یکی از سخت ترین کارااین چند شب کنترل پناه بود واقعا پدر در اورد در حدی ک ۱۰روززودتر پریودشدم از کمردرد🥲🥲

من ک جایی نرفتم نه خودم اذیت شم نه بقیه

خواهرجان من دوشب بردم تموم پا وکمرم داغون شدم ازبس میدویدم براش.دیگه به پدرش گفتم نگه دار توخونه اینو
تنها میام یعنی دلم پیششه ها ولی خیالم راحته به منم خوش میگذره.اوف کنگ اتا جا اس نکننه کااا

ما دیشب رفتیم هیئت
بچه م ی لحظه گریه کرد
ابرومو برد ی خانومی
منم دیگه نمیرم
صدارو میشنوم دلم یجوری میشه

من چندشب جایی نرفتم همین امشب نیم‌ساعته اومدم بیرون توکالسکه و‌بغل میگردونیم😁

من به پسرم یاد دادم سینه بزنه چندتا سینه میزد یادش میرفت دیگه دست میزد و میرقصید😂

حالا پسر من با اینکه خیلی شیطونه
ولی این روزا فقط توبغلم نشسته بود