۴ پاسخ

منم عین شوهرتم نه دوس دارم جایی برم نه دوس دارم کسی بیاد خونم که باهاش رودر وایسی دارم دقیقا بعد بچه اینجوری شدم دیروز داشتم فکر میکردم چرا دلم دیگه تغییرات ظاهری نمیخواد قبلا همش دوس داشتم با یه جای صورتم ور برم الان هیییییییچی دلم نمیخواد جز آرامش و خواب همین🥲

واسه بقیه ی موارد هم همت و اراده میخواد که انجام بدی.پولشم میاد
منم همین چیزا رفته بود روی مخم.هر بار میگفتم این هفته میرم اون هفته میرم،دیدم با حرف چیزی درست نمیشه.بلند شدم هممممشو پشت سرهم انجام دادم دوستام میگفتن مگه مسابقه ست؟نه به اون وقت که انجام نمیدادی نه به الان که دست برنمیداری😁اما انجام دادم نشستم سرجام

کسی ک بچه داری شیطونی می‌کنه قتل نکرده ک نره جایی عزیزم بقیه رو ندیدی بچشون اینقدر شلوغه همه جاهم میرن

منم عین تو خیلی ب سرم زده ب خودم برسم

اگر ادم بخواد بخاطر بچه از زندگیش بگذره که سر دوسال افسرده میشه تااخر عمرم باید بشینه تو خونه چون تا بچه ست شیطونه،بعدشم درس داره و الی اخر
دیگه باید خودمون رو عادت بدیم به این شرایط و سعی کنیم با بچه خوش بگذرونیم.
ما مثلا میریم مسافرت فرهان کاملا ازاده هرکار میخواد بکنه حتی خودشو تو گل میپلکونه😁و ما هیچی نمیگیم.دوتایی میشینیم حرف میزنیم چای میخوریم، به کار خودمون میرسیم اونم سرگرم کار خودش

سوال های مرتبط