خانومها من خیلی دوست دارم ی بچه دیگ بیارم اما همیشه شرایط ی جوری پیش میره منصرفم میکنه مثلا از دوسالگی بچم دلم میخواست اقدام کنم هرموقع خواستم اقدام کنم بلای آسمانی از زمین و زمان می‌ریخت روسرمو پشیمونم میکرد الانم هم دختر امسال پیش هم سنم داره کم کم میره بالا موندم چیکار کنم میگم ولش من ی دونه کفایت میکنه اما وقتی ی تنهایی بچم فکر میکنم ک عاشق داشتن خواهر اینک تو آینده منو مقصر نداشتن ی خواهر میدونه ناراحتم میکنه میترسم دوباره بخوام اقدام کنم بازم ی اتفاق دیگ بیفته🫠شما جای من بودید چیکار میکردید

فکر نکن اگه خواهربرادر داشته باشه خوشبخت میشه اگه شرایطش رو ندازی مالی جسمی روحی توانایی نیار اینجوری مشکلات دوبرابر میشه

عزیزم چرا ب همچین چیزایی فکرمیکنی
همین یکی کافیه شیک ترتمیز بگرد دیگ ماشالا بزرگ شده درسته میگن بچه شیرینیه فلان ولی تا سنت نرفته بالا ب خودت برس برای خودت باش

توکل ب خدا بکن و اقدام کن
چند سال دیگ ک بچه بخای ممکنه خدانکرده باردار نشی و افسوس بخوری
یکی بنظرمن کمه
ممکنه دومی بیاد و ی مدت اذیت بشی ولی ارزشش رو داره...
حداقل همدم همدیگه میشن

اکثر کسایی که الان اصرار به تک فرزندی دارن بچشون ۱۵_۱۶ ساله بشه بازم میارن 😁(طبق چیزایی که دیدم) هرچیزی که فکر میکنی به صلاحته انتخاب کن نمیدونم منظورت از بلای آسمونی چیه ولی زندگی کلا همینه هیچ زندگی بدون چالش نیست

بیکاری مگه...
بچه فقط یکی
...اصلا بهش فکرم نکن
...
بخای بیاری اونوقت بچه هات اختلاف سنیشون ۶سال شایدم ۷سال بشه

بعدش اصلا همو درک نمیکنن. باهم بازی نمیکنن ..دیدم تو اطرافم که میگم....

فقط خودت پیرتر میشی...
بچه های این دوره همینکه حالیشون بشه مارو خط میزنن چه برسه به خواهروبرادر...
الان خودمون که بین خواهر برادر بودیم سالی یه بارم سراغ همو نمیگیریم
انقده درگیر مشکلات که از هم دور شدن
..
بچه های الان با بچه های قدیم فرق دارن ...
بازم میگم حتی اگه شرایطشو داشتی نیار..

منم دوست دارم اما اما حوصله ندارم اصلا نمیتونم بی خوابی بکشم .و از همه مهمتر اوضاعمون مشخص نیست دوباره جنگ بشه چی

بخدا منم همین فکرا کردم گفتم بچم تنهاس از روری که دومی اومده ایقد پسرم لجباز شده ایقد حساس شده ۱۸۰ درجه رفتارش عوض شده بنظرم ی ضربه روحی هم زدم به پسرم ....ناشکری نمیکنم ولی نابودم همع دردی دارم در روز حتی وقت نمیکنم موهامو شونه کنم شده که دوسه روزم خودمو تو اینه ندیدم همش درگیر بچه ها واقعا نابودم ...من برگردم عقب هیچ وقت ریسک دومی نمیکنم ...ولی بازم هزار مرتبه شکر ناشکری نمیکنم

عزیزم همه مشکلات دارن من دیدم به قول شما سنم بالا میره و بچه ام یه خواهر یا برادر میخواد اقدام‌کردم اقدام‌کردنی هم فوری بارداری اتفاق نمیفته من دوسال اقدام بودم یه دونه سقط شد الان باردارم

منمرمیخواستم دوسالش شد یکی بیارم
ولی انقد مشکلات پیش اومد ک نشد
الانم ک اصلا نمیخوام و نمیتونم دیگ ...
دیگه چی کنیم قرار نیس همه ب هر چی ک میخوان برسن

اتفاقا جنگ بشه باید بچه بیاریم باید جای بچه های رفته رو پر کنیم .جهاد و کمک ما خانوما به شهر کشورمون اینه که بچه بیاریم حضرت آقا گفتن هر کسی که در راستای فرزند اوری تلاش کنه شامل دعای شب من میشه .خیلی مسئله مهمی هست جدی بگیرید.خودم هم تو اقدامم این بچه های ماست که اینده این کشور و میسازن.

حتما حتما اقدام کن و بیار .خیلی مثل شما دو دل بودن و وقتی از سن بارداریشون گذشت یه عمر پشیمونی حسرت موند رو دلشون .خدا خودش هم روزیشو میده و صبر شو .و همیشه و برات درست می‌کنه شک نکن .

من از یکسالگی پسر بزرگم به فکر بچه دوم بودم اما مشکلاتی داشتیم که دست نگه داشتم تا اونا یک مقدار حل شن الان پسر دومی یکسالشه و مشکلاتم همچنان هست اما به شدت رضایت از زندگی و روحیه همه مون بالا رفته با اینکه سختی هایی داره اما راحتی و دلخوشی بیشتری هم داره، مشکلات جزو موارد لاینفک زندگیه با وجود همونا باید ماهم زندگی کنیم خودمونو معطل شون نکنیم

منم اینطوریم دلم بچه دوم میخاد پسرم قراره امسال بره کلاس اول هر‌ چی ب شوهرم میگ میگ ن یدونه کافیه دیگ کلافم کرده دوست دارم ی دونه دخترم داشته باشم میگ ن ک ن

درخاست میدی گلم من پرم

منم کاملا فکر شما رو داشتم
چندین بار مشاوره رفتم و مشورت گرفتم
همش الان نیست ۵ سال ۱۰ سال دیگه
خیلی از مشکلات تک فرزندها رو دیدم و اقدام کردم و ۲ ماه دیگه پسرمو بغل میگیرم
دخترم خیلی خوشحاله و برام باارزشه

خب الان چی منصرف و دودل کرده شمارا؟