۶ پاسخ

بلهه منم سردختراولیم بودم سردومی رو خدا داد بهم همچنان درگیرم ازاینکه چرا مواظب نبودم معذبم احساس میکنم همه منونگاه میکنن ک دومی رواوردم

عزیزم منم تا یک ماه همش گریم میگرفت بی دلیل دوس داشتم گریه کنم فقط خیلی حالم بد بود از پس کارای بچه برنمیومدم طبیعیه بخاطر هورمون ها افسردگیه بعد زایمان گرفته بودم ولی کم کم بهتر شدم حتما مولتی ویتامین و ویتامین دی و کلسیم و قرص آهن بخور تا ۳ ماه خیلی کمک میکنه بهت

برای من برعکس شد تا قبل از زایمانم مامانم خیلی جدی نمی‌گرفت بارداریمو چون تو شیش هفت ماهگی که شکمم اومد بالا تازه متوجه شد باردارم .قبلش نگفته بودم واسه همین انگار هنوز باور نداشت .اما وقتی کیسه ابم پاره شد و بردنم بیمارستان . بچه به دنیا اومد براش اهمیت پیدا کرد و حواسش بهم بود .شماهم غصه نخور این روزا میگذره آخرش خودت میمونی و بچت و همسرت .
پس به بقیه چیزا اهمیت نده .
حالا که خدا خواست و مادر شدی ،پس لذت ببر از این دوران چون بچه خیلی زودتر از چیزی که فکر کنی بزرگ میشه و اونوقت دلت واسه این روزا تنگ میشه

افسردگی زایمان گرفتی
من همینطوری خود به خود اشکام می‌ریخت خدارو شکر خوب شدم

به نظر من شما زیادی حساس شدی وگرنه چرا باید اینجور باشه

به خاطره هورمون هاست
طبیعیه

سوال های مرتبط

مامان آریان مامان آریان روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان من 😊
بعدش ک کمی انقباض شروع شد مامانم حراسون خودشو به من رسوند بعد اون هم مامای همراهم اومد وقتی دیدمش روحیه م واقعا عوض شد چون خیلی ترسیده بودم من هیچی با خودم بیمارستان نبرده بودم ن مدارک ن ساک 😅 بعدش انقباض هام بیشتر شد .
با اینکه ۴ سانت بودم ولی بچه بالا بود و باید با ورزش میکردم تا زودتر زایمان کنم . توی اوج درد منو ماما ورزش هارو انجام دادیم که خیلی کمک کرد به ۶ سانت ک رسیدم بی حسی خواستم ولی معاینه م کردن گفتن بچه بالاست هنوز ن
ورزش ها رو بیشتر کردم چون دیگه طاقت دردو نداشتم دوباره معاینه شدم خداروشکر بچه اومده بود پایین ، بی حسیو ساعت ۱۰ به من تزریق کردن سریع ماما منو خوابوند گفت فول شدی زور بزن . با دو سه تا زور ساعت ۱۰ و بیست دقیقه زایمان کردم بچه رو روی شکمم گذاشتن انگار دنیا رو به من دادن😍🥰 از دو جهت هم بخیه خوردم . دیگه درد نداشتم . من اون بعدازظهر بدون درد بودم نمیدونستم تا ۱۰ شب زایمان میکنم و تموم میشه 😅 توی ۴ ساعت زایمان کردم😅🥰