۷ پاسخ

بچه های من پسرن باز همینقدر حساسم

منم حساسم وخیلی مواظبم وبه شوهرمم هی میگم حواست باشه

عزیزم خوبی ...به فکرت بودم ..‌شوهرت زنگ زد

آره آدم مریضن زیاده باید خیلی حواسمون باشه

حق داری بسکه آدمااا خ...راب شدن

وای خواهر تو چقدر منی منم همینطورنم جز باباش اصلا نمیتونم بذارم پیش کسی باشه خیلی اذیت میشم خیلی فک میکنم حساسم

من امروز با دخترم بیرون بودم اون طرف خیابون سه تا پسر لاتو بودن اومدن سمت ما پشت سرمون خودمم باردارم با این وضعیت انقدر محکم دخترمو بغل کردم تند تند راه رفتم از ترسم یه مغازه لباس فروشی بود رفتم جلوی اون تا اینا گورشون رو گم کنن نتونستم به همسرم بگم شکمم بد جور درد میکنه میگه چته گفتم حسنا خواب بود بغلش کردم اینجور شدم

سوال های مرتبط

مامان فندق مامان فندق ۴ سالگی
سلام مامانا
شما برا تربیت جنسی بچه هاتون چیا بهشون گفتین؟
من جاهای خصوصی رو گفتم و این که نباید کسی ببینه و دست بزنه و از این حرفا
دخترمم خیلی رعایت میکنه
دیگه نمیدونم چیا باید بهش بگم
دو روز پیش خونه پدر شوهرم بکدیم پسر خاهر شوهرم که وقیقا همسن دخترم هس هم بود با دخترام بازی میکردن تو حیاط خودمم از پششت پنجره حواسم بهشون بود یه لحظه حس کردم پسره داره میگه فلان جام رو بیرون آوردم (دقیقا اسم الت تناسلی مرد رو اسم واقعیش رو) بعد من گفتم شاید بد متوجه شدم ولی دو سه بار شنیدم و زود نگا کردم ببینم چه خبره دیدم چیزی ده نمیگه و بازی میکنن گفتم شاید بد متوجه شدم دیگه حواسم بهشون بود تا این که یک ساعتی بعدش دیدن واقعا داره هی میگه فلان جات رو بیار بیرون اینقددد عصبی شدم جوری که دخترام متوجه نشن رفتم بهش گفتم اگه از این حرفا بزنی نمیزارم بازی کنین
خیلی خیلی پسر بی ادب و پر رو و گستاخی هست با هیچ کس صلاح نمیره منم اصلا نمیزارم همو ببینن ولی اون روز اتفاقی شد
بعضی خونواده ها از جمله بابای همون بچه اینقد بی فرهنگن که فکر میکنن چون پسر هس دیگه مجازه هر چرتی بگه تشویقش هم میکنن
حالم ازشون بهم میخوره