۱۰ پاسخ

ممنون عزیزم درسته خواهر منم تازه زایمان کرده انقد گوشی دستش گرفت و سرشو تکون داد شدیدا سردرد شده بود

ی چیز دیگرم من بگم
اگه الرژی دارین یا سرما خوردین حتما دارو استفاده کنین..چون عطسه و سرفه ب بخیهاتون فشار میاد
بعد زایمان شربت کارکن..همون مگنی میلک بهتون میدن ..ب نظر من اول بلن شین از جاتون..راه برین بعد شربت رو بخورین...چون معده خالیه زود اثر میزاره..بعد بخایین بلن شین سرویس..شاید نتونین

ممنون عزیزم بابت تجربه ات که بهمون گفتی،، بی هوشی بهتره یا بی حسی؟

مرسی گلم‌

مرسی عزیزم .ک گفتی .اتفاقا من در همین مورد میخواستم سوال بپرسم ک شما گفتی دیگه

ممنونم عزیزم... ولی من بیهوش شدهم هر دوبار... این مشکلو نداشتم... البته برای بی‌حسی باهاتون موافقم... ممنونم عزیزم🙏🙏🙏

مرسی عزیزم گفتی

سپاس فراوان

مرسی که به فکرمون هستی چقدر خوبه آدمای مثل شما تعدادشون تو کل ایران زیاد و زیادتر بشه

بالش هم زیر سرتون نزارین به هیچ وجه

سوال های مرتبط

مامان حامی مامان حامی ۱ ماهگی
مامانا من میخوام تو چندتا تاپیک تجربیات مفیدتون بگم بهتون استفاده کنید و دعا کنید واسه سلامتی نی نیم و اینکه بتونم این دوران به سلامت بگذرونم
خب یسری نکات بعد سزارین بگم هیشکی بهش اشاره نمیکنه وای شدیدا مهمه
۱ همه میگن راه رفتن اول خیلی سخته واقعا هم سخته فقط دوتا نکته راحت ترش میکنه اصلا اصلا موقع راه رفتن حرف نزنید
و مهم تر از اون چه وقتی میخواید از تخت بیایید پایین چه بشینید رو تخت حالت لم داده اینکارو بکنید رو شکمتون نیوفتین
۲ بعد عمل فکر نکنید طول میکشه که بی حسی بره از بدنتان یک ساعت بعد کم کم دردا شروع میشه اگه پمپ درد ندارید سریع شیاف بگین بزارن من چند ساعت طولش دادم یکم درد کشیدم
۳بعد عمل یک روز بعد اینا خیلی نفخ میکنید که درد داره یا خودتونو خالی کنید یا دارویی چیزی بگین واستون تجویز کنن وگرنه درد وحشتناکی داره یکی دو روزه فقط این نفخه
۴ نگران مدفوع نکردن هم نباشید هر وقت خوب غذا بخورید مدفوع میکنید شاید اصلا چند روز طول بکشه فقط مثل مک تو خوردن شربت ملین زیاده روی نکنید
۵ بعد تو اتاق عمل بی حسی که میخوان بزنن اگه اطلاع ندارید بدونید اول سوزنشو میزنن که درد نداره بعد دارو که تزریق میکنن درد خیلی بدی داره اون لحظه نباید تکون بخوری
مامان دلوین جونم مامان دلوین جونم ۶ ماهگی
#پارت ششم زایمان
وقتی منو به بخش میخواستن بیارن ،تا اینکه مامانم رو دیدم که اومد بالای سرم گفت سلام مامان کوچولو ،انگار قلبم قوت گرفت (چی دارن این مامانا که وجودشون سرشار از ارامشه و امنیته) دیگه منو به بخش بردن و خیلی سعی میکردم حرف نزدم و سرم رو تکون ندم تا سر درد نگیرم ولی خوب به اندازه کافی حرف زدم و کلی سرم و تکون دادم و بیدار بودم شب چون مامانمم داشت دخترم رو نگه میداشت گفتم گناه داره تنها باشه منم پا به پاش بیدارم و تا جایی که سعی میکردم بیدار بودم.خلاصه وقتی اومدن سوند رو بکشن درد زیادی بازم نداشت و اولین چیزی که خوردم برای اینکه سر درد نگیرم یه لیوان کاپوچینو بود مارک گود دی واقعا حرف نداشت با اینکه زیاد سرم رو تکون دادم و حرف زدم ولی اصلا سر درد نگرفتم،موقعه راه رفتن خودشون یه پرسنلي داشتن که کمکم کرد از تخت بیام پایین و برم دستشویی بیام،دردش خوب بود قابل تحمل بود برام، بعد تا جایی که میتونستم راه رفتم و قرص میخوردم تا دردم شروع نشه، من کلن استانه تحمل دردم زیاده و واقعا سزارین برام خوب بود و دکترمم خانوم دکتر بدرانلویی بهترین بخیه رو برام زد.
مامان جوجه ی من🐣🩷 مامان جوجه ی من🐣🩷 ۱ ماهگی
تجربه زایمان سزارین پارت ۲🟩☑️
خلاصه صبح ساعت ۶ بود که ما رفتیم بیمارستان و نوار قلب گرفتن سرم زدن بهم و لباس‌های سزارینو بهم دادن بعد اوکیم کردم برای اتاق سزارین و اینم بگم که خیلی استرس داشتم بغض گرفته بودم اینکه شوکه بودم صدام در نمیومد گریم نمی‌کردن و اینکه بگم خودم میگم چون سنم کم بود به خاطر این بود و اینم بگم که وقتی که اتاق عمل هیچ استرسی نداشتم چون می‌دونستم که استرس بگیرم الم بد میشه و نمی‌تونم دووم بیارم به خاطر این استرس نداشتم بعد رفتم اتاق عمل و خوابیدم و اول که یه دستگاه وصل کردن بعدش آمپول اسپاینل زدم بهم اینم بهتون بگم که اصلاً درد نداشت و من هیچ دردی از آمپول حس نکردم ود بی‌حس شدم اما دیر بی‌حسی از بدنم رفتش یعنی ۴ ساعت بود که زایمان کرده بودم هنوز بی‌حس بودم نمی‌تونستم پاهامو تکون بدم و اینجور بعد دیگه یه پرده سبز انداختم جلومو دیگه چیزی رو نمی‌دونم اصلاً حس نکرد فقط فهمیدم که دخترمو بهم نشون دادن و بردن بعدشم که دخترم بردن تب و لرزش شدید گرفتم