یه دختر داشت خانواده شوهر به شدت پسر دوست هستن بنده خدا دومی رو میخاست باردار بشه چن ماه زیرنظر دکتر دارو و آمپول مصرف کرد یه دوره هم زیرنظر طب سنتی کل غذاهاشون طبع گرم جوری ک بجای آب گلاب میخوردن باردار شد وقتی رفت سونو فهمید دختره میخاستن سکته کنن الان دخترش 5سالشه بازم داره میره بهش گفتم ریسک نکن برو تعیین جنسیت الان تقریبا دوسال و نیم دارن میرم هرسری کلی آمپول خارجی کلی هزینه میگه هرچی آزمایش میگیرن اصلا شوهرم اسپرم پسر نداره با بدبختی 5 تا جنین پسر تشکیل دادن انتفال دادن ولی هیچکدوم نگرفت دوباره شروع کردن دارن میرن من خودم خیلی از اینچیزا میترسم بهش گفتم بخدا دارید خیلی تو کار خدا دخالت میکنید اگ خدا میخاست حتما دومی پسر میشد من میترسم از اینهمه اصرار و ادامه شما بودین بازم میرفتین ؟تا الان شاید حدود 400 هم هزینه کردن من خودم معتقدم هرچی خدا بخاد چیزی رو نباید به زور خاست
مامان گل پسر مامان گل پسر ۵ سالگی
خانما ، من یه مشکلی دارم با پسرم ، شاید باورتون نشه ولی پسرم به من حسادت می‌کنه ، خیلی شدید باباییه ، با این که وقتی کار اشتباهی می‌کنه باباش باهاش برخورد می‌کنه ولی من بیشتر وقتا در برابرش کوتاه میام اما یه وقتایی یه جوری باهام برخورد می‌کنه انگار نه انگار که من مامانشم انگار دشمنشم ، مثلا بیرون بودیم ، چند تا عکس ازش گرفتیم یهو به شوهرم گفتم اینجا وایمیسم یه عکس تکی ازم بگیر اینقدر عصبانی شده میگه نمی‌خوام مامان عکس بگیره باید فقط از من عکس بگیری ، دیروز رفتیم بازار برای خودم یه کفش بگیرم ، اولش که میگه تو که کفش داری چرا میخوای کفش بگیری ؟کلی تو مغازه بد خلقی کرده اونم باباش بهش گفت چرا اینجوری می‌کنی وایسا تا مامان خریدشو بکنه بعد میریم دیگه تحمل کرد وقتیم خریدم بهم میگه خیلی زشته ، باور کنید قبلش برای پسرم یه لباس دیدم با این که نیاز نداشت گرفتم بعدش یه اسباب بازی خودم دیدم گفتم نگاه از اینایی که دوست داری وایسادیم براش گرفتیم نمی‌دونم چرا نسبت به من این‌قدر بده ،بعضی وقتا دلم میخواد گریه کنم ،نمیدونم چی کار کنم درست بشه 😔