سوال های مرتبط

مامان سوفیا 💝 مامان سوفیا 💝 ۲ سالگی
تجربه من از ترک شیشه شیر اول از همه بگم من حتی با لفظ از شیر گرفتم از شیشه گرفتم از پستونک گرفتم مخالفم ما بچه ها رو کمک میکنیم تا به وقتش اینها رو کنار بزارن و ازش عبور کنن قبل دو سالگیش باهاش صحبت میکردم و کتاب و قصه که بزرگ شدی و وقتشه شیشه رو کنار بزاری دختر من از ۸ ماهگی با نی و لیوان نی دار آب میخوره و تو لیوان شیر بخوری ولی هر بار به اینجا میرسید گریه و زاری که من نی نی ام من بزرگ نشدم من شیشه میخوام منم اصلا نمیخواستم مجبورش کنم ماه پیش با شوهرم یه کلاس فرزندپروری با روش پازیتیو دیسپلین رفتیم بعد اون بهش گفتم مامان میدونم شیر خوردن توی شیشه شیر خیلی کیف میده و خوابیدن و مکیدن باحاله با این حال تو کلی لیوان خوشگل داری و میتونی توی اونا شیر بخوری باز اینجا شروع به گریه میکرد که گفتم بدون که من هیچ وقت مجبورت نمیکنم شیشه ات رو کنار بزاری هیچ وقت بدون اجازه و خواسته ات بهش دست نمیزنم و مطئنم خودت به موقع اش کنارش میزاری من میدونم خودت هر وقت آماده و مطمئن بودی ازش عبور میکنی و سخته و من کنارتم تا برات راحتتر بگذره تصمیم و تو میگیری و بدون هر تصمیمی بگیری دوستت دارم اعتراف کنم ته دلم خیلی امیدوار به این روش نبودم ولی از چند روز پیش دخترم اومد خودش گفت مامان شیرمو تو لیوان میخورم من دیگه بزرگ شدم شیشه نمیخوام عصرم که باباش اومد با ذوق و خوشحالی بهش گفت بابا من بزرگ شدم شیرمو تو لیوان میخورم واقعا بچه ها بسیار هوشیار و آگاه هستن اعتماد کنید به این قضیه و باهاشون صحبت کنید بهترین نتیجه ها رو میده حالا من نمیدونم این ترک شیشه پس رفت خواهد داشت یا نه چون وابستگیش زیاد بود ولی تا همین حد هم خیلی مفید بود به نظرم استفاده از این روش
مامان ماهور مامان ماهور ۲ سالگی
در خصوص تاپیک قبلی و جواب دوستان👇(عکس دستشویش رو فقط ببینین چقدر هزینه کردیم از چنذین ماهه پیش)

جیگرا ماهور ۱سال و هفت ماهگی اماده بود و دائما میومد جلو در دستشویی میگفت جیش دارم و واقعا تو پوشکش نمیکرد و هی میگفت درش بیار…چون زمستون بود من ابنکارو نکردم و یه ماه قبل تولدش یه نصفه روز گرفتم و باز بستم گفتم ولش

قبل عیدم ۱روز باز کردم دیدم خیییلی سرده و سرما خورد سریع بستم دوباره!!


اینو هم بچم در جواب دوستان من از یک سال و نیم در حال کتاب خوندن و اموزشم بهش و همینجوری بی کله نگرفتمشیهو که البته کاش یهو میگرفتم مثه قدیمیا!!!
اینقدر حساسیت های من بدتر شد متاسفانه
دوستام همه یهو کندن و بچه هاشون یه روزه همکاری کردن ولی من اینقدر با بچه کار کردم به نطرم خسته شد….
✅امروز بعد از حمومش ازش پرسیدم مامان حق انتخاب داری دوست داری پوشکت کنم و با اشتیاق گفت اره!!و متوجه شدم بچه امنیت رو توی پوشک دیده و احساس امنیت داره…و چون ارامشش برام مهم بود برش گردوندم!


و خلاصع امروز با مشاورش حرف زدم و گفت ماهور دچار اضطراب و استرس شده و فعلا برش گردون و اجازه بده خودش چندماه دیگه تصمیم بگیره و بگه در بیار…ماهور خسته شده بود متاسفانع!

خواستم بچم اینقدر زیادی هم اتفاقا کار کردن و اموزشدادن نتیجه عکس داره😊