سلام خانوما
با مرد لجباز و مغروری که اصلا حامی نیست چجوری رفتار میکنید
فقط رابطه ی جنسی براش مهمه
من افسردگی پس از زایمان دارم نسبت به همه چی سرد شدم و رابطمون کم شده
الان همسرم به جای اینکه بهم آرامش بده که حالم بهتر بشه همش عصبیم میکنه باهام قهر کرده میگه میخوای بری خونه ی مامانت برو ولی بدون بچه
به خانوادم بی احترامی میکنه میگه پامو خونه ی بابات نمیذارم تو رو هم خونه ی مادرم نمیبرم
واقعا خسته شدم همه جوره رعایت رو‌کردم الان که باید کنارم باشه نیست
آرزوی مرگ دارم واقعا..فقط به خاطر بچم دارم زندگی میکنم
مشاوره هم نمیاد

سلام عزیزم
افسردگی بعدزایمان قابل درمانه حتما اول به فکر درمان افسردگیت باش تا حال و هوای خونتو بتونی عوض کنی و سردی که نسبت به شوهرت داری هم کمتر بشه واینکه به نظرم یه بار بشین و اساسی باشوهرت صحبت کن ببین چی باعث شده این رفتارا رو داشته باشه

وقتی قدم برمیداری و لج میکنه مشاوره هم نمیاد ، تو ام خودخواه شو . نفع و راحتی خودت رو ببین فقط .

ماله منم دقیقا همیناس

عزیزم باید ببینی علتش چیه اگه مقصرش خودتی باید خودتو اصلاح کنی. من نمیگم حتما شما مقصری ولی باید حرفای اونو هم شنید
یه دختر عمه داشتم 2سال بود ازدواج کرده بود بهم زنگ میزد میگفت این اون زندگی نبود که من میخواستم همش اذیتم میکنه همش بهم بی احترامی میکنه.
ما هم تو دلمون گفتیم چقدر شوهرش بیشعوره و فلان. تا اینکه یه بار رفتیم پیش شوهرش که بگیم چرا با دختر ما اینطور رفتار میکنی اقا اینقدر ازش ایراد گفتتتتت و خوده دختره هم قبول کرد که اصلا ما خجالت کشیدیم و به شخصه اگع منم جای شوهرش بودم رفتاره بدتر از این داشتم

سعی کن روابط ج ن سی تون رو بهبود بدی . وقتی رابطه کم میشه سرد شدن طبیعیه . تا میتونی خودت رو تقویت کن .
حتی داشتن رابطه افسردگی رو هم از بین میبره .
نکته دوم اینکه نزار بچه بشه حربه ای تو دست شوهرت. بهش بگو وقتی تو منو نخوای منم بچت رو نمیخوام. و نزار با بچه تهدیدت کنه.

تف ب هر چی مرد بی درکه خدا همشون سر عقل بیان ما هم داریم این دردا رو

احساس میکنم یه طرفه به قاضی میری از اگه از اول اینجوری بوده که خوب چرا موندی باهاش و بچه دار شدی اینجوری که خودت بیشتر اذیت میشی ، اگرم اینجوری شده که خوب حتما به خاطر رفتارت بوده البته که هیچ کس حق نداره به هیچ دلیلی این رفتارایی که همسرت میکنه رو بکنه ولی خوب اقایون خصلتشونه یهو عوض میشن

خوده منی، منم همین شرایطو دارم فقد فرقش اینکه شوهر من همون رابطه هم نمیخواد و براش مهم نیست

شما باید خودت حالت رو خوب کنی که تا از افسردگی بیرون بیای، آهنگ بزار آشپزی کن برقص با بچت برو بیرون پیاده روی
به همسرت بگو که باهم برید بیرون با ماشین دور بزنید بزار حال و هوای عوض شه
اونم مرده نیاز داره بنظرت حقشه نیارشو برآورده کنی اگه حتی دلت هم نخواد باید کنارش باشی

دیگه رعایت حال خودتو بکن فقط .
امکان درمان افسردگیت نیست؟ اگه یکم بهتر بشی وضعیت بهتر نمیشه ؟

گلم من که شرایط شما رو از نزدیک نمی‌دونم

ولی واقعا چرا ده روز تنهاش گذاشتی و رفتی؟؟

چون رابطه ی جنسیمون کم شده به خاطر شرایط من...الان باهام قهر کرده ...۱۰ روز خونه ی مامانم بودم حتی یه پیام نداد...آخرشم گفت به خاطر بچه اومدم دنبالت..هر جا بخوام برم میگه بگو بابات ببره...همش هوای مامانشو داره...مادرشوهرمم دخالت میکنه

وا! برا چی اخه یعنی چی؟ چه مشکلی هست که میگه این چیزارو؟