سلام مامانا خوبید؟
من و دوستم خیلی باهم صمیمی هستیم اون پرستاره. هر دومون دوتا بچه داریم. بچه ها ی من بزرگترن بچه دوم اون یک ماهشهه. بچه دوم من یازده ماهشههه. از نظر سنی من کوچک تر از دوستمم. خلاصه. سربچه داری هرکدوم از ماها کم وزیاد با مشکلات سروکار داریم با این که دوستم پرستاره بچه هاش پرچالش بودن. یکسری از این مشکلات تقصیر خودش هم هست مثلا وسواسی زیاد و عدم آگاهی و سواد درست در مورد دارو و شیر و... خوب من این مشکلات رو داشتم سعی کردم با درست ترین روش حلش کنم. خلاصه. دو دفعه هست که به من میگه من بچه مو بدم به تو تو بزرگش کنی. تو بی خیالی بزرگ کردی. هر دو دفعه به من گفت بی خیال. من نمیدونم چیکار کردم که به من میگه بی خیال. شاید با شوخی به من بگه واقعا من ناراحت شدم. نمیدونم شاید من زیاد حساس شدم. مطمنم دفعه بعدم همینو میگه نمیدونم چی جوابشو بدم 😐😐😐

توام بگو.من وسواس فکری ندارم سر حوصله بچه هامو بزرگ میکنم ک صدمه نبینن

عزیزم آدم ناراحت میشه یکی بگه با بی خیالی بچه بزرگ شده.آخه همچین چیزی هم نمیشه شاید حساب شوخی و راحتی کرده یا خودش چون کار میکنه فکرش مشغول بوده این حرف و زده .

بک کلام بگو بچه من از بچه تو موفق تر میشه چون مامانش راه درست و میره فکر نمیکنه با چهار. تا مدرک بیشتر خودشو عقل کل نمیدونه که بچرو هم دیوونه کنه

چون اون آدم وسواسی هست از نظرش تو بیخیال میایی