۶ پاسخ

چرا بچها وقتی یکیو میبینن ابرو ریزی درمیارن😅😆

عزیزم همه بچه ها یجور شخصیتی دارن،بچه های ما هنوز خیلی کوچولوئن نمیتونن ازخودشون دفاع کنن شما بایدبهش میگفتی خب توهم میزدیش....
دخترمنم امشب تو مسجد اومدم پیشم گریه میکرد ک پسربچه ای ک ازش خودش کوچکتربود زده بود توگوشش منم گفتم گریه نداره تو هم میزدیش.
منکه نمیتونم همه جا همراش باشم ازش دفاع کنم باید خودش یادبگیره

چقدر منی...🥲🥲صبح تا شب شب تا صبح هزاران بار با خودم میگم چقدر بی عرضه ام با این بچه بزرگ کردنم😑
اخلاق و رفتارش که نابوده که هیچ
از بس غذا نمیخوره کل بدنش داره خراب میشه پادرد شدید میشه، دندوناش همهههه خراب.. باید برم یکی شو بکشم🥲 اعصابم که نداره..

این خوبه پسر من با دهنش ببخشید صدا گو.ز درمیاره تو هیت ن تنها هیئت همه جا شرف برام نذاشته هی میگم نکن بدتر میشه نمیشنوه انگار دلم میخاد محکم بزنمش یبار بنظرم بازم تاثیری روش نداره

خوبه دیگه طبیعیه بچس ادم بزرگا خوب نیستن اینا که دیگه بچه هستن

ببین سهیلا دختر من صد برابر دختر تو بدتر بخدا دیشب رفتیم بیرون بخدا خدا شاهد برا ی لیوان شربت گریه میکرد عر میزد همه جا رفتیم پیدا نکردیم ک نکردیم رفتیم مغازه گفتم بزار از اینجا شربت بخریم ببریم خونه درست کنیم قبول نکرد گریه جیغ تو مغازه بخداهمه نگاه میکردن منم گفتم باش خیلی صبوری کردم هرچی گفتم گوش نکرد ک نکرد دستشو گرفتم آوردم بیرون تو کوچه خودمون گرفتم زدم بهش چنان زدم بهش ک نگو گفتم ی بار دیگه این کارو کنی ميندازمت تو کوچه

سوال های مرتبط

مامان حسنا مامان حسنا ۴ سالگی
مامان فندق مامان فندق ۴ سالگی
سلام مامانا
شما برا تربیت جنسی بچه هاتون چیا بهشون گفتین؟
من جاهای خصوصی رو گفتم و این که نباید کسی ببینه و دست بزنه و از این حرفا
دخترمم خیلی رعایت میکنه
دیگه نمیدونم چیا باید بهش بگم
دو روز پیش خونه پدر شوهرم بکدیم پسر خاهر شوهرم که وقیقا همسن دخترم هس هم بود با دخترام بازی میکردن تو حیاط خودمم از پششت پنجره حواسم بهشون بود یه لحظه حس کردم پسره داره میگه فلان جام رو بیرون آوردم (دقیقا اسم الت تناسلی مرد رو اسم واقعیش رو) بعد من گفتم شاید بد متوجه شدم ولی دو سه بار شنیدم و زود نگا کردم ببینم چه خبره دیدم چیزی ده نمیگه و بازی میکنن گفتم شاید بد متوجه شدم دیگه حواسم بهشون بود تا این که یک ساعتی بعدش دیدن واقعا داره هی میگه فلان جات رو بیار بیرون اینقددد عصبی شدم جوری که دخترام متوجه نشن رفتم بهش گفتم اگه از این حرفا بزنی نمیزارم بازی کنین
خیلی خیلی پسر بی ادب و پر رو و گستاخی هست با هیچ کس صلاح نمیره منم اصلا نمیزارم همو ببینن ولی اون روز اتفاقی شد
بعضی خونواده ها از جمله بابای همون بچه اینقد بی فرهنگن که فکر میکنن چون پسر هس دیگه مجازه هر چرتی بگه تشویقش هم میکنن
حالم ازشون بهم میخوره
مامان مهراد مامان مهراد ۴ سالگی
مامانا لطفاً اگه تجربه مفیدی دارین درباره سوالم جواب بدید...
وقتی می‌رید خونه مادر شوهرتون و بچه های خواهر شوهرتون و برادر شوهرتون با بچه تون بازی نمی‌کنن
حرصش میدن یا باهاش دعوا میکنن و کتک کاری میکنن
شماها چیکار. میکنید
من دلم میسوزه برا بچه ام خیلی ناراحت میشم قیافه ام هم تابلو میشه ک ناراحتم
چند روز پیش بچه خواهر شوهرم ک همسن پسرمه س بار پسرمو زد من هیچی نگفتم بار آخر رفتم لپشو یواش کشیدم گفتم پسرمو نزن اونم یهو جییییغ و داد ک زندایی منو زد .... حس کردم خواهر شوهرم ناراحت شده بعدش با جاریم نموندن برا شام و رفتن
مادر شوهرمم گفت بهتر بزار برن بچه هاشون اذیت میکنن
البته خواهر شوهرم با من رابطه اش خیلی بهتر ه تا جاریم
البته همیشه پسر خواهر شوهرم با پسرم دعوا میکنن و هولش میده اذیتش می‌کنه ولی پسرم دوستش داره
منم اکثر وقتا ب رو خودم نمیارم میگم بچه اس اونم با اینکه پسرمو اذیت میکنه
اما اون روز واقعا عصبی شدم از دستش
بنظرتون من بیشتر حق داشتم ناراحت بشم یا خواهر شوهرم